در یکی دو روز اول، برخی از سرکردگان دولت خاتمی با حضور در میان قیام کنندگان در دانشگاه تهران، از آن پشتیبانی کردند. اما وقتی قیام برای نفی کلیّت نظام راه برد، سران نظام و همگامان آنها، از هر قماشی، برای در رویارویی با آن همگام شدند و به نابودیش کمر بستند. مرور خلاصه یی از اخبار قیام و راهبندهای گسترش آن، واقعیت این قیام دلاورانه و سرکوبگران آن را، به روشنی نشان می دهد.
ـ خبرگزاری رژیم (ایرنا)، 18 تیر 78 (9 ژوییه 1999) ـ اطلاعیه «وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران درباره درگیریهای پنجشنبه شب [17تیر]: «در آخرین ساعت پنجشنبه شب گذشته، تظاهرات جمعی از دانشجویان در محوطه کوی دانشگاه [تهران] و مقابل آن... با مداخله خشونت آمیز نیروی انتظامی به حادثه یی تلخ و تأسّف بار تبدیل شد... در این حادثه تلخ، که در نوع خود بی نظیر است، حرمتها و حریمهایی شکسته شده است، که بازسازی و جبران آنها به سادگی مقدور نخواهد بود. ضرب و شَتم دانشجویان و مجروح ساختن دهها نفر از آنان و بازداشت چند صد نفر دیگر، که با توهینهای لفظی همراه بوده است... ورود به ساختمان خوابگاهها و شکستن درب اتاقها و تخریب و انهدام لوازم شخصی و عمومی دانشجویان و دانشگاه... ورود به ساختمان دانشجویان خارجی، ضرب و شَتم آنان و تخریب وسایلشان ... و در نهایت شلیک گلوله، حیثیت و امنیت دانشجویان و دانشگاهیان را مخدوش کرده و زمینه یک بحران ملی را فراهم آورده است...»
ـ روزنامه «نشاط»19، تیر: «در ساعت 4.5 صبح روز جمعه در حالیکه بسیاری از دانشجویان خواب بودند، گروههای فشار از در پایین کوی دانشگاه وارد محوطه شدند… حدود یک صد تن از گروههای فشار به اتّفاق مأموران ضدشورش به ساختمانهای خوابگاه دانشجویان هجوم بردند و به زد و خورد با دانشجویان پرداختند... در این هجوم درها و شیشه های بسیاری از اتاقهای خوابگاه دانشجویان، شامل ساختمانهای 1، 3، 4، 14، 15، 20، 21 و 22، شکسته شد و وسایل دانشجویان، از جمله تلویزیون، کامپیوتر، یخچال و سایر لوازم شخصی آنان شکسته یا به بیرون و راهروها پرتاب شد.
ساعت 8صبح... باردیگر نیروهای ضدشورش و افرادی که لباس شخصی برتن داشتند، به محوطهٌ داخلی دانشگاه هجوم بردند و تخریب خوابگاه دانشجویان و بازداشت آنان تکرار شد و این بار هجوم تا ساعت 9.5 صبح ادامه یافت... دانشجویان از داخل محوطه شعار "مرگ بر استبداد" و "18تیر ما، 16آذر ماست" سردادند... دانشجویان از پرتاب دهها گاز اشک آور و شلیک صدها تیر هوایی در جریان این هجوم خبر دادند که این اخبار از سوی دیگر اهالی ساکن ساختمانهای مسکونی این خیابان تأیید شد. گفته میشود در این هجوم سه یا چهار دانشجو نیز کشته شده اند و حدود 300دانشجو نیز مجروح و حدود 400تن از دانشجویان بازداشت شده اند… یک مسئول دفتر تحکیم وحدت در تماس با خبرنگار ما خبر کشته شدن چند تن از دانشجویان را تأیید کرد…»
ـ به نوشتهٌ روزنامهٌ «خرداد» 19تیر، صدیقه وَسمَقی، سخنگوی «شورای اسلامی تهران»، پس از بازدید از کوی دانشگاه گفت: «پله ها و سطح راهروها همه آغشته به خون بود. یخچالها در کنار راهروها خُرد و شکسته افتاده بود. تمام اتاقها ویران و به هم ریخته و درها شکسته بود. روی خُرده شیشه ها راه می رفتیم. عدّه زیادی از دانشجویان با سر و روی مجروح در آن جا دیده می شدند. غارتگران عدّه زیادی از دانشجویان را، بنا بر اظهار دانشجویان حاضر، ربوده، با خود برده بودند. دانشجویان در خواب بودند که با باتوم بر سر آنان کوفتند و با قمه و پنجه بوکس و شیشه به جان آنان افتادند. یک دانشجوی پاکستانی که دو پایش در گچ بود، گفت مرا پرت کردند و دو پایم آسیب دیده است. او در حالی که روی تختی در گوشه راهرو بیمارستان خوابیده بود، می گفت چرا از ما میهمانان این طور پذیرایی کردند؟»
