فلور صدودی: سپاس، سپاس، سپاس

 

امروز به خانه برگشتم... تمام مسیر راه به مرور یک هفته گذشته گذشت.

شنبه ۲۹ ژوئیه (۹تیر ۱۴۰۳) روز کهکشان کهکشانها روزی شگفت انگیز بود. فوق العاده بود. آنهمه شور و حال هواداران مقاومت در گرمای آن روز در میدان ببل‌پلاتس برلین باور کردنی نبود و ناخودآگاه مرا بیاد آهنگ زیبای غوغای ستارگان می انداخت. امشب در سر شوری دارم، امشب در دل نوری دارم، باز امشب در اوج آسمانم. واقعا همه جمعیت در اوج آسمان بودند.

باور کردنی نبود که چنین جمعیت عظیمی از ایرانیان آزادیخواه از سراسر جهان به میعادگاه عاشقان آزادی ایران آمده بودند. آنهمه جوان و نوجوان و پیر و میانسال و کودک. بی اختیار می‌گفتم درود، درود، درود به همه هواداران مقاومت با شکوه ایران. همه برنامه ها انگیزاننده بود. طبالهای جوان با لباس های سفید و سیاه و با صدای زیبای طبلها و با نمایش های بسیار انگیزاننده عملیات و قهرمانی های کانون های شورشی را به نمایش می‌گذاشتند. غرش طبل ها نوید می‌داد که ما می‌آییم.

صحبتهای بسیار پر بار دختر و پسر ایران روی سن، امید بخش جوانان ما برای ایرانی آباد و آزاد بود. ملی پوشان ورزشی ایران، با حضور جمعی از پیش کسوتان رشته های مختلف ورزشی که باعث افتخار هر ایرانی هستند، زیبا ترین صحنه را آرایش دادند. قهرمانانی که حضورشان در این مقاومت بسیار بسیار پر بار است.

صحنه های هنری زیبایی را شاهد بودیم، از ارکستر بزرگی به رهبری استاد شمس و چهار خواننده که به چهار زبان آزادی را نوید می‌دادند. این صحنه پر شور مبارزاتی، ملی و فرهنگی و هنری با سخنان مثل همیشه پر بار خانم رجوی عزیز رئیس جمهور برگزیده مقاومت به اوج رسید. همه جمعیت یکصدا فریاد می‌زدند: مریم مهر تابان، می‌بریمت به ایران. صحنه ای فوق العاده بی نظیر بود.

حضور شخصیت‌های سیاسی جهانی در این کهکشان که مثل همیشه در کنار مردم ایران ایستاده اند از دیگر جلوه های این برنامه بود. بخصوص وقتی آقای ویدال کوادراس همراه همسرشان بعد از سخنرانی گرم همیشگی، در صف اول تظاهرکنندگان حرکت می‌کرد، شکست آخوندها در توطئه تروریستی به جانش را در چشمان خامنه‌ای فرو می،کرد و پیامی دندان شکن برای آخوندهای تبهکار داشت. برنامه‌های هنری گرم و پر شور آقای امیر آرام و خانم گیسو شاکری و هم‌نوازی دکتر حمیدرضا طاهرزاده، و آقای علی ترشیزی هم بسیار جالب و زیبا بود و با استقبال جمعیت روبرو شد.

حضور آقای کاک بابا شیخ حسینی دبیرکل سازمان خبات کردستان ایران و همراهانشان با لباس های زیبای کردی که نشان از هویت ملی ما دارد بسیار بسیار انگراننده بود و پایان درد و رنج هم وطنان کرد ایرانی که همیشه تحت ستم حکومتگران بوده اند را در ایران آزاد فردا نوید می‌داد.

خانم زینت میرهاشمی سر دبیر نشریه نبرد خلق و عضو شورای ملی مقاومت هم با سخنانی پر بار در مورد زندانیان سیاسی در ایران توجه همگان را به این مسئله پر اهمیت در مبارزات امروز ما معطوف داشت. شعارهای کوبنده تظاهرکنندگان یکی دیگر از جلوه ‌های آن روز بود که بی‌وقفه دم از سرنگونی رژیم ددمنش آخوندی می‌زدند.

وقتی راه پیمایی آغاز شد و سیلی از جمعیت به راه افتاد تازه بحضور هزاران هزار شرکت کننده که در آن روز گرم، به عشق آزادی ایران خودشان را به یکی از میدان های مشهور برلین رسانده بودند پی بردم. درود بر همه آنان بویژه به بیشمار جوانان پر شور، واقعا باور کردنی نبود.

اما کهکشان کهکشان ها امسال منحصر به اجتماع و تظاهرات عظیم برلین نبود و همزمان شاهد حضور انبوه شخصیت های سیاسی جهانی در خدمت خانم رجوی در پاریس بودیم. همزمانی برنامه عظیم و فوق العاده پاریس و تظاهراتی با آن حجم در برلین فقط از عهده دولتی با توان بالا بر می آید و تدارک آن چه از جهت برنامه ریزی و سازماندهی و چه از جهت شور و گرمای مبارزاتی و چه از جهت امنیت و حفاظتی بدون کوچکترین مشکل یا درگیری (از آن نوع که در اجتماعات حقیر پادشاهی خواهان فراوان یافت می‌شود) توان آلترناتیو قدرتمند شورای ملی مقاومت را به همگان نشان داد.

هزاران درود به برگزارکنندگان این کهکشان عظیم و هزاران درود بر رهبری واقعا بی بدیل خانم رجوی عزیز و گرامی......

از مرور سخنرانی های این اجتماعات و پشتیبانی سخنرانان از برنامه ده ماده ای خانم رجوی و همراهی با مردم ایران برای تغییر رژیم ددمنش آخوندی در ایران می‌گذرم. باید در روزهای آینده همه آنها را از سیمای آزادی بشنویم.

پذیرایی گرم و محبت آمیز مجاهدین هم در این روزها باور کردنی نبود. در میان آنهمه برنامه درخور توجه، خستگی ناپذیری خانم رجوی عزیز و لبخندهای سرشار از محبت همیشگی ایشان توجهم را جلب می‌کرد. با خودم می‌گفتم با اینهمه برنامه های فشرده و با این حجم عظیم کار و مسئولیت، چگونه میتوان این قدر سرشار و پرتوان بود. بعد بیاد این جمله خودشان می‌افتادم که: می توان و باید.

روزهای آخر هم جلسات شورای ملی مقاومت را داشتیم که بسیار بسیار پر بار بود و جای پرداختن جداگانه دارد.

خواستم در این چند سطر شادی‌ام را از آن روزهای مبارزاتی زیبا و پر بار و سپاسم را از همه دست اندرکاران این کهکشان شگفت انگیز و فوق العاده بیان کنم.

با قدردانی از همه هواداران همیشه در صحنه و در واقع خانواده بزرگ مقاومت.

سپاس سپاس سپاس