مهرداد هرسینی: مبرمترین مسأله درمورد حقوق مجاهدان لیبرتی در شرایط کنونی

وقایع اخیر در اشرف و زندان لیبرتی , بویژه موشک باران و کشتار سبعانه ی ساکنان بیدفاع لیبرتی در 9 فوریه  توسط ولایت جرار خامنه ای که به شهادت هفت تن و زخمی شدن  بیش از یکصد تن دیگر انجامید  و همچنین متعاقب آن شهادت مجاهد خلق حمید ربیع , از مجروحان این حمله ی موشکی آنهم در پی یک ماه درد و رنج ناشی از جراحات وارده,  اکنون بسیاری از ایرانیان آزاده و حامیان حقوق بشررا با خشم و انزجار از این صحنه ,, ترور و ریا و تزویر ,, و از این میدان مملو از ,, دسیسه و مماشات و پلشتی ,, کرده است ، به خصوص که  تحولات یک ساله در  اشرف و جابجائی به زندانی بنام لیبرتی و حماسه پایداری مجاهدین  در این دوران،  اکنون به مسئله ی روز ایرانیان آزاده و یاران و دوستداران مقاومت در سراسر جهان از یک سو واز سوی دیگربه کابوسی برای  دیکتاتوری شقه شقه شده ی مذهبی حاکم بر ایران وتمامی  دم و دنبالچه هایش تبدیل شده.
انتقال ساکنان اشرف به کمپی بنام آزادی که به گواهی مؤکد گروه کار بازداشتهای خودسرانه سازمان ملل، یک زندان است و فراتر از آن ، اکنون به ,, قتلگاه,, تبدیل شده، مبتنی بر سه تضمین و 3 تعهد از جانب یونامی و کوبلربود که شامل تضمین امنیت و حفاظت ساکنان تا باز اسکان در کشورثالث، فراهم بودن زیر ساختها وانطباق شرایط لیبرتی با استانداردهای انسان دوستانه و بالاخره موقتی بودن استقرار در لیبرتی برای انتقال و باز اسکان در کشورهای ثالث میشد. اما همچنانکه میدانید هرسه این تعهدات و تضمینها دروغ در آمد. به‌خصوص امنیت و حفاظت ساکنان که با موشک باران لیبرتی در 21 بهمن توسط رژیم آخوندی و همدستی دولت مالکی و نقش تسهیل کننده کوبلر، به وحشیانه ترین صورت نقض گردید. و متعاقب آن نه فقط هیچ اقدامی برای تضمین امنیت  انجام نشد، بلکه، آشکارا از هر تلاش و هر خواسته ای برای ایجاد حداقلهای ضروری جهت تأمین آن توسط خود ساکنان از جانب دولت مالکی ممانعت شده و مضافا بر آن مقامات این دولت تصریح کرده اند که نمی توانند از تکرار این گونه حملات جلوگیری کنند. این در شرایطی است که رژیم تحت اسامی و گروههای خود ساخته تهدیداتش بر تکرار این حملات را ادامه میدهد. به موازات آن فشارها و محدودیتهای ضد انسانی در زمینه نیازمندیهای پزشکی ساکنان، در شرایطی که سایر تضییقات و مشکلات از جمله آلودگی محیط زیست به خاطر کمبودهای زیر ساختی در لیبرتی بیداد میکند و تا کنون به شهادت شماری از مجاهدین از جمله شهادت سه تن از مجروحین موشک باران اخیر منجر گردیده، مسئله مبرم و حیاتی امنیت و سلامت و حفاظت ساکنان در لیبرتی به نحو خطرناک  بی جواب مانده است.
. بر این نکته هم ,, ملل متحد ,, و هم , دولت ایالات متحده ,, بخوبی واقف اند. اسناد و مدارک آنها  از سوی مقاومت ایران, از سوی یاران و دوستداران, از سوی پارلمانترها و حامیان جهانی حقوق بشر بکرات و بکرات به مجامع ذیصلاح ارائه شده و این سیاست را با بیان های مختلف و اعتراضات به حق در کنفرانس های مختلف به چالش کشیده اند.  شهادتهای آقای طاهر بومدرا مسؤل پیشین پرونده اشرف در سازمان ملل و یونامی در مورد عملکردهای خائنانه و جنایتکارانه کوبلر برای هر وجدان بیدار و هرعنصر شرافتمند شوکه کننده است.
