ــ 2 ــ
چه صلابتی دارد ، چه هیبت شکوهمند انسانی ،
پایداری شجاعانه شهر اشرف همیشه قهرمان .
بیهوده نیست یاران ، بیهوده نیست که در وحشت اند
وحشت آفرینان دیو و دد تبار . این پیر پا برهنه
آزادی جوی به تأکید می گوید که بیهوده نیست .
چون جوخه یی درآید بی سلاح ، بی صدا به خیابان
آن شهرشرف ، چه پیامی دارد بی شرفان مسلح را
که جز فرار چاره یی نمی بینند ؟
این معجزه توان و مهابت انسان ناب است ، گوهر
بی بدیل ، بی هراسی در دل ؛ درمتن و بطن یک
نبرد تاریخی . این اصالت و رسالت مسعود است و
مریم . این آرایش پر آرامش ارتش آزادی ست ، در
مصاف اشرار خبیث جامانده در رسوبات تاریخ ،
آنهم به زمانه جامه مبدلان و کاسبان و کاهلان و
تسلیم شدگان سیاسی . این قلب جوشان و تندرست
مقاومت ایران است که در ظلمت کوردلان جهان
سرمایه ، خورشیدوار می سوزاند تا مغز استخوان
نشخواریان و خفتگان را .
این ، قهرمانشهر اشرف است .
ــ 3 ــ
این مُرده ریگ عصر جاهلیت ، درعصر تمدن
یعنی سرمایه وحقوق بشر یعنی حرف بی عمل
؛ پشتگرم کدامین عادلان جهان است که بی مانع
مرزها را درمی نوردد ، می بلعد و پررویی هم
می کند ؟
ــ 4 ــ
فراموشخانه نشینان هم هوشمندند و هم از
یاد نبردگان . خاطرات تلخ را در تاریکی هم
نمی توان ازیاد برد . خاطره مصدق ، خاطره
سوکارنو ، خاطره قوام نکرومه و پاتریس
لومومبا . اما می توان آنها را و چون آنان را
نادیده گرفت ، درحصار گرفت . و این همانا
دلیل هوش شیطانی ست . اما امروز دو سردار
، دو همیشه بیدار ، دو ازپای درنیامدنی به
صحنه آمده است ودشواری کار فراموشخانه
نشینان نیز همین است که با دو شیر ، دو
خبره ، دو مجرب ، دو مسلح به سلاح ایمان
و مقاومت یعنی مسعود و مریم ؛ روبرو هستند .
می کوشند تا ممکن است برای خود فرصتی
بجویند وتا می شود مانع برمانع بگذارند .
وچون کارساز نشد و حریفان از پای درنیامدند
لااقل تا ممکن است دیرتر پیروز شوند . آنان
مطمئن شده اند که صدای قیام ایران صدای
مریم است و مسعود و قهرمانشهراشرف .