ژنرال جیمز جونز: دولت اوباما از دست یابی رژیم ایران به سلاح اتمی جلوگیری خواهد کرد

سه خطر رژیم ایران: قابلیت تولید سلاح اتمی، دامن زدن مسابقه تسلیحاتی در منطقه و انتقال تکنولوژی اتمی به سازمانهای تروریستی
ژنرال جیمز جونز، مشاور امنیت ملی رییس جمهور اوباما  2009 – 2010، فرمانده عالی  نیروهای متحدین در اروپا 2003– 2006

متشکرم. خانم ها و آقایان،
من هم به سهم خود از برگزارکنندگان این کنفرانس بسیار مهم تشکر می کنم و موجب افتخار خود می دانم که عضو این پنل باشم، کسانی که با آنها کار کرده ام و کسانی که دربخش اعظم زندگی ام مورد تحسین من بوده اند.
 از فضای شور و اشتیاق حاکم بر این سالن تحت تأثیر قرار گرفته ام و همان لحظه ای که وارد سالن شدم این را حس کردم. این سالن پر شده ازکسانی که آزادی برایشان ارزش دارد، کشورشان برایشان ارزش دارد، سرزمین زادگاهشان، کسانی که رنج کشیده اند و هیچ چیز قابل مقایسه با رنج و فدای افراد برای برانگیختن توجهات نسبت به یک مسأله بسیار بسیار مهم نیست.
درارتباط با رژیم ایران سه پیامد بسیار خطرناک بر راهی که اکنون در پیش گرفته مترتب است. اول اینکه قابلیت تولید سلاح اتمی پیدا کند. چنین تحولی حساب و هندسه خاص خود را دارد. ما سالها تلاش کردیم کره شمالی را از دست یافتن به قابلیت تولید سلاح اتمی بازداریم. این سیاست ماست که اطمینان حاصل کنیم رژیم ایران نیز به چنین چیزی دست نخواهد یافت. دلیل دوم یا خطر دوم اینست که چنین رویدادی درصورت وقوع ماشه شروع یک مسابقه تسلیحاتی درمنطقه خلیج فارس را خواهد چکاند و بدون شک پیامد مستقیم رخداد اول خواهد بود.
خطرسوم و آن چه مرا به عنوان مشاورامنیت ملی به طورخاص نگران می کند این است که ایران دولتی دارد که حامی پشتیبان تروریسم ومی توان به آسانی آن را حکومتی دید که قادراست این تکنولوژی را به سازمانهای تروریستی منتقل و صادرکند.
این تهدیدات سه گانه درسراسر تفکر ملی ما جایگاه عمده ای داشته و به نظرمن باید جایگاه عمده ای درتفکر بخش عقلانی جهان داشته باشد. طی دو سال گذشته ایالات متحده تلاش کرده و به نظرمن تلاش موفقی هم بوده تا رهبری را درمسأله گسترش هسته ای و مسأله ای که ایران بانی آن بوده به دست داشته باشد. به اعتقاد من این نقش رهبری به رسمیت شناخته شده است. می توانم به شما بگویم که نزدیک شدن سیاست های روسیه و ایالات متحده دراوایل سال 2009 آغاز شد و مسأله ایران یکی از دلایل اصلی این نزدیکی بود. این امر تغییری نکرده و روسیه درموارد متعدد نشان داده که به نحوی فزاینده از تحولات ایران نگران است و ازجمله فروش موشک های اس-300 به ایران را به رغم زیان مالی آن لغو کرد که مبین نارضایتی آنان از مسیری است که رژیم ایران در پیش گرفته است.
چین هم به همین ترتیب عمل کرده و گرچه قدری دیر اما با اعتقاد راسخ به تحریم ها پیوسته و درنتیجه فعالیت هایمان نزد اروپائی ها، اتحادیه اروپا هم به سرعت یک رشته تحریم های خاص خود را در پی تحریم های ملل متحد اعمال کرده و سوم اینکه کشورهای دیگری هم به طور انفرادی و مستقلا با اینکه امضا کننده اولیه تحریم ها نبوده اند، خود به تحریم ایران اقدام کرده اند.
وزن و تأثیرکامل تمام این تحریم ها احتمالا تا قبل از شش ماه تا یک سال دیگر احساس نخواهد شد، اما این روند یک متدولوژی کاملا بی سابقه بوده است. لیکن بهیچوجه تنها اتفاق یا آخرین اتفاقی نیست که درصورت خودداری رژیم ایران ازتغییر مسیر، روی خواهد داد.
من به خاطرندارم درهیچ مورد دیگری درپانزده یا بیست سال گذشته، کشورما، جهان عرب و اروپائی ها تا این حد بر سریک مسأله خاص متحد بوده باشند.
هرجا که رفته ام و درهرکنفرانسی که درباره مسأله خاورمیانه شرکت کرده ام سایه بلند ایران برآن حکمفرما بوده که نشان می دهد این یکی ازمسائل تعیین کننده دوران ما است و می توانم به شما اطمینان دهم که درمسائل مربوط به امنیت جمعی بین ما و دوستانمان مذاکرات بسیارصورت گرفته و اطمینان دارم که همچنان ادامه دارد.
البته این را هم شنیده ام که کسانی می گویند زمان به سود ما نیست و این البته ممکن است درست باشد اما من هم می گویم که زمان به سود طرف ایرانی هم نیست چرا که تمایل به گفتگو، و تمایل به ادامه همین مسیر بدون دستیابی به نتایج ملموس نهایتا به این معنی خواهد بود که دیر یا زود جهان نتیجه خواهد گرفت و ما هم به این نتیجه خواهیم رسید که رژیم ایران حرف آخر خود را زده و ما باید کاری را که ضروری است جهت تحقق اهدافی که مشخص شده به انجام برسانیم
 فکرمیکنم این کنفرانس موقعیت خوبی است که نه تنها بر احساسات و عواطف بلکه بر منطق امور نیز تأکید کنیم تا بتوانیم موفق شویم و ازشما بسیار بسیار برای دعوتتان ازمن به این جمع سپاسگزارم.