من از جانب دو رئیس جمهور، یکی دمکرات و دیگری جمهوریخواه به این سمت منصوب شدم و بسیاری از همکارانم در هر دو دولت جمهوریخواه و دمکرات خدمت کرده اند. ما داریم در مورد موضوعاتی صحبت میکنیم که فکر میکنم در ورای سیاستها و درورای گرایشهای حزبی هستند.
کاری که من میخواستم انجام بدهم اینست که یک پرونده ی تحقیق را در اختیارتان قرار بدهم که مربوط به کیسی میشود که تقریبا به 10 سال پیش برمیگردد، یعنی انفجار برجهای خُبَر ولی ارتباط زیادی به بسیاری از موضوعاتی دارد که ما امروز در اینجا روی آنها بحث کردیم.
در سال 1996 هنگامی که برجهای خبر توسط اعضای حزب الله در عربستان سعودی مورد حمله قرار گرفتند موضوع به سرعت کشف شد و به دلیل اینکه کشور میزبان عربستان تعدادی از عوامل درگیر را دستگیر و زندانی کرده بود آنها اعتراف کردند که توسط سپاه پاسداران جمهوری اسلامی عضوگیری شده بودند، در دره بقاع آموزش دیده بودند و پاسپورتهای خود را از سفارت ایران در دمشق به همراه 100هزار دلار پول نقد از ژنرال (پاسدار) شریفی دریافت کرده بودند.
وقتی که انفجاربرج های خوبر اتفاق افتاد ، رئیس جمهور امریکا از کاخ سفید گفت که این واقعه بدون تنبیه نخواهد بود و کوچکترین مدارک بررسی خواهد شدتا انگیزه ان مشخص شود. ماموریت ما این بود که تحقیقات را دنبال کنیم. اولین سوال ما این بود که ایا میخواهید ما یک تحقیقات جنایی انجام بدهیم؟ چون این ممکن است که درتداخل با تصمیم گیریهای سیاسی شما باشد؟ پاسخ این بود که شما تحقیقات را انجام بدهید. بنابراین ما چند صد نفر از ماموران اف بی ای و کارمندان را به عربستان سعودی اعزام کردیم که تحقیقات جنایت در صحنه را انجام میدادند و هم زمان با پلیس عربستان سعودی مصاحبه با افراد را دنبال میکردند. خیلی زود برایمان روشن شد که عملا این حمله افراد آموزش دیده شده توسط سپاه پاسداران بوده اند و حمله با طراحی و بودجه سپاه پاسداران بوده است. این حمله تراژیک فقط 19 قربانی داشت و 372 نفر دیگر مجروح شدند، خوشبختانه کامیون بطور عمودی درمقابل ساختمان 131 در پادگان خُبَر قرارگرفته بود. اگر این کامیون بطور موازی قرار گرفته بود، کل ساختمان فروریخته بود و چند صد نفرکشته میشدند. در حین تحقیقات خیلی روشن بود که ما باید به 6 نفراز کسانی که توسط پلیس عربستان دستگیر شده بودند ، دسترسی میداشتیم ، 5 نفرآنها درهمان شروع انفجار در همان محیط دستگیرشده بودند.
