کارگردان: آقایون آماده می شیم برای ضبط.. آقای گنجی شما لطفا بشینید اینجا روی این صندلی.
گنجی: من ترجیح میدم روی اون یکی صندلی در سمت چپ آقای مجری باشم.
کارگردان: آخه ما این صندلی رو برای شما آماده کردیم.
گنجی: اینا که هرسه تاشون یه شکلی و یه رنگی هستن. چه فرقی میکنه؟
کارگردان: شکل و رنگشون بله ولی ملاحظه کنید ما زیر پایه های این یکی چند تا آجر گذاشتیم که بلندتر باشه و شما وقتی روش می نشینید حالت کوتوله نداشته باشید. آخه بحثمون بار سیاسیش زیاده.
گنجی (روی صندلی مشخص شده می نشیند و چند بار خودش را جابجا می کند): راست میگید قربون. من بهتره که قدم بلند نشون بده. یه مقدار از مضحکه شدن احمدی نژاد بابت قدشه. ها ها ها ها
کارگردان: لطفا سرجاتون بشینید. آماده......ضبط میشه.....
مجری: آقای گنجی شما در مصاحبه قبلی و در نوشته ای که بعداز در آمدن اسم مجاهدین از لیست تروریستی امریکا پخش شد گفتید که در بین مردم ایران، مجاهدین از رژیم و آقای خامنه ای اعتبار کمتری دارند. گفته اید که مجاهدین در واقع بدتر از رژیم فعلی هستند میشه چند تا دلیل محکم ارائه بفرمائید.
کارگردان: کات....آقای گنجی لطف کنید اگه میشه در مورد حرفاتون چند تا فاکت هم از هابرماس و چامسکی و بقیه بیارید که هم بینندگان میخ بشن و هم بعدا خورده نگیرن....ضبط میشه......
گنجی: عرض کنم که مهمترین مسئله شباهت های ظاهری این دو جریان به همدیگه س. ببیند مثلا رژیم رهبر داره و مجاهدین هم رهبر دارن. خوب بر اساس گفته های هابرماس و گوستاولوبن و بخصوص نظرات مرحوم آقای خمینی در تحریر الوسیله، این شباهت رو نباید دست کم گرفت.
مجری: مثلا چه شباهتی؟
گنجی: خوب ببیند رهبر جمهوری اسلامی یه سر داره و دو گوش و دو چشم و یک دهان. ما با کمال شگفتی می بینیم که رهبر مجاهدین هم دقیقا همینا رو داره.
مجری: عجب!. کاملا درست می فرمائید. بنده تا بحال توجه نکرده بودم. خوب بنابراین اینا مثل هم هستند.
گنجی: نخیر. اونچه مجاهدین از لیست امریکا درآمده رو بدتر از رژیم می کنه اینه که آقای خامنه ای لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده ریشش رو نمی زنه. اما رهبرمجاهدین هر دفعه که ظاهر شده و در هر عکسی که می بینیم ریشش رو از ته زده. و تازه اصراری هم بر مخفی نگه داشتن این قضیه نمی کنه.
مجری: مثال خیلی شفاف و ریشه داری رو فرمودید. اما خوب خودتون هم میدونید که با یک شباهت که ممکنه تصادفی هم باشه نمیشه قضاوت قاطعانه کرد.
گنجی: حق باشماست. بنده ده ها مثال و نمونه دارم که اصلا قابل چشم پوشی نیستن. مثلا توجه بفرما ئید که رژیم رئیس جمهور انتخابی داره و از ابتدای حکومت تا بحال شیش رئیس جمهور عوض کرده. اما اینا یک رئیس جمهور دارن که..
کارگردان: کات.... آقای گنجی این مثال رو نزن. اوندفه هم که گفتید بعضی از بینندگان ما اعتراض کردن که اولا ایشون توسط آقای رجوی انتخاب نشده و توسط اعضای شورای ملی مقاوت انتخاب شده و ثانیا ایشان رئیس جمهور برای یک دوره موقت شش ماهه هستند اونهم بعد از اینکه شورا و مجاهدین رژیم رو سرنگون کردند و قدرت رو به دست گرفتن. به نظر بنده هم تا حدودی درست میگن. بهتره این مثال رو نزنید. یه مثال دیگه بزنید. هابرماس و گوستاولوبن هم یادتون نره. ضبط می کنیم.....آقای گنجی از اول بفرمائید....ضبط می کنیم...
گنجی: حق باشماست. بنده ده ها مثال و نمونه دارم که اصولا اساس تحقیقات بزرگانی مثل گوستاو لوبن و ادوارد سعید و حتی مرحوم آلفرد هیچکاک بوده. مثلا توجه بفرمایید در حالی که رهبران جمهوری اسلامی در زمینه انتقاد از خود کاملا دموکراتیک عمل می کنند. رهبر مجاهدین هیچوقت از خودش انتقاد نکرده. همین مسئله است که بنده رو کلا در یک شوک برده که چرا وزارت خارجه آمریکا تن به خواست دادگاه داده و اسم اینا رو از لیست در آورده. وزارت خارجه میتونست بازم دادگاه رو سر بدوانه.
