ایرین خان: هدف من امروز این است که ابعاد بشردوستانه و رنج و محنت انسانی که در اشرف جریان دارد را بازگو کنم

ایرن خان که به مدت نه سال ریاست عفو بین الملل را به عهده داشت. در این مقام او نه تنها اولین زنی بود که این سمت را احراز کرد بلکه اولین آسیایی و اولین مسلمانی است که بزرگترین سازمان حقوق بشری جهان را هدایت کرده است.

ایرین خان : رهبر ماموریتهای عالی عفو بین الملل و کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد
ابتدا میخواهم از برگزار کنندگان به خاطر فرصتی که امروز به من داده اند سپاسگزاری کنم. من از شما نخواهم خواست که هیچ دولتی را سرنگون کنید .من میخواهم در باره اشرف صحبت کنم و امیدوارم بتوانم جنبه انسانی و حقوق بشری موضوع کمپ اشرف را برجسته کنم. یک خار در چشم دولت ایران، یک وسیله معامله سیاسی میان تهران و بغداد, یک سمبل مقاومت ایران : این سه توصیف مختلف است که مفسرین برای تشریح کمپ اشرف و ساکنان آن استفاده کرده اند. من نه یک بازیگر شطرنج هستم و نه یک سیاستمدار لذا این موضوع را به افراد با صلاحیت تر از خودم واگذار میکنم که بگویند هم اکنون چه شطرنجی در منطقه جریان دارد. پیام من ساده است: مردم , زنان , مردان نباید بعنوان مهره سیاسی مورد بهره برداری قرار بگیرند.

هدف من امروز این است که ابعاد بشردوستانه و رنج و محنت انسانی که در اشرف جریان دارد را بازگو کنم و اینکه ببینیم جامعه جهانی برای توقف این وضعیت چکار باید انجام دهد. من به کمپ اشرف نرفته ام. البته میدانم که بعضی از شماها رفته اید و بعضی از شماها در آنجا خانواده و دوستانی دارید. پس شما بهتر از من میدانید که راجع به چه چیز صحبت میکنیم. ما در باره ی 3400 انسان در پشت سیمهای خاردار در بیابانهای پر گردو خاک صحبت میکنیم که بعضی از آنها بیش یک ربع قرن در آنجا به خاطر عقایدشان و به خاطر مبارزه شان برای آزادی زندگی کرده اند. تعداد قابل توجهی از آنها را زنان تشکیل میدهند. زندگی برای آنها آسان نبوده است. اما هرگز آنها به این میزان با خطر روبه رو نبوده اند و به این میزان تنها نبوده و مورد اذیت و آزار و هدف حملات نبوده اند.

همان طوریکه میدانید از ابتدای 2003 از هنگامی که نیروهای ائتلاف در عراق مداخله کردند تا ابتدای ژانویه 2009 ساکنان کمپ اشرف توسط آمریکا به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون ژنو معرفی شدند. در ژانویه 2009 بر اساس توافق امضا شده میان آمریکا و دولت عراق, ایالات متحده امنیت کشور را به عراقیها منتقل کردند و این کار را نیز در رابطه با کنترل کمپ اشرف انجام دادند. اما موقعیت حقوقی ساکنان اشرف نا روشن باقی ماند. دولت عراق علائم مختلفی در رابطه با کمپ اشرف داده است. در محافل دیپلوماتیک میگوید که آنها را دیپورت نخواهد کرد و به طور انسانی با آنها رفتار خواهد کرد. اما واقعیت صحنه این است که تلاش کرده است زندگی را برای ساکنان کمپ غیرقابل تحمل کند. در دفتر نخست وزیری یک کمیته برای سرکوب اشرف به وجود آورده است و بعضی از مقامات ارشد عراقی از بیان مقاصد خود برای بستن اشرف و انتقال افراد آن به مکانی دیگر ابایی نداشته اند. کمپ اشرف در محاصره است و ارتباط معمول آن با بیرون قطع شده است. اجازه دهید از نظر حقوق بشری و بشردوستانه سه موضوع نگرانی عمده را خاطرنشان سازم.
نخست در رابطه با حمله فیزیکی به ساکنان: همه می دانیم که در ژوئیه 2009 چه اتفاقی افتاد وقتی که طی دو روز حمله به کمپ 11 تن کشته شدند و 36 تن ربوده شده و مورد شکنجه قرار گرفتند.