ـ روزنامهٌ «ایران»، 19تیر ـ «مدیر کل روابط عمومی دانشگاه تهران»: «متأسفانه در این هَجمه بی منطق، در حدود 1000تن از دانشجویان پس از ضرب و شَتم دستگیر و به بیرون کوی دانشگاه منتقل شدند و تا کنون خبری از آنها نیست… در اثر این حمله تعداد زیادی از دانشجویان از ناحیه سر و دست، پا و شکم، شدید، مجروح شدند که تنها تعدادی از آنها به بیمارستان منتقل شدند...»
ـ روزنامه «صبح امروز»،19تیر: «تعداد کشته شدگان به 9نفر رسید». ـ روزنامه «رسالت»، 19تیر: «سه وزیر کابینه، دو مشاور رئیس جمهور، معاون سیاسی وزیر کشور و چند تن از نمایندگان در غائله حاضر شدند و با کتک و سنگ و تحقیر پذیرایی شدند و بعضی از آنها سخنان تحریک آمیز بر زبان جاری کردند… دانشجویان معترض به وزیر کشور، وزیر آموزش و پرورش عالی و دو تن از نمایندگان، اجازه صحبت ندادند... و با شعار، "وزیر کشور ما، استعفا، استعفا"، "وزیر بی کفایت، استعفا، استعفا"… وزیر کشور و هیأت همراه را مجبور به ترک محوّطه کوی کردند…»
ـ روزنامه «کار وکارگر»، 19تیر: «به گفته یکی از شاهدان، در جریان حمله دوم گروه موسوم به "انصار حزب الله"، که با ورود نیروی انتظامی به خوابگاه همراه بود، یکی از دانشجویان از پنجره طبقه دوم خوابگاه به پایین پرت شد. دستگاه کامپیوتر وی نیز به روی سر او فرود آمد... برخی از افراد گروه مهاجم (انصار حزب الله) به بیمارستان سینا حمله کرده و کادر پزشکی آن را مضروب ساخته اند». ـ تشکّل دانشجویی «دفتر تحکیم وحدت» در روز 19تیر در «بیانیه بسیار مهمّی» که در روزنامه «صبح امروز» درج شده، «یک هفته عزای عمومی اعلام کرد و از دانشجویان خواست با پیراهنهای مشکی در دانشگاه حضور یابند». این دفتر، «خواستار برکناری و محاکمه فرمانده نیروی انتظامی و محاکمه مسبّبین حادثه کوی دانشگاه شد و اعلام کرد: "عامل قتلها[ی زنجیره یی = سعید امامی] مرده، طرّاحان و آمران واقعی زنده اند». ـ به نوشته روزنامه «خرداد» 19تیر، «دهها تن از دانشجویان که حال آنان وخیم گزارش شده، در دست نیروهای امنیتی هستند و متأسفانه تلاشها و پیگیریهای ما برای کسب خبر از آنان بی نتیجه مانده است. دانشجویان مجروح حادثه اخیر توسط نیروهای انتظامی از سه بیمارستان دکتر شریعتی، ابنسینا و امام خمینی جمع آوری شده و به بیمارستانهای این نهاد منتقل شده اند». ـ برخی از شعارهای تظاهرات دانشجویان، به نقل از روزنامه «خرداد» 19تیر: «"میکشم، میکشم آن که برادرم کشت"؛ "توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد"؛ "دانشجوی آزاده از حرمتت دفاع کن"؛ "چوب، چماق و چاقو، دیگر اثر ندارد ـ به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد"؛ "دانشجو بپاخیز، برادرت کشته شد"؛ "دانشجو می میرد، ذلّت نمی پذیرد"؛ "دانشجوی آزاده، شهادتت مبارک"؛ "یک مملکت، یک دولت، آن هم به رأی ملت"؛ "فرمانده آدمکش، اعدام باید گردد"؛ "ما پیرو حسینیم، هیهات منّ الذّله"؛ "18تیرما، 16آذر ماست"؛ "چراغ لاریجانی خاموش باید گردد"، "برادر شهیدم، راهت ادامه دارد"؛ "نیروی انتظامی ننگت باد"».
