پرویز خزایی ـ حمایت از دگراندیشان ایرانی

  حمایت از دگراندیشان ایرانی

نقل از روزنامه هوفینگتون پست(آمریکا)

پرویز خزایی   

در سال 1978 در خلال اعتراضات مردم بر علیه شاه ایران، من یک دیپلمات بخش قانون بین المللی وزارت خارجه بودم. من همچنین عضو یک کمیته ی مخفی بودم که  مخالفت بر علیه رژیم شاه را در وزارتخارجه گسترش میداد. پس از مدتی ، موظف شدم که  اعتصابات کارکنان و سازمانهای دولتی را هماهنگ نمایم. (آنزمان بی بی سی در خلال یک مصاحبه ، مرا یک " دیپلمات شورشی" نامید")

زمانی که من درون .... بودم همکاران ارشد من در وزارت خارجه بیشتر سعی خود را میکردند که  همکاران غربی خود  رامتقاعد نمایند که رژیم شاه نیز همچون  سایرین   از این بحران جان سالم بدر خواهد برد.  بعنوان کسی که شاهد گسترش دگر اندیشی در درون وزارت خارجه بودم، فهمیدم که وضعیت در بخش های دیگر رژیم بهتر از این نبود بطوریکه رژیم شاه بزودی فرو خواهد ریخت.
زمان زیادی طول نکشید. رژیم شاه در یازدهم فوریه ی 1979 به پایان خود رسید.
اکنون، 31 سال بعد، دیپلمات های کنونی هم  خطر کرده  و درحال ترک کشتی به گل  فرو رفته ملایان حاکم بر ایران هستند. این یک علامت مهم برای غرب است که دریابد ملاها نیز همانند  شاه در حال کشیدن آخرین نفس های خود هستند.
دستگاه دیپلماسی یکی از اولین سازمانهای دولتی پس از بقدرت رسیدن ملا ها بود که در آن تغییرات اساسی قابل توجهی صورت پذیرفت. ملاها دریافتند که به عناصر کاملا مطیع و رام  نیاز دارند که درجریان ارتباطات دیپلماتیک با دنیای خارج بجای مطالبات مردم مبنی بر دمکراسی و حقوق بشر که شاه را بخاطر ان سرنگون کرده بودند، پیام خودشان را  جایگزین نمایند.  اعضای سپاه پاسداران انقلاب ، و ماموران سرویس های مخفی  را به درون سفارت خانه ها گسیل کردند تا از نزدیک کارکنان را تحت کنترل داشته باشند. بدین ترتیب ، بازرسان فرستاده شده ملاها به سفارتخانه ها میزان وفاداری در میان مقامات سفارت خانه ها را بالا برده و تضمین نمودند.
در آن زمان من سفیر ایران در سوئد و بعدا نروژ بودم. سر انجام بعد ازگذشت  سه سال از ابراز مخالفتم با سیاست های  آخوندها، در اعتراض به سیاست های خشن  آخوندها و نقض حقوق بشر توسط آنان، راهم را ازایشان جدا کردم و به شورای ملی مقاومت ایران، یک اتئلاف سیاسی اپوزیسیون  متشکل از نیروهای  مختلف ، پیوستم.
این کار یک گناه غیر قابل بخشش برای تهران بود.
دو سفیر دیگر بدینگونه به شورای ملی مقاومت ایران پیوستند. آنها، پروفسور کاظم رجوی ، نخستین سفیر دولت انقلابی   در مقر اروپایی سازمان ملل متحد و محمد حسین نقدی، سفیر ایران در ایتالیا بودند.  هر دو آنها بعد ها به ترتیب  در ژنو و رم توسط جوخه های تروریستی ملا ها  به قتل رسیدند. من به همراه پسرم یکسال در مخیفگاهی  در نروژ تحت کنترل بسر بردم.
بعد از گذشت سالیان ،از فشار و سرکوب ملاها بر نمایندگان دیپلماتیک، وضعیت طی ماه های اخیر تغییر کرده است.
چند هفته قبل ، بعد ازگذشت 25 سال، کنسول رژیم در اسلو دراعتراض به موج سرکوب و حمایت از تظاهرات داخل ایران، استعفا داد. این تصمیم شرافتمندانه ، یک تصمیم منحصر بفرد نبود. دیپلمات های مختلف دیگری  منجلمه در آلمان ، فرانسه و ژاپن  هم اعلام نمودند که در هفته های اخیر استعفا داده اند.