طبق گزارشها, نیروهای مسلح با استفاده از بلدوزر در روز روشن راه خود  را با زور  به کمپ باز کردند. آنها از باتوم, گاز اشک آور علیه ساکنان غیر مسلح استفاده کردند. تا به امروز هیچگونه تحقیقات مستقل در این باره انجام نشده است و هیچکس به خاطر جانهای از دست رفته حساب پس نداده است.
تاریخ و تجربیات گذشته نشان داده است که مصونیت از مجازات، نقض حقوق بشر بیشتری را در پی دارد و این چیزی است که در اینجا اتفاق افتاده است.
کمپ به طور مستمر تحت فشار قرار گرفته و تهدیدات و حملات ادامه داشته اند.  جدیدترین حمله در 7 ژانویه رخ داد و 176 تن زخمی شدند که 91 تن را زنان تشکیل میدادند. این سؤال را باید پرسید که این پرونده در کجای دستور کار حقوق بشر قرار دارد.  و چه کسی باید خواستار حساب پس دادن بشود؟
دومین موضوع نگرانی وضعیت پزشکی در آنجاست. اخیراً یک گزارش عفوبین الملل به مشکلات ساکنان برای دسترسی به رسیدگیهای پزشکی اشاره کرده است.  کمپ در محاصره نیروهای امنیتی عراق قرار دارد. یک کمیته امنیتی عراق که مسئول همه مسائل کمپ می باشد درباره رسیدگیهای پزشکی نیز تصمیم میگیرد. اعضای این کمیته هستند که تصمیم  میگیرند چه کسی میتواند به خارج از کمپ رود و چه کسی او را همراهی نماید. آنها جریان ورود وسایل به کمپ را زیر نظر دارند. برای بعضی از بیماریهای جدی، افراد باید به بیمارستانهایی در بغداد و یا جاهایی دیگر مراجعه نمایند. بیماران نمیتوانند بر سر قرار خود حاضر شوند زیرا مجاز به داشتن نفر همراه نیستند. آنها حتی مجاز به داشتن یک مترجم نیستند.

دولت عراق حتی صندلی چرخدار و تختهای ویژه بیماران خاص را تأمین نمیکند. لذا وضع بد بیماران بازهم بدتر میشود و بیماران با وضعیتی خطرناک روبه رو شده و بیماریهای مزمن بدون معالجه باقی میمانند. حالا اگر اینها به اندازه کافی ناراحت کننده نیست اجازه دهید به بلندگوها اشاره کنیم.
120(180)بلندگو هستند که از 11 ماه پیش به طور مستمر به سر دادن شعار و صداهای بلند مشغول هستند. 
تصور کنید به مدت یکساعت در معرض آن قرار بگیرید. چه احساسی خواهید داشت؟
آنها مورد بمباران  صوتی قرار میگیرند که نوعی شکنجه است. 
کمپ فقط مورد محاصره فیزیکی قرار ندارد بلکه در محاصره صوتی نیز می باشد.
شکنجه روانی کمتر از شکنجه فیزیکی نیست. اما بار دیگر باید گفت این موضوعی نیست که در اخبار منعکس شود. فرماندار ریچاردسون گفت که خیلیها هستند که از اشرف اطلاع ندارند. شاید هم خیلیها هستند که نمیخواهند بدانند. زیرا ما را در برابر قضاوت و تصمیمات خودمان قرار میدهد.  بعضی تصمیمات سخت هستند.
سومین موضوع نگرانی خطر اخراج اجباری می باشد و این خطر به هر میزان که دولت مالکی به رژیم ایران نزدیک میشود, بزرگتر میشود.
اکنون اگر شکی در ذهن کسی باشد در رابطه با اینکه برای ساکنان اشرف در صورت بازگشت اجباری به ایران چه اتفاقی خواهد افتاد خوب است به پیام خشونت باری که همین دیروز رژیم ایران داد توجه کنید.

جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی را اعدام کرد.
اما جرم آنها چه بود؟ شعار دادن به نفع مجاهدین خلق, عکسبرداری از اعتراضات در فردای انتخابات و توزیع آنها در اینترنت.  البته یکی از آنها فرزندی نیز در اشرف داشت.
در اواخر ماه دسامبر همانطور که میدانید علی صارمی به ناگهان اعدام شد.
او از فرزند خود در اشرف دیدن کرده بود. او متهم به عضویت در سازمان مجاهدین شده بود.
چهار تن دیگر به ویژه یک زن در معرض اعدام به همین خاطر هستند. دادگاه آنها غیرمنصفانه بود. 
سازمانهای بین المللی نظیر عفو بین الملل و دیدبان حقوق بشر به این امر اذعان کرده و بر گزارشهای دال بر شکنجه و بدرفتاری صحه گذاشتند.  این روزها, روزهای تاریکی برای حقوق بشر در ایران است.
روند اعدامها با سرعت فوق العاده ادامه دارد.
ایران بیشترین تعداد اعدامها را نسبت به جمعیت خود در جهان دارد.
اما از لحاظ رقم قدر مطلق مقام دوم را نسبت به چین دارد.
در حالیکه اعتراضات در خارج رو به افزایش رفته است.  رژیم به انتقام جویی در داخل میپردازد.
یک فیلمساز برجسته حکم زندان طویل المدت گرفته است.
خبرنگاران مورد حمله قرار گرفته اند. فعالین زن برای اینکه خواستار برابری شده اند زندانی شده اند. اکنون من در اینجا میخواهم تصدیق کنم که وخامت وضعیت در ایران به حدی است که مجمع عمومی سازمان ملل به بی سابقه ترین روش قطعنامه یی را تصویب کرد و در آن نگرانی خود را از وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران ابراز کرد.  و به شکنجه, تخلفات علیه زنان, سرکوب اقلیتهای مذهبی و قومی و عدم پاسخگویی به نقض حقوق بشر واقع شده در  دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 اشاره کرد. 
اکنون شما ممکن است که بگویید یک قطعنامه دیگر مجمع عمومی چیست؟ یک برگ کاغذ دیگر؟ من مایلم از شما بخواهم که توجه کنید ما داریم درباره مجمع عمومی سازمان ملل  جایی که اکثر دولتهای عضو آن از کشورهای در حال توسعه جهان هستند صحبت میکنیم.  این غرب نیست که رژیم ایران را نکوهش میکند. این جهان است که رژیم ایران را نکوهش میکند.
یک تحول صورت گرفته است که ما باید آن را در نظر بگیریم. من خوشبین همیشگی هستم.  در امور حقوق بشر شما باید خوشبین باشید.  و من میگویم که ما ایجاد شکافهایی را داریم مشاهده میکنیم.  میکنیم, این چیزی است که در ایران دارد اتفاق می افتد. وضعیت داخلی حقوق بشر به طور جهانی مهم است و نه تنها برای مردم ایران.  بنابراین من این را به عنوان یک علامت مثبت تلقی چند بار به تونس اشاره شد و ما در اینجا بازهم تحقق فزاینده موضوع حقوق بشر را مشاهده میکنم علامتی که میتوانیم بر اساس آن حمایت را بسازیم. موضوعات مربوط به افکار عمومی.
حالا برگردیم به اشرف,  ساکنان اشرف توسط ایالات متحده به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیونهای ژنو شناخته شدند, و اکنون مناظره یی در اینباره وجود دارد که آیا آن استاتو ملغی گردیده است. اما هر استدلال قانونی که بکنید, هر موضعی که بگیرید قانون بین المللی بسیار روشن میسازد که هیچکس را نمیتوان به جایی برگرداند که این احتمال وجود دارد که او مورد شکنجه قرار گیرد, با غیر نظامیان باید انسانی رفتار شود و حیثت و حقوق آنها محترم شمرده شود.  اینها تعهد روشنی بر دوش دولت عراق برای حفاظت از حقوق ساکنان اشرف در مقابل هر نوع خطری میگذارد و اینکه رفتار انسانی با آنها را تضمین کند. علاوه بر این, عراق یک کشور امضا کننده پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی می باشد که برای دولت تعهد حفاظت از حقوق بشر, عدم شکنجه, رفتار درست و عدم اخراج  و دیپورت اجباری به جایی که ممکن است با شکنجه، رفتار غیرانسانی یا رفتار و تنبیهی تحقیر آمیز روبه رو شوند را به وجود می آورد.
