مهرداد هرسینی: خامنه ای و چهار بحران لاعلاج


با اعلام کاندیداتوری رفسنجانی و همچنین رحیم مشائی، جنگ گرگ های درون نظام آخوندی بر سر قدرت و ” خوان انتخابات “ روند شتابانی به خود گرفت است. خامنه ای، ولی فقیه طلسم شکسته بدنبال برگزاری انتخاباتی بی دردسر، آرام و بدون تنش بود. انتخاباتی که از آن ” گماشته ای مطیع تر“ از پاسدار احمدی نژاد از صندوق نمایش انتخابات بیرون بیاورد.

ورود رفسنجانی به چنین میدانی برغم همه تلاشها و تهدیدات باند خامنه ای اکنون محاسبات و مهندسی انتخابات از سوی ولی فقیه و هم چنین شکاف در راس حاکمیت را بشدت بحرانی کرده است
به گفته ی خانم رجوی: ” با ورود رفسنجانی و مشایی در جنگ آشکار قدرت در برابر خامنه ای، روند تجزیه و تضعیف رژیم بنحو بیسابقه ای تشدید شده و سقوط محتوم آنرا شتاب می بخشد. کاندیداتوری رفسنجانی که شعارهای خامنه ای درباره «حماسه اقتصادی» و «حماسه سیاسی» را به سخره گرفت، آیینه تمام نمای بحران سرنگونی رژیمی است که از سال 1358 تاکنون از 4جنگ بزرگ ارتزاق کرده است که نخستین آن جنگ 8ساله با عراق بود و خمینی آن را «نعمت الهی» توصیف می کرد“. ( 22 اردیبهشت 1392 )
سخن از بحران هائی است که شرائط را برای سرنگونی نظام آخوندی در کلیت اش آماده می کند. همان شرائط خطیری که رفسنجانی را بر آن داشته تا پا در میدانی پر از ” مین “ بگذارد و به زعم خود ” نظام “ را از ” بحران های احاطه کرده “ نجات دهد.
بهرحال دیکتاتوری خامنه ای در حالی به برگزاری نمایش انتخاباتی میرود که اکنون حاکمیت ولی فقیه در تمامی زمینه ها قفل شده است و رژیم خامنه ای را در کلیت اش  با 4 بحران عمیق روبرو ساخته است.
نخستین بحران عدم مشروعیت، بویژه پس از سرکوب خونین قیام های گسترده مردم در خرداد سال 1388 و کشتارو دستگیری های گسترده ئی که خامنه ای و گزمگان وی در اقصی نقاط کشور براه انداخته اند. آخوند احمد خاتمی، عضو هئیت رئیسه خبرگان رژیم در این رابطه می گوید: ” در جریان فتنه، 33 دروغ گفته شد. هم چنان که مقام رهبری در خصوص زیر پا گذاشتن قانون و مسئولیت شکنندگان قانون در مورد خون های ریخته شده و خشونت ها، گفته است، در مدت 8ماه فتنه ما شاهد کشته و مجروح شدن تعدادی از مردم این کشور به خصوص جوانان بودیم.... ما شورش و التهاب را در کشور داشتیم که شما مردم تهران شاهد آن بودید… روز عاشورا، خیابان های تهران تبدیل به میدان جنگ شده بود“ ( سایت مجاهدین خلق 30 دیماه 1390)
 شاخص این عدم مشروعیت نیز همان شعار مردم در شهرهای مختلف یعنی ” مرگ بر اصل ولایت فقیه “ و به آتش کشیدن تصاویر ولی فقیه در جای جای میهنمان ، می باشد.

دومین بحران شقه و شکاف عمیق در درون حاکمیت است که ولی فقیه تا به امروز نه تنها توان ترمیم آن را نداشته، بلکه با اعمال سیاست های تمامیت خواهانه، به آن ضریب نیز زده است. اکنون در راس حاکمیت شقه و شکاف بسیار حادتر و بزرگتری ایجاد شده است که ولی فقیه با چنین مختصاتی به طریق اولی نمی تواند آنرا ببندد. آخوند علم الهدی، نماینده خامنه ای در استان خراسان دراین رابطه می گوید: « فتنه امسال نسبت به فتنه 88 بسیار پیچیده تر است، و باید با همه هستی و وجود در عرصه انتخابات وارد شویم و از جان و آبرویمان هزینه کنیم. ما در حماسه سیاسی باید دست به کارهایی بزنیم که علاوه براینکه ممکن است خطرات جانی برای مان داشته باشد آبرویمان به خطر بیفتد. اگر تمام فتنه‌ها و انحراف‌ها و نفاق‌ها با همه وجود به عرصه بیایند، شما نه تنها جان و بدن، بلکه حیثیت و آبروی خود را به مسلخ بیاورید،،.( سایت حکومتی فرارو 5 اردیبهشت 1392)
سومین بحران روبه سوی خارج و جامعه جهانی دارد که شاخص آن نیز در شکست های پیاپی مذاکرات مماشاتگرانه کشورهای 5+1 با رژیم آخوندی بر سر مسئله اتمی است که بایستی چند مساله و بحران خارجی دیگر و مشخصا، بحران عراق و بخصوص بحران سوریه و چشم انداز سرنگونی بشار اسد را به آن افزود. تن دادن خامنه ای به شروع و ادامه  مذاکرات با کشورهای 5+1 برای خریدن زمان وممانعت از تشدید بحران دراین زمینه تاپس ازبرگزاری انتخابات باهمین هدف برگزاری بی درد سر انتخابات بوده است.
از سوی دیگر دخالت روز افزون رژیم و حمایتهای همه جانبهان از رژیم بشار اسد جهت ممانعت ازسرنگونی آن وحمایت فعال از مالکی وهمچنین حمله جنایتکارانه موشکی در بهمن گذشته به مجاهدین در لیبرتی اجزاء دیگر سیاستهای انقباض رژیم برای سرپوش گذاشتن بر بحران بزرگ داخلی و روحیه دادن به نیروهای روحیه باخته خود در آستانه نمایش انتخابات است. آنهم در شرایطی که ارباب ”سیاست مماشات“ همچنان بر سکوت، بی عملی و چشم پوشی خود بر این جنایت ادامه میدهند.
چهارمین بحران همان بحران شدید اقتصادی است که مردم بجان آمده روزانه با آن دست و پنجه نرم می کنند. بحران افسار گسیخته در کشوری که طی هشت سال گذشته بیش از 700 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است، اکنون خود را در ” تعطیلی پی در پی کارخانه ها و انهدام صنایع و تولید داخلی، بحران معیشتی، گرانی، تورم، افزایش بی حد و حساب نقدینگی، افت شدید ارزش پول ملی، رانت خواری، افزایش قیمت ارزهای خارجی، افت شدید صادرات، افزایش نرخ بیکاری، سقوط شدید شاخص کیفیت زندگی و ... “ به نمایش گذاشته اند.
 با توجه به داده های فوق دیکتاتوری ولایت فقیه اکنون در ضعیف ترین و بحرانی ترین دوران خود بسر میبرد. بنحوی که برآیند ونتیجه نمایش انتخابات برای رژیم تیره و تارتر و برای مردم و مقاومت ایران چشم اندازی روشن و روشن در راستای سرنگونی تمامیت این رژیم و استقرار آزادی و دموکراسی درایران در راه است.
مهرداد هرسینی
22 اردیبهشت 1392