ـ بهگزارش تلویزیون رژیم در روز 20تیرماه، شورای عالی امنیت، که تحت نظر و به ریاست خاتمی تشکیل شد، طی اطلاعیه یی در مورد برگزاری تجمّعات و ادامه راهپیماییها هشدار داد و تهدید کرد: «هرگونه اجتماع و راهپیمایی صرفاٌ با کسب مجوّز برابر قوانین امکان پذیر بوده و نیروهای انتظامی از آنان حفاظت لازم را به عمل خواهند آورد و هرگونه تجمّع فاقد مجوّز غیرقانونی بوده و با متخلّفین برابر مقررات رفتار خواهد شد».
ـ روزنامه «خرداد»،20 تیر: «بیش از 2هزار نفر از دانشجویان، که عدّه کثیری از مردم نیز به صف آنان پیوسته بودند، با راهپیمایی از تقاطع خیابان کارگر شمالی ـ فاطمی به سوی ساختمان وزارت کشور، با سردادن شعارهایی مقابل ساختمان وزارت کشور تجمع کردند… مصطفی تاج زاده، معاون سیاسی وزارت کشور، ساعت شش و سی دقیقه به جمع دانشجویان پیوست که با فشار، درهای وزارت کشور را بازکرده بودند … وی با محکومیت تجاوز وحشیانه به کوی دانشگاه تهران و با ارائه گزارشی از تلاش وزارت کشور درباره این حادثه گفت: "دانشجویان عزیز هیچ فاصله یی بین ما و دولت با شما وجود ندارد، غم شما، غم ماست". در این لحظه تعدادی از دانشجویان گفتند: "دروغ است، دروغ است"… معاون سیاسی وزارت کشور افزود: "خشونت و آشوب طلبی خواست افراد دیگری است"».
ـ روزنامه «کار و کارگر»، 20تیر: «تاج زاده، معاون وزیر کشور، کشتهشدن یک نفر را تأیید کرد». این روزنامه به نقل از دانشجویی که به شدت می گریست، نوشت: «در مقابل چشمانم دوستم را کشتند». ـ روزنامه «خرداد»، 20تیر: «دو دانشجوی 23ساله که بر اثر شلیک گلوله توسط اسلحه کمری مجروح شده اند، در حال حاضر در اغما به سر می برند و پزشکان معتقدند که یکی از آنها فوت خواهد کرد... دهها تن از دانشجویان که حال آنان وخیم گزارش شده، در دست نیروهای امنیتی هستند و متأسفانه تلاشها و پیگیریهای ما برای کسب خبر از آنان بی نتیجه مانده است».