حکومتی که  توسط خمینی در فوریه ی 1979توسط بنیان گذاشته شد،  مبتنی بر ولایت فقیه  یا قوانین مطلق مذهبی بود.
علی رغم اینکه چنین قدرت  نظامی و مذهبی مورد انزجار مردم ایران قرارگرفته است، در عین حال بعنوان کانون اصلی تمرکز رژیم است که به رژیم  این امکان را میدهد که با چالش ها و بحران مقابله نماید.
لیکن بعد از ژوئن این کانون تمرکز، مورد اصابت ضربه های سنگین و بی سابقه قرار گرفته است بطوریکه باید از مردم شجاع ایران تشکر کرد. عواقب تحولات گسترده اجتماعی ، شکاف های سیاسی در بالا و عدم مشروعیت رژیم مذهبی،  دست به دست هم داده و بحران فوق العاده ای را برای ملایان حاکم بر ایران ایجاد نموده است.
اتکای رژیم به یک سرکوب عریان، از جمله قتل معترضان، دستگیری های خودسرانه و رفتار غیر انسانی با زندانیان سیاسی مانند تجاوز، نتوانسته است  از افزایش  موج اعتراضات مردم جلوگیری کند.
جنبش در حال حاضر به تمام نقاط کشور گسترش پیدا کرده است. در خلال آخرین اعتراضات،  در 11فوریه بسیاری از مردم درخیابان شعار "مرگ بر خامنه ای " ( رهبر  مذهبی ) و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" سر دادند و در قبال حمله و واکنش وحشیانه  ماموران رژیم ایستادگی کرده و از  فرارکردن خودداری نمودند. اکنون بوضوح روشن است که خواسته های  مردم بطور کامل بر آورد ه نخواهد شد الا اینکه ملایان حاکم این خواسته ها را نادیده خواهند گرفت.
هیچکس مایل نیست که شاهد دخالت جامعه بین المللی را در مورد سیاست خارجی ایران باشد. اما هم به دلیل انسانی و هم  ژئوپلتیک ، ،غرب باید  پشتیبانی از مردم ایران و خواسته هاشان تا سرنگونی کامل رژیم مذهبی و برقراری یک نظام دمکراتیک را محقق کند تا بتواند  از دستیابی ملاها به سلاح اتمی جلوگیری نماید.
مقاومت ایران همه  دیپلمات هایی را که هنوز با رژیم ایران همکاری می کنند را فراخوانده است که دست خود را در دست مردم ایران بگذارند. مردم و مقاومت ایران وظیفه خود می دانند که از این دیپلمات ها  حمایت کرده  واین قدرت را دارند که آنرا در عمل به منصه ظهور برسانند. آنچه که به غرب برمیگردد، علاوه بر تحریم های فراگیر بر علیه ملایان،و پشتیبانی کامل از معترضین ، آنها میتوانند از دیپلمات هایی که از رژیم بریده اند و یا قصد بریدن از آنها را دارند، حمایت کنند. این  حمایت ها شامل اینست که به  خانواده  آنها در اخذ ویزا و خروج از ایران یاری رسانند.
همانگونه که پرزیدنت اوباما بعد از یک تاخیر طولانی  اذعان کرد، مردم شجاع ایران برای رسیدن به مطالبات برحق و جهان شمول خودشان و آزاد نمودن تمدن بزرگ و پایدار ایران از چنگال آخوندها ، به پاخاسته اند.
من از صمیم قبل امیدوارم که سایر دیپلمات هایی که هنوز با رژیم کار می کنند صفوف آن را ترک نموده و با افشاگری علنی جهان را نسبت به جنایات رژیم حاکم بر ایران آگاه نماید. جامعه بین المللی می تواند از طریق  کمک به  همه  دیپلماتهایی که این گونه از خود شجاعت نشان می دهند، به آنها کمک نماید  که این انتخاب را بکنند.

 

پرویز خزایی – سفیر سابق ایان در سوئد و نروژ و نماینده س شورای ملی مقاومت ایران در کشورهای نورودیک