دولت عراق به رغم اینکه هرگونه استاتویی در مورد ساکنان اشرف را به رسمیت بشناسد یا نشناسد نمیتواند از این تعهدات بگریزد.  مهمترین مسئولیت در حق حاکمیت، مسئولیت حفاظت افراد در سرزمینش است, نباید به دولت عراق اجازه داد که از مسئولیت خودبگریزد و جامعه بین المللی باید دولت عراق را پاسخگو بداند.  فشارها و حسابرسی ابزارهایی است که سیستم حقوق بشر از آن استفاده میکند تا دولت را نسبت به تعهداتشان ملتزم کند. این ابزارها باید اکنون درباره دولت عراق به کار گرفته شوند و من معتقد نیستم سیستم حقوق بشر بین المللی به میزان مکفی در مورد پرونده اشرف عمل میکند.  آنها باید در رابطه با مسئولیتهایشان در قبال اشرف بیدار شوند. اکنون هیچ اعتمادی از سوی ساکنان اشرف در مورد اینکه مقامات عراقی از آنها حفاظت کنند و یاریشان کنند وجود ندارد.  بر عکس, این ترس وجود دارد که خلافش دارد صورت میگیرد. البته رفتار مقامات عراقی زمینه ساز این ترسها است و بنابراین نقش جامعه بین المللی چیست؟ به عنوان مقام پیشین سازمان ملل در امور پناهندگان و یک فعال حقوق بشر در حال حاضر, من بر اساس تجربه ام در این زمینه میدانم که دخالت بین المللی و به خصوص یک حضور مشخص بین المللی عامل مهم در تضمین حفاظت جمعیتهایی است که با خطر روبه رو هستند. من در بسیاری از وضعیتهای حیاتی دیده ام که سازمان ملل متحد یا صلیب سرخ بین المللی در حفاظت از غیر نظامیان و همچنین در ایجاد محیطی بر اساس اعتماد که در آن تنشها بین آن جمعیت و کشور میزبان میتواند کاهش پیدا کند، تأثیرگذار است.  به من گفته شده است که یونامی, نهاد سازمان ملل در عراق, گهگاهی از اشرف دیدار میکند زیرا که احساس میکند که آنجا به اندازه کافی امن نیست. بنابراین من فکر میکنم که یک حضور تأثیر زیادی خواهد داشت. حضور منظم تأثیر زیادی در حفاظت ساکنان اشرف خواهد داشت. اما اکنون بر عهده کشورهای عضو سازمان ملل و به طور خاص بر عهده عراق و آمریکاست که برای سازمان ملل حضورشان را در آنجا تسهیلات فراهم کند.  این دقیقاً وضعیتی است که همکاری بین سیستمهای چند جانبه حقوق بشر و کشورهای عضو مانند آمریکا میتوانند کمک کنند که تنشها برطرف شوند, وضعیت غیر سیاسی گردد و تمامی طرفها به رسمیت بشناسند که اولین و مهمترین مشکل انسانی است و راه حل انسانی را می طلبد.  اکنون اتحادیه اروپا چه باید بکند, آمریکا چه باید بکند. من فکر میکنم که آمریکاییان و اروپاییان درباره آن صحبت کرده اند و من درباره آن صحبت نخواهم کرد زیرا من نه آمریکایی هستم و نه اروپایی. اما آنچه که من میخواهم تأکید کنم اهمیت حفظ تمرکز بر پاسخگو بودن در زمینه حقوق بشر است.  در تصور بزرگتر و در زمینه موضوعات  استراتژیکی در سیاستهای جهانی مانند تسلیحات هسته یی که این منطقه از جهان بسیار پرتنش می باشد, اشرف  ممکن است که موضوع کوچکی به نظر برسد و ممکن است که حقوق بشر موضوعی درجه دوم به نظر برسد.  اغلب در موارد زیادی ما در اخیراً دیده ایم که حقوق بشر به خاطر نگرانیهای امنیتی به کنار گذاشته شده اند. کافیست به عراق فکر کنید. موضوع تسلیحات کشتار جمعی بود, امروز وضعیت, موضوع کلیدی در صحنه, حقوق بشر مردم عراق است. و بنابراین از همگی شما خواهش میکنم نسبت به آنچه در آنجا میگذرد بی توجه نباشید, بله, تسلیحات هسته یی, رژیم ایران اینها تهدید هستند، همه اینها درست هستند، اما مردم ایران چه میخواهند؟ نگذارید حقوق بشر مردم ایران به بازی گرفته شود, آنها حق دارند که آزادیشان را داشته باشند, آنها حق دارند که برای آزادیشان مبارزه کنند, آنها حق دارند که از آزادیشان بهره مند شوند و ما تعهد داریم که از آنها در نبردشان برای احقاق حقوق خود حمایت کنیم و اشرف هم چیزی جز همین نیست.  موضوع آن درباره تمرکز بر حقوق بشر مردم است, درباره تمرکز بر حیثیت مردم ایران است و این چیزی است که ما باید با آن آغاز کنیم و آن چیزی است که باید هدفمان باشد.