شقه و بحران درونی رژیم آخوندی و تشدید هرچه بیشتر تضادها و تناقضات

ولی فقیه ارتجاع طی دیداری با عوامل و کارگزاران خود در مناسک حج، بار دیگر نسبت به برگزاری مراسم دجالگرانه و تفرقه افکنانة موسوم به برائت به آنها رهنمود داد که از فرصت حج به نفع رژیم و تبلیغاتش استفاده کنند به گزارش تلویزیون شبکه یک رژیم (4آذر88) وی گفت: یک جلوه دیگر از اغتنام این فرصت بزرگ، فرصت تماس با بدنه دنیای اسلام است، یکی از آسانترین طرق که همه می توانند آن را انجام بدهند این است که ایرانی مسلمان که زیر لوای جمهوری اسلامی و حاکمیت اسلام دارد زندگی می کند با رفتار خود ، با حرکات خود با منش خود اسلام جمهوری اسلامی را معرفی کند...حضور در مراسم برائت تبلیغ بزرگی است ، نفس این حضور تبلیغ است، این

نشان دهنده این است که حج را با همه ابعادش به صورت یک بسته کامل شما قبول کرده اید....یک نکته دیگر در باب مسئله حج این است که به اقتضای نیازهای زمانه، مجموعه کاروان بزرگ حج ایرانی که بحمدالله این مایه افتخار جمهوری اسلامی است به اقتضای زمان و نیازهای زمان و نیازهای امت اسلامی کارهایی که پاسخ به این نیازهاست انجام بگیرد. هر سال ببینیم نیاز چیست؟ احساس می کند انسان که در این دوران حالا در همین چند سال از جمله امسال یکی از نیازهای مهم لااقل یکی ازنیازهای مهم همین نیاز اتحاد اسلامی است .

آخوند احمد خاتمی عضو هیئت‌ رئیسه خبرگان ارتجاع، با اذعان به شکستن طلسم ولایت فقیه گفت:“ممکن است بگویند چرا مدام در سخنرانی‌ها دم از ولایت فقیه می‌زنیم؟ دلیل این است که در حوادث اخیر به وضوح می‌بینیم که متأسفانه لبه تیز هجمه‌ها به سمت ولایت فقیه بود و قصه، قصه ولایت‌زدایی بود و بیگانگان و برخی داخلی‌های فریب خورده ،این ستون خیمه انقلاب اسلامی را هدف قرار داده‌اند ”.
به گزارش خبرگزاری فارس(4آذر88) وی که در مدرسه موسوم به مطهری سخنرانی می کرد، افزود:“ معنای این ولایت فقیه و حاکمیت ولایت آن است که همه در برابر این قانون تمکین کنند و وقتی ولی فقیه به صراحت انتخابات را تایید می‌کنند و می‌گویند که انتخابات تنفیذ می‌شوند یعنی قصه تمام شده است. اینکه کسانی بعد از تنفیذ و تحلیف باز هم مصاحبه می‌کنند و می‌گویند که نظام باید شبهه بی‌اعتمادی به مردم را برطرف کند یعنی ضدیت عملی با ولایت فقیه”.
آخوند خاتمی در ادامه سخنرانی خود به منفور بودن سپاه پاسداران نیز اعتراف کرد و گفت:“از آغاز تشکیل سپاه این نهاد مورد هجمه بدخواهانی بود که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را بر نمی‌تابیدند و متأسفانه طی ماههای اخیر این هجمه بیشتر اوج گرفته است و رسانه‌های بیگانه و دشمن .... لبه تیز هجمه خود را به سمت سپاه پاسداران گرفتند”.

احمدی عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع گفت:“ ما اعتقاد داریم موسوی، کروبی و خاتمی باید محاکمه و مجازات شوند و بر این امر اصرار داریم”.
وی که با خبرگزاری فارس(4آذر88) وابسته به سپاه پاسداران مصاحبه می کرد، افزود:“ عدالت اسلامی حکم می‌کند با کسی که باعث اَعمال ناشایست شده برخورد شود و به موقعیت و جایگاه او توجهی نداشته باشیم. این انتظار از دادستان کل کشور وجود دارد که خیانت‌کاران به مردم و امت را دستگیر، محاکمه و مجازات کند”.