تلاشها و جانفشانیهای شگفت انگیز رییس جمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی برای احقاق حقوق. مجاهدان در اشرف و لیبرتی و هدایت کارزار بزرگ بین المللی در این رابطه و دستاوردهای درخشان آن هم که برهمگان آشکار است.
اما اینکه میگوئیم ,, میدان دسیسه و مماشات و پلشتی ,, براستی سخن گزافی نگفته ایم. زمانیکه به عیان می بینیم که به این تضمین ها خیانت میکنند, زمانیکه فریاد میزنیم , ادامه ی هرگونه مماشات و چشم پوشی بر حقوق ساکنان راه را برای حملات بعدی رژیم تروریستی آخوندی هموار میکند, بازهم سخن گزافی نگفته ایم.  زمانیکه سیاست شرم آور مماشات را به چالش می کشیم و از مجریان آن سوال میکنیم, که این چه حقوق بشری است؟ این چه عدالتی است؟ بر اساس همان کنوانسیون هائی سخن میرانیم که خود آن را امضاء کرده و به آن متعهد شده اید, چه پاسخی به جامعه بین الملل و افکار عموم و حقوق بشر معاصر دارید؟ آیا  این شرم آور نیست که سه تن از شهدای اخیر با وجود داشتن پناهندگی (و در مورد  حمید ربیغ به اضافه اقامت دائم) ازکشور آلمان , و با توجه به آنکه با آنها مصاحبه  شده بود و فقط داشتندکافی بود که به پاسپورتشان مهر بزنند, از آن طفره رفته و درخواست متقاضیان را بدون پاسخ گذاشتید
سوال بحق  افکار عمومی آنکه,  به چه مجوزی این پاسپورت ها تمدید نشدند؟ مگر این افراد پناهنده ی رسمی ملل متحد نبودند؟  این نقض تمامی کنوانسیون های بین الملل در رابطه با پناهندگان است. کنوانسیون معروف به 1951  پنج شرط برای به رسمیت شناختن درخواست کنندگان گذاشته است. یعنی تنها اثبات یکی از 5 شرط کافی است تا متقاضی پناهنده محسوب شود. ,, نژاد , مذهب, ملیت, تعلق به یک گروه اجتماعی, عقاید سیاسی ,, . تمامی ساکنان کمپ لیبرتی و اشرف  شامل این شرائط هستند. بعلاوه این سه شهید آخر که در اساس  نیازی به اثبات پناهندگی اشان نداشتند, زیرا سالیان سال  پناهنده ی رسمی ملل متحد بودند. کافی بود تا  ,, ویزای و پاسپورتهای آنان  تمدید می شدند.
آیا  کوبلر و همسرش در مقام سفیر آلمان در عراق, نمی توانستند تسهیلات تمدید پاسپورت ها  را فراهم نماید؟ آیا این همان قول و قرارهائی بود که با اشرفیان گذاشته بودید؟  این همان  حفاظت و سلامت و باز اسکان سریعی بود که قولش را داده بودید؟ آنوقت  کوبلر با وقاحت تمام مدعی میشود که  اینها با سازمان ملل همکاری نمی کنند
این زوج , مسئول هستند و باید به افکار عمومی بویژه افکار عموم در آلمان  و اروپا , به مجامع حقوق بشری و پارلمان و تمامی نیروهای دمکرات و آزادیخواه  پاسخگو باشند. این وظیفه ی وکلا , حقوق دانان ,  پارلمان ها بویژه پارلمان اروپا است تا  موضوع را به دادگاه حقوق بشر بکشاند و به طور جد آن را پیگیری کنند. این بی حساب کتابی ها و این سوء استفاده از مقام و منصب رسمی و  دولتی  بار اول این زوج  نیست  در 19 آوریل 2005 هفته نامه ی اشترن چاپ آلمان در رابطه با این زوج و موقعیت ویژه ی آنان در قاهره دست به افشاگری زده بود. در این گزارش اشترن، از جمله فاش شده که وزیر خارجه وقت آلمان  یوشکا فیشر, از سردمداران سیاست مماشات با دیکتاتوری خامنه ای ,  کوبلر را