مجری: ببخشید این مسئله انتقاد از خود رهبران رو میشه بیشتر توضیح بدید.
گنجی: توجه بفرمائید. بطور نمونه همان سال اول انقلاب یادتونه؟ یادتونه مرحوم آقای خمینی از دست نویسندگان و روشنفکران و گروههای دگراندیش، که الکی سنگ در راه برقراری حکومت عدل و برابری می اندختند، عصبانی شده بودن. خوب ایشون علنا گفتند که بخودشون انتقاد می کنند که چرا از همان اول انقلابی رفتار نکرده اند و چوبه های دار را برپا نکرده اند و همه ی این مخالفان رو اعدام نکرده اند. خوب این یک سنت و حرکت دموکراتیکه که رهبر کاریسماتیک و انفورماتیک و دیپلوماتیکی مثل آقای خمینی اینگونه متواضعانه از خودش انتقاد کنه. در حالیکه رهبر مجاهدین تا به حال هیچوقت از خودش انتقاد نکرده که چرا اصلا از اول اقدام به مخالفت و مبارزه با جمهوری اسلامی کردند. اونم در زمانی که دگر اندیشانی نظیر بنده در داخل رژیم به عنوان یک پاسدار خدمت میکردم. ایشون هم میتونستن بیان پاسدار بشن و بعدا مخالفت کنند.
مجری: ببینید با توجه به اینکه آقای خمینی بعد از قتل عام زندانیان مجاهد و مبارز در سال شصت و هفت، یک مقدار بدنام شدند این مثال شما کاربرد زیادی نداره.
کارگردان: کات.......آقای مجری قسمت بدنام شدن آقای خمینی رو لازم نیست بگید. برنامه برای بررسی کارنامه آقای خمینی نیست که. از ایشان درخواست کنید که یک مثال دیگه بزنن. بدون اشاره به آقای خمینی......ضبط می کنیم....
مجری: خوب آقای گنجی از اونجایی که آقای خمینی سالهاست که از این دنیا رفته و الان نمیتونه از خودش دفاع کنه دموکراسی حکم می کنه که اسم ایشون کمتر برده بشه. یک مثال دیگه که به ایشان مربوط نشه بفرمائید
گنجی: راستش صدها مثال وجود داره که نشون میده مجاهدین از رژیم بدترن و امریکا در خارج کردن اسم اونا از لیست تروریستی اشتباه کرده و باید مواظب باشن یک وقت از اونا به اسم یک گروه توانمند و با اعتبار اسم نبرن. ببینید همین که اینا می تونن در کمترین زمان ممکن تعداد بسیار زیادی ایرانی و غیر ایرانی رو در خارج به خیابان و به تظاهرات بیارن نشون میده که اینا در بین مردم ایران پایگاهی ندارن. اتفاقا تحقیقاتی که مرحوم جانی دالر و بخصوص سرگرد جورج کردن هم همین رو بیان می کند.
کارگردان: کات.... آقا فکر می کنم این مثال هم یک کمی آبکیه. روزه شک دار نباید گرفت. جانی دالر رو هم ولش کنید برای بینندگان شبهه درست میشه. یه مثال دیگه بگین...... ضبط میشه...
گنجی: حق با شماست آقای مجری. ببیند الان بیش از سی ساله که نظام داره با تمام توان در بازارهای بین المللی حاضر میشه و نفت و گاز میفروشه. حالا اینکه پولهاش کجا رفته خوب بنده هم یک انتقاداتی دارم. اما در همه این سی سال که مجاهدین شورای ملی داشتن کدوم کمک رو به اقتصاد ایران کردن؟ اونا در همه این سالها علیرغم اونهمه ادعای حمایت از مردم و اینکه اینهمه دوستان سیاستمدار در کشورهای مختلف دارند هیچ تلاشی برای فروش نفت ایران نکرده اند. بخصوص در این دوران تحریم که فروش نفت از طرف نظام با مشکل مواجه شده. خوب همینه که باعث شده که مردم به اینها اعتماد نکنن آقا.
مجری: وقتمون تموم شده و باید خیلی از حضورتون در این برنامه تشکر کنم. البته همینجا ازتون قول میگیرم که بازم در برنامه هایی که ما در همین زمینه داریم شرکت کنید.
گنجی: با کمال میل.
کارگردان: کات..... خیلی عالی بود. مخصوصا این مثال آخر که جرف نداشت. حالا اینا هی برن از تحریم دفاع کنن. مرسی آقای گنجی. فردا تشریف بیارید برنامه ادیت شده رو با هم ببینیم. فعلا خسته نباشید.
25 آذرماه 1391