ـ روزنامه «ابرار»، 21تیر، در سرمقاله اش در پاسخ به ادّعای کسانی که سرمنشأ حوادث اخیر را تعطیلی روزنامه «سلام» می دانند، نوشت: «چه کسی باور می کند که این اغتشاشات گسترده که چند خیابان پایتخت را به آوردگاه واقعی مبدّل ساخت، محصول اعتراض ساده دانشجویان نسبت به تعطیلی یک روزنامه بوده است؟... نگاهی به شعارهایی که از این تجمّعات به ظاهر دانشجویی شنیده شد، کاملاً این حدس و گمان را تقویت می کند که عوامل بیرون از دانشگاهها در سازماندهی و تحریک احساسات دانشجویان، فعّال بوده و به این آشوب دامن زده اند. مگر می توان باور کرد دانشجویان… این گونه بی محابا مسئولین کشور را آماج رکیک ترین فحشها قرار دهند! ... منافقینی که به ظاهر توبه کرده و سالها در پی فرصت مناسبی برای ضربه زدن به نظام و انتقام گرفتن از مسئولان به سر می بردند، اکنون میان دانشجویان رخنه کرده و با طرح شعارهای ضدملی، زمینه را برای تعرّض به مقدّسات اسلامی فراهم ساختند... این حوادث و وقایع کمترین تردید را درباره سازماندهی برون مرزی این اغتشاشات غیرقابل قبول و اجرای مو به موی این توطئه از سوی ایادی داخلی بر جای نمی گذارند». ـ رادیو بی.بی.سی، 21تیر، به نقل از روزنامه «خرداد» گفت: «دانشجویان، محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس جمهور، را نپذیرفتند و بعد از اصابت سنگ و شکسته شدن شیشه اتومبیل حامل وی، آقای ابطحی، محل را ترک گفت…»
وقتی دامنه خیزش دانشجویان هر روز گسترده تر شد، خامنهای، به ناچار، روز دوشنبه 21تیر بهصحنه آمد و یورش وحشیانه ایادی اطلاعاتی، نیروی انتظامی و بسیجی و لباس شخصی اش را به خوابگاه دانشجویان، از موضعی بسیار زبونانه، محکوم کرد: «... این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه دار کرد… بسیار کار خطا و ناروایی انجام گرفته است». خامنه ای دشمنان خارجی نظام را عامل شدت گیری قیام قلمدادکرد و گفت: «دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعی میکنند دانشجوها را بلکه بتوانند در برابر نظام قرار بدهند، موفق نشدند. بعد از این هم موفق نخواهند شد. خیال نکنند که اگر یک عده یی نفوذی از یک فرصتی خواستند استفاده کنند، از آب گل آلودی ماهی بگیرند، وارد اجتماع دانشجویان شدند، شعارهایی درست کردند، حرفهایی زدند، خیال نکنند که ما اشتباه میکنیم». خامنهای در بخش دیگری از سخنانش، «مخالفان خودی» را مورد خطاب قرارداد و گفت: «... آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستید، حالا برسید به این حرفی که ما میگوییم. شما خودیها وقتی با هم این جور درگیر می شوید سر قضایای بیهوده، دشمن سوء استفاده می کند، بفرمایید، این یک نمونه. دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟ دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟ ... برای کار سیاسی و درگیری سیاسی یک حدی قائل بشوید، یک خط قرمزی بگذارید، بی حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید، که آنقدر مشغول شوید که دشمن را اجازه بدهید این جور بیایند داخل این میدانها بشوند...» ـ تلویزیون رژیم، 21تیر: «شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی از عموم مردم شریف و هوشیار تهران، به ویژه دانشجویان عزیز دعوت نمود که در تجمّع مردمی ـ دانشجویی روز چهارشنبه [23تیر] ساعت 10 و30 دقیقه، که در دانشگاه تهران برگزار می شود، حضور فعّال داشته باشند».
ـ گزارش فضای پیرامون دانشگاه تهران پس از تظاهرات دوشنبه 21تیر، به نقل از روزنامه «خرداد»: «دانشگاه تهران کاملاً تحت محاصره نیروهای ضدشورش و گارد ویژه بود که در فاصله های یک متری از یکدیگر ایستاده بودند. تردّد عابران در پیاده روهای مجاور دانشگاه تهران نیز ممنوع بود. در تقاطع انقلاب ـ فخر رازی در حدود 40 تا 50نفر با لباس شخصی و مسلّح مستقر بودند. براساس این گزارش در ساعت15 و 30دقیقه دیروز [21تیر] در سراسر پارک لاله نیروهای ضدشورش در فاصلههای 6ـ7متری از یکدیگر مستقر بودند. همچنین در تقاطع بلوار کشاورز ـ کارگر و خیابان 16آذر تعداد زیادی افراد با لباس شخصی و اسلحه و باتون به دست مستقر بودند. در میان این افراد نوجوانانی حدود 15 الی 18 ساله به چشم می خوردند که در دست آنان اسلحه یا باتون سبزرنگ دیده می شود».