که تا آن زمان رئیس دفتر وی بود, در سال 2003  بعنوان سفیر به قاهره اعزام میکند و سپس  همسر وی یعنی همین خانم سفیر کنونی آلمان در عراق را نیز بعنوان ,, فرد دوم سفارت ,, در قاهره بر می گزیند. این مسئله باعث جنجال و اعتراض به باند بازی های فیشرو زوج کوبلر  در وزارتخارجه میشود و کار حتی به شکایت در دادگاه اداری شهر برلین کشیده میشود. علاوه براین  در دوران خدمت این زوج در قاهره افتضاحی به بیرون درز کرد بنام ,, افتضاح ویزاهای جعلی ,, زیر نظر ,, فیشر,,  که کوبلر هم از آن افتضاح سفارتخانه ئی  مدت های طولانی  اطلاع داشته است. بهرحال این افتضاح سیاسی به مجلس فدرال و سوال پارلمانی کشیده می شود و کوبلر را فرا میخوانند. با تغییر دولت در برلین و بروی کار آمدن ائتلاف حاکم, عذر کوبار را که تا آن زمان حتی به سفیری در بغداد نیز  رسیده بود, میخواهند و وی را به سازمان ملل منتقل میکنند. اکنون نیز  اتفاقا همین زوج در بغداد هستندمنتها با موقعیت و مقامهای متفاوت از قبل : خانم کوبلر سفیر و خودش مسؤل یونامی است. بر اساس قوانین  آلمان و برای جلوگیری از هرگونه ,, فساد اداری و باند بازی,,  هیچ  ,, زن و شوهری ,, اجازه تصدی شغل دولتی زیر یک سقف را  ندارند, به خصوص در  سفارت خانه ئی در یک پایتخت خارجی .
آقای ژان زیگلر, حقوق دان معروف سوئیسی به زیبائی پاسخ این اعمال خیرسرانه ی کنونی  کوبلر را که در همدستی با رژیم آخوندی و دولت مالکی و خوش خدمتی به آنها است، داده است. وی میگوید, یقیننا هم دستگاه مستقل قضائی در آلمان و هم دستگاه قضائیه در اروپا در موقعیتی هستند که این اعمال خودسرانه و خیره سرانه را به چالش بکشند و متخلفین را پای میز محاکمه بکشانند.
اکنون با توجه به چشم انداز روند  بسیار کند و محدود کنونی برای انتقال و باز اسکان در کشورهای سوم، همچنین از آنجائیکه در عمل  حفاظت و امنیتی برای ساکنان لیبرتی درکار نبوده و نیست، لذا راه حل نه درشعر و  شعارهای  رژیم آخوندی و وزارت اطلاعات منفورش مبنی بر ,, گسیل افراد به خارج از عراق ,, , بلکه در دو راهکار عملی, ممکن و قابل دسترس تار سیدن به راه حلی جامع نهفته است. نخست انتقال سریع و دستجعی به امریکا یا یک کشور اروپایی ولو به طور موقت برای باز اسکان در سایر کشورها یا، بازگشت ساکنان به کمپ اشرف که دارای مساحتی 80 بار وسیعتر از لیبرتی و زیر بناهای محکم  و ضریب بالای حفاظتی و امنیتی است.
هرگونه راه حلی خارج از این چهارچوب, با هر عنوان و از سوی هر کس، آگاهانه یا نا آگاهانه عنوان شود,  اساسا انحرافی و در دستگاه دیکتاتوری خامنه ای با هدف سرکوب خونین و قتل عام بعدی ساکنان  لیبرتی  است. رژیم پلید آخوندی که در چنبره بحران ها و در سراشیبی سرنگونی قرارگرفته , تلاش میکند تا اوضاع ,, لیبرتی ,, را آرام و شرائط آن  را مطلوب جلوه دهد. در پشت این سیاست بغایت ضد بشری همانا لبه ی تیز تیغ تروریسم حکومتی به یاری دولت دست نشانده ی مالکی برای کشتار خونین بعدی است.  افشاء سیاست های سرکوبگرانه ی رژیم آخوندی در رابطه با قتلگاه لیبرتی یک وظیفه ی ملی و هوشیاری تمامی ایرانیان و آزادیخواهان را طلب میکند.  

29 اسفند 1391