بنابراین نیازما باید توسط یک مقام ارشد مثلا رئیس جمهور و یا معاون رئیس جمهور طرح میشد تا مامورین اف بی آی اجازه پیدا میکردند تحقیقات را انجام دهند. برای مدت طولانی ما به رئیس جمهور و معاونش این موضوع را می نوشتیم ، آنها باید با پادشاه و یا یک نفر از مقامات عربستان سعودی ملاقات میکردندو ماهمیشه این جواب را از سعودیها می گرفتیم که انها این درخواست را نکرده اند و بزودی مشخص شد که هیچوقت این درخواست انجام نشده است. سایر درخواستها انجام شده بود ولی ان درخواستی که برای ما حیاتی بود صورت نگرفته بود. این زمانی بود که بعضی از همکار ان ما متوجه شدند یک دولت مدره جدید در ایران در حال پیدایش است و یک نزدیکی با این دولت در دستورکارقرار دارد، دولتی که همه رآکتوری های اتمی در دوران انها ساخته شد، من یادم می اید که یک روز صبح وزیرخارجه به من زنگ زد و گفت مقامات ایرانی بخاطر رفتار مامورین اف بی ای تو مستمرا شکایت دارند، که انها را هرز مان که به ایالات متحده می ایند انگشت نگاری می کنید، من پاسخ دادم که بله ما این کار را برای مدت زمان طولانی انجام داده بودیم، به خاطر اینکه خانم وزیر، ماموران وزارت اطلاعات بعضی اوقات با تیم کشتی میایند معمولا نفری که زیاد امادگی ندارد، نفر وزارت اطلاعات است و بهمین دلیل ما انگشت نگاری کرده ایم. خانم وزیر گفت که شما باید متوقف کنید چون انها خیلی عصبانی هستند،
تحقیقات ادامه پیداکرد و ما به نقطه ای رسیدیم که بعد از یک پروسه زمانی سخت ، در درون دولت و ایالات متحده امریکا ، نه در صحنه جرم، ما مدارک قابل توجهی بدست اوردیم که حمله توسط سپاه پاسداران صورت گرفته است.
اجازه ای که نهایتا ما از دولت عربستان کسب کردیم نتیجه به کار گرفتن کانالهایی خارج از دولت و دولت آمریکا بود، زیرا در داخل دولت امکان برخورداری ازهیچگونه کمکی دررابطه با این درخواست وجود نداشت و دلیل این موضوع نیز ساده بود. آنها نمی خواستند با این واقعیت رو در رو شوند که در واقعیت دولت ایران 19 آمریکایی را به قتل رسانده و برجهای خُبَر را منفجر کرده است. بعنوان ماموران تحقیق، ما این را پذیرفتیم. این یک موضوع سیاست خارجی بود که بسیار فراتر از ماموریت ما و حیطه کار ما بود و به همین دلیل ما مرتب عقبگرد کرده سئوال می کردیم آیا می خواهید تحقیقات را متوقف کنیم؟ پاسخ همیشه منفی بود، ما می خواهیم شما تحقیقات پی گیرانه خود را ادامه بدهید، و هر موضوع قابل اتهام زدن را پیدا کرده اتهامات خود را وارد کنید. این سیاستی است که در بسیاری وجوه خود امروز توسط دولت جدید در رابطه با درج نام سازمان مجاهدین خلق درلیست ادامه داده می شود، همچنانکه در رابطه با کمپ اشرف و در رابطه با فقدان شفافیت و فقدان منطق در دسترسی به اهداف بسیار پایه ای در این مورد. زمانی که ما در جزئیات کامل قرارگرفتیم و بشکلی مستدل دقیقا چیزی را که رخ داده بود ترسیم کردیم به این احساس رسیدیم که در آن نقطه دلائل کافی در دست داریم تا کیفرخواست علیه تعدادی افراد بر اساس قوانین ضد تروریسم برون مرزی بخاطر قتل 19 آمریکایی صادر کنیم.