ـ محمد خاتمی، رئیس جمهور رژیم، پس از شرکت در جلسه «شورای عالی امنیت» در مصاحبهیی با تلویزیون رژیم در روز 22 تیر گفت: «این حادثه که در پنجشنبه شب [17تیر] رخ داد، از یکی، دو روز بعد از آن، یک جریان انحرافی در آن پیدا شد و به نظر من این جریان انحرافی خیر این کشور را نمی خواهد، منظورش لطمه زدن به اصل نظام هست… از دستگیرشدگان هم کاملاً مشخّص شد که هیچ جنبه دانشجویی ندارند… اصولاً جریان خشونت و آشوب، برخلاف مصالح نظام است… برخلاف شعارها و سیاستهای دولت است» وی افزود: «مطمئن هستم که اینها سوء نیت دارند و قصدشان ایجاد خشونت در جامعه است و باید در مقابل آنها ایستاد و ما هم می ایستیم... آشوب کردن و ایجاد اغتشاش کردن کار خیلی دشواری نیست، ما هم می خواهیم یاد بدهیم به جامعهمان که با خشونت هم تا آنجا که میسر باشد، بدون خشونت باید برخورد کرد، به همین دلیل نیروهای عزیز حافظ نظم و امنیت ما هم در این زمینه خسارتهایی دیدند...»!
خاتمی در ادامه مصاحبه اش گفت: «شعارهایی که داده می شود، شعارهایی که تحریککننده است، شعارها علیه ارزشهای نظام [است]… امنیت کشور، امنیت شهروندان، برای ما... جدّی است... تقاضای من از ملت شریف این هست که هرچه بیشتر اطراف این جریانات منحرف را… خالی بکنند تا برخورد ما با آنها راحت تر صورت بگیرد، دستگیریهایی که باید انجام بشود... همه بکوشیم این جریان زشتی که وجود دارد… به شدّت محکوم بکنیم و تسهیل بکنیم برخوردهای قانونی که دولت، نظام و دستگاههای مسئول امنیت برعهده دارند».
ـ خبرگزاری رژیم، 22تیر: «هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه [22تیر] با انتشار بیانیه یی «ضمن دعوت از قشرهای مختلف مردم به ویژه جوانان و دانشجویان برای حضور قاطع و منظّم در تجمّع بزرگ فردا اعلام داشتهاست که نمایندگان شما نیز در این میثاق همراه شما خواهند بود».
ـ روزنامه «جمهوری اسلامی» 22تیر در توصیف یکی از صحنه های خیزش قهرمانانه دانشجویان و جوانان تهران نوشت: «ساعت 20 شب گذشته [21تیر] در تقاطع خیابان آزادی ـ جمالزاده تجمّع نموده و ضمن به آتش کشیدن بانک ملت شعبه جمالزاده اقدام به آتش زدن و شکستن باجه های فروش بلیت اتوبوس کردند». این روزنامه با بیان این نکته که جوانان «با اقدامات خود» در میان عوامل رژیم «رُعب و وحشت ایجاد نمودند»، از حمله مردم تهران «به پاسگاه کلانتری8 در چهارراه رودکی» و دستگیری 40تن از شرکت کنندگان در این حمله «انصار حزبالله» خبرداد و نوشت: مردم «با حمله بهخودرو گشت نیروی انتظامی در خیابان آزادی، یک افسر این نیرو را با ضربات چاقو مجروح نمودند». «یکدستگاه خودرو نیروی انتظامی و یکدستگاه موتورسیکلت ظهر دیروز در میدان ولیعصر توسط افراد شبهدانشجو به آتش کشیده شد». ـ روزنامه «جمهوری اسلامی» در همان روز 22تیر در مقاله یی با عنوان «این دیگر یک حرکت دانشجویی نیست» نوشت: «تمامی شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که این دیگر یک حرکت دانشجویی نیست. حوادثی که در ساعتهای اخیر شاهد آن بوده ایم، جای تردیدی باقی نمی گذارد که این یک اعتراض منطقی و قانونمند برای حفظ حریم آزادی نیست، بلکه تمامی ویژگیهای یک حرکت برای براندازی نظام مقدّس جمