بیل ریچاردسون: منطقی است که مجاهدین را باید از لیست تروریستی خارج کنیم

بیل ریچاردسون، کاندیدای ریاست جمهوری، وزیر انرژی 1998-2001، سفیر ایالات متحده  در ملل متحد 1997-1998، فرماندار نیومکزیکو 2003-2011، نماینده ویژه پرزیدنت اوباما در مذاکرات هسته ای با کره شمالی، نماینده در سازمان کشورهای آمریکایی (آمریکای مرکزی و آمریکای لاتین)، عضو مجلس نمایندگان ( به مدت 14 سال)

با تشکر از سناتور توریسلی. وقتی من در کنگره بودم ما به سناتور میگفتیم مشعل چون او یک قهرمان خستگی‌ناپذیر حقوق بشر بود چه برای کوبا، سودان، ایران، او همیشه در حال جنگ بود و می بینم که این جنگ هنوز به خوبی در او باقیست.
اجازه بدهید در باره سه موضوع که فکر کنم سر آن توافق داریم صحبت کنم.
این سه موضوعی است که فکر کنم نظرات من با نظرات شما مشترک است. من فکر کنم مهم است که ما راهی را پیدا کنیم که بتوانیم با اپوزیسیون ایران، چه در ایران و چه در خارج از ایران، برخورد داشته باشیم. منظورم سیاست آمریکا است و منظورم شهروندان آمریکا است. من فکرکنم مهم است که ما از جنبشهای آزادی‌خواهانه استقبال کنیم.
ثانیا درباره سازمان مجاهدین خلق من فکر میکنم که بله منطقی است که آنها را از لیست تروریستی خارج کنیم.
بوروکراسی سنگین حرکت میکند. برای تکان دادن آن بایستی بعضی وقتها جهشهای عظیم بکنید. نمیخواهم توجیه بتراشم ولی فکر میکنم این چیزی است که ما باید فورا بازبینی کنیم. به نظر میرسد که این یک جنبش در حال رشد و مهمی است و ما بایستی قدمهایی برای تحقق این مسئله برداریم.
سومین مسئله وضعیت اشرف است. واضح است که ما بایستی راهی پیدا کنیم برای حفاظت از ایرانیانی که در آنجا هستند. من فکر میکنم غیرقابل بخشودنی است که ما این کار را نمیکنیم. نظر به نفوذی که ما با دولت عراق داریم، و چنین نفوذی هم داریم، بایستی راهی پیدا کنیم که این حفاظت را تامین کنیم.
همزمان فکر میکنم مهم است که بدانیم چرا ایران برای امنیت ملی آمریکا مهم است. واضح است که ما دولت متفاوتی در آنجا میخواهیم.
پس میخواهم دو پیش‌فرض را مطرح کنم و شاید هنوز با من در توافق باشید. واضح است که فکر میکنم در ایران هزاران هزار مردمی هستند که بنیادگرایی را رد میکنند، نقض حقوق بشر را رد میکنند. شما در جریان انتخابات ریاست جمهوری جنبش عظیمی برای دموکراسی را دیدید. بعد از 100 سال مبارزه برای دموکراسی ایرانیان خواهان یک رژیمی هستند که به شهروندانش احترام بگذارد. کشوری است سه برابر فرانسه با 70 میلیون جمعیت، با تاریخ غنی امپراتوری فارسها که 6000 سال قدمت دارد. میدانیم که مردم ایران به سابقه خودشان افتخار میکنند، به دست‌آوردهایشان در هنر، علم، دانش و علیرغم مشغولیت بسیاری با نظرات رهبران ایران، با نظرات تنفرانگیز آنها، ایران عناصری از یک دموکراسی مدرن و بسیار قوی دارد و یک جامعه ایرانیان در اینجا دارد و شرط می بندم که بسیاری از آنها ایده‌های بهتری از ما که در این پنل هستیم دارند که چطوری می توانیم تاثیرگذار باشیم.
حالا چطوری باید پیش برویم؟ ما میدانیم که ایرانیان یک احساس افتخار ملی بزرگی دارند که کشورشان مورد احترام قرار گیرد به خاطر تاریخش، دست‌آوردهایش و اهمیت ژئواستراتژیکش.
دومین پیش فرض که فکر کنم هنوز با هم در توافق باشیم این است که هیچ توجیهی برای حمایتهای ثابت شدة رژیم کنونی برای تروریسم بین‌المللی، رد کردن تلاشهای بین‌المللی برای رسیدن به یک معامله بر سر برنامه هسته‌یی، انکار هولوکاست و بسیاری چیزهای دیگر وجود ندارد.
چالش این است که در باره این همه چه کار باید کرد به جز ایراد چند سخنرانی خوب؟ چگونه مسائل را به پیش ببریم. من میخواهم روی دو عنصر سیاست آمریکا تمرکز کنم. یکی روی رژیم ایران تمرکز دارد و دیگری روی مردم ایران تمرکز دارد.  من فکر کنم ژنرال زینی ایده‌های بسیاری خوبی در این باره داشت. معامله با رژیم کنونی؟ همانطوری که از زمان جنگ سرد می دانیم بازدارندگی مسئله وضوح و اعتبار است. بایستی مطمئن شویم که دولت ایران می داند که ایران هسته‌یی غیرقابل قبول است. وقتی می گوییم که اگر رژیم ایران به رویگردانی از اجابت اراده جامعه بین‌المللی ادامه بدهد هر کاری را که لازم باشد خواهیم کرد، بایستی جدی و معتبرباشیم.
من در این بحثها حرف زیادی از تحریمات نشنیدم. یک کمی مطرح شد. من طرفدار تحریمات هستم. من فکر کنم برای اولین بار و حالا که مناسبات دوستانه با روسیه و چین ساخته‌ایم، شاید تحریمات موثر واقع شوند. من وزیر انرژی بودم و یادم هست و فکر کنم هنوز هم همینطوری است که ایران نصف بنزین و غذای خودش را وارد میکند. من فکر می کنم که برخی تحریمات موثر که توسط جامعه جهانی حمایت شوند، متحدین اروپاییمان که بالاخره سر تحریمات کمی جدی شده‌اند، بایستی نه تنها فشار را حفظ کنیم بلکه تحریمات را موثرتر بکنیم. شاید کار را تمام نکنند ولی معتقدم که می‌ارزد که راهی پیدا کنیم که آنها را موثرتر کنیم. من نمی گویم که با احمدی‌نژاد مذاکره کنیم. میگویم راههایی پیدا کنیم که با مردم ایران از طریق حمایت از اپوزیسیون و عناصری از جامعه ایران ارتباط برقرار کنیم.
من دچار هیچگونه توهمی نیستم که دیالوگ دولت به دولت که امروز در استانبول صورت میگرد موفق خواهد بود ولی فکر میکنم که رد تحریمات و یک برخورد متحد بین‌المللی ایده خوبی نیست.
ولی تحریمات بعنوان یک ابزار بایستی تدقیق و ادامه یابد و تلفیق شود با راههای جدید صحبت کردن با مردم ایران. یکی از این راهها از طریق سازمان مجاهدین است، و این که با آنها صحبت بکنیم و راههای کار مشترک پیدا کنیم. راه دیگر به طور واضح حفاظت از حقوق ساکنان اشرف است. سومین مسئله این است که ما چطوری با اپوزیسیون در آمریکا، در اروپا و در ایران بایستی ارتباط برقرار کنیم؟ من فکر میکنم که این موضوع آنقدر مهم است که بایستی با مشارکت مردم آمریکا حل شود و بایستی شامل کسانی شود که مستقیما تحت تاثیر این مسئله هستند. بایستی شامل صحبت با سناتورها و نمایندگان کنگره شود و شامل پیدا کردن راهی با مردم آمریکا در ایالتهایتان شود که جزئی از این گفتگو باشند.
و در اینجا از شما سپاسگزارم و میخواهم بهترین قسمت سخنرانی‌ام را عرضه کنم که همانا پایان آن است. متشکرم.