درجریان درگیری باندهای رژیم آخوندی، گوشه یی از چپاولهای نجومی کابینه پاسدار احمدی نژاد فاش شد.
روزنامة حکومتی «تهران امروز» نوشت: در مقایسه آمارهای منتشره از سوی بانک مرکزی و مراکز دولتی حجم موارد اختلافی عبارتند از: ارقام مربوط به واردات کالا به میزان ۳۴.۷ میلیارد دلار، صادرات نفتی به میزان ۲۳.۳ میلیارد دلار، صادرات غیر نفتی به میزان ۲.۶ میلیارد دلار، اشتباهات آماری در موازنه کل پرداخت‌ها و دریافت‌های ارزی به میزان ۶.۱ میلیارد دلار، حساب ذخیره ارزی به میزان ۳ میلیارد دلار و عملکرد بودجه جاری به میزان دو میلیارد دلار که جمعا بالغ بر ۷۲ میلیارد دلار خواهد شد که با استناد به آمارهای بانک مرکزی میزان درآمد نفت خام کشور طی چهار سال از سال ۸۴ تا ۸۷ نزدیک به ۲۱۲ میلیارد دلار اعلام شده که با توجه به این رقم از سرنوشت بالغ بر ۶۸ میلیارد دلار اطلاعی در دست نیست.

یکی از رسانه های جناح مغلوب، با عنوان ”ما زاده تناقضهای بیشماریم” به تناقضات و سیاستهای فریبکارانه حکومت آخوندی اذعان کرد و نوشت:
وقتی آمریکا دشمن شماره یک بود و گفتمانمان بدون آمریکا و دشمنی اش خالی از محتوا می شد، اما بی سر و صدا مذاکره کردیم و حتی متملقانه در تلویزیون نشستیم و گفتیم که دیگر آمریکا خطاهای قبلش را تکرار نمی کند، آمریکا چنین است و چنان. وقتی که پشت پرده یک کار کردیم و در روبه رو جور دیگر وانمود کردیم. وقتی صندلیهای خالی را استقبال گسترده قلمداد کردیم. وقتی از دین و دعا سخن گفتیم، ولی تاب دعای خانگی منتقدانمان را نداشتیم. وقتی از آزادی سخن گفتیم و همه حق ها را به روی شهروندانمان سلب کردیم. وقتی آزادی مطبوعات را ادعا کردیم و از آخر رتبه سوم را در این آزادی به دست آوردیم. وقتی از اسراییل و خشونتش با تصویرهایی که داشتیم به بدی یاد کردیم، اما پلیس هایی با همان سر و شکل و با خشونتی بالاتر به جان مردم خود انداختیم. وقتی گفتیم نظام اسلامی نظام رافت است و متفاوت است با هرچه نظام جور، اما در جواب کاستی ها ، کاستی های دیگران را جلوی چشم کشاندیم.وقتی مبارزه با تورم را در بوق و کرنا کردیم و رشد تورممان به بیخ سقف چسبید. وقتی قانون را ملاک قرار دادیم و بی قانونی از سر و کول مثلا قوه های قانون خیزمان بالا رفت. وقتی اخلاق را شرط اول اسلام معرفی کردیم، اما دروغگویی پایه و مایه ماندگاری برخی از دستگاه هایمان شد. ما زاده این تناقض هاییم. تناقض رفتار و کلام و عمل. تناقض در اعتقادها. هیچ چیزی با هیچ چیز دیگر نمی خواند. تکلیفمان با خودمان هم روشن نیست. با خودمان هم رودربایستی داریم چه برسد با مردم. اصلا این تناقض ها در رفتار تک تک ما هم نهادینه شده است. مثلا مسلمانیم و نفاق بزرگترین آفت مسلمانی. اما از صدر تا ذیل، همه منافق شده ایم و چاپلوس. خنده دارترین و بزرگترین تناقض سیاسی مان در سیزده آبان خواهد بود. سیزده آبانی که خیلی ها مانده اند با آن باید چه کار کرد. تناقض محتوایی در آن بیداد می کند.