زری اصفهانی: کلامی از سر رنج و خشم

برای همه آنهایی که وقتی جنازه های مجاهدین برخاک می افتد و تازیانه های دشمن بدن های رنجورشان را آش و لاش میکند منبرهایشان را آپ دیت میکنند. و نیش های زهرآلودشان را چون عقرب های جرار بر قلب های پر غم یاران آنها فرو میکنند . برای آنها که خود صحنه را خالی کرده اند و چشم دیدن دیگرانی که هنوز هم با حنجره خونینشان فریاد میکشند ندارند. برای آنها که درکنار بسترهای بویناک آرامش شان و پشت اسباب بازیهای کامپیوتر یشان نشسته اند و با کلمات زهرآگین شان نمک بر زخمهای دلاوران می پاشند. برای انها که دیگر حوصله جنگیدن ندارند و از دیدن رزم و جنگ دیگران آزرده میشوند. برای آنهایی که با جیغهای بنفش مشمئز کننده شان به جای قاتلین؛ مقتولین و مجروحین و مظلومین را هدف قرار داده اند. برای آنها که دیگر حتی شرم ندارند که بر سرو روی یاران و همسنگران دیروزشان با کلماتی زشت، ناجوانمردانه و نالوطیانه لجن بپاشند. برای دوستان دیروز و ابلهان فرو مایه نمک به حرام امروز:

لاطائلات
در مرغزار لاطائلات می چرند
گاو های فربه
با چشم های قی کرده
کلمات شیطان را می بلعند
و بلاهتی لزج از دهانشان می چکد
بر زمینی آلوده سُم می کوبند
در پیشگاه قصابان زانو میزنند
و در نشخوار بی انتهای عفونت بخواب میروند