بهر حال، بدنبال اطلاع از این اطلاعات نشستی در کاخ سفید تشکیل شد و افراد بالا برای نشست دعوت شدند. نشست در اتاقی تشکیل شد که تصور می کنم تمامی کسانی که در سمت چپ من اینجا نشسته اند چند بار در آن بوده اند. دادستان کل و من تصور می کردیم موضوع نشست بحث بر سر نتایج اطلاع رسانی غلط و عواقب آن است. در نشست مشاور معمول امنیتی دو مدرک را به ما داد که از خواندن آنها دچار میزانی تعجب شدیم. آنها دو اطلاعیه مطبوعاتی بودند. یکی برای جمهوریخواهان در کنگره و دومی برای خبرنگاران تهیه شده بود. من سئوال کردم، که فکر می کردم برای صحبت در مورد ادله در اینجا جمع شده ایم. آنها گفتند درست است، ما به آنهم خواهیم رسید ولی اول باید در مورد این صحبت کنیم که چه پاسخی باید به این موضوع داد که آیا دولت ایران در این حمله دست داشته یا نداشته است. من گفتم می توانید ”آیا” را از این پیش نویس خط بزنید چون دلائل مهمی در دست داریم که آنها دست اندرکار آن بوده اند. کسی که خودش وکیل بود به من گفت همه اینها شایعات کلامی است. این البته اظهار نظر بسیار تعجب آوری از جانب مشاور امنیت ملی بود. من گفتم در واقع این اظهار نظری در مورد یک توطئه است از جانب کسی که سهیم در این توطئه بوده، و این یک استثناء در قاعده شایعات کلامی است.
ما به نتیجه ای که می خواستیم در رابطه با برجهای خُبَر کسب کنیم رسیدیم. ما کیفرخواست در مورد 14 تن بر اساس 46 مورد اتهام بخاطر قتل آن آمریکاییان صادر کردیم.
ما تحریمهایی را برقرار کرده ایم که فکر می کنم بهتر از قبل کار می کنند. من مدت زیادی در اروپا برای شرکت های بزرگ کار کرده ام. من در بعضی ازچنین شرکت هایی تلاشهای بسیار مصممانه بمنظور کسب اطمینان از این مشاهده کرده ام که تحریم ها بدلائل عواقب اقتصادی و سیاسی که ممکن است برای آن شرکت ها یا کشورها داشته باشند نقض نشوند. قهرمانی های مسحورکننده ای که همگان بعد از انتخابات 2009 در خیابان های تهران مشاهده کردند، تقریبا نقطه بحرانی بود، تقریبا نقطه ای که باید به آن بالغ می شد. این بحران هنوز مرتفع نشده است. آن مردان و زنان جوان، آن قهرماناناز صحنه حذف نشده اند، و تنها هم گذاشته نشده اند. آنها همانجا هستند، آنها قوی هستند.
تمامی تحریمها، تمامی کاری که مخفیانه یا علنا از طرق دیپلماتیک ، نظامی ، اعمال قانون انجام شده با هدف تشکیل قوی ترین ترکیب و ایجاد قوی ترین ضربه برای پرتاب بجلو بمنظور کسب هدفی که بدنبالش هستیم انجام بگیرد. این در خیابانها و خانه ها و مدارس آن کشور بزرگ است که علی القاعده این واقعه، که من پیش بینی می کنم در کوتاه مدت اتفاق بیافتد، رخ خواهد داد. من فکر نمی کنم بشود چنان نیرویی را تحت قید وبند و فشار در مدت طولانی و بشکلی که رژیم مایل است نگه داشت.
برگزاری این سمینار بسیار بسیار بموقع است. من تصور می کنم عوامل بسیار قوی به این جنبش و نیروی شامل وغیر قابل بازگشت اضافه می کنید، نیرویی که سیاست سازان باید بدان پاسخ دهند. آنها همین الان هم به آن پاسخ داده اند. ولی داغ نگه داشتن موضوع و مایه یی که شما برایش می گذارید تضمین پیشرفت آن در چند گام باقیمانده آینده است، چند گام بحرانی و حساس، که نحوه اجرای آنها و اینکه چگونه متعادل شوند بروشنی بسیار از نظر حفظ جان انسانها و بهمان اندازه از نظر حفظ آزادی و برپایی آزادی به شکلی نهادینه اهمیت دارد. مایلم از شما تشکر کنم و بخاطر کارتان تشویقتان کنم. تصور می کنم بخش قابل توجهی از تئوریها همچنانکه راه حلها و آلترناتیوهای محتمل را اینک شنیده اید، و امیدوارم مجموعة همه اینها موجب موفقیت و کسب هدفی باشد که بدنبال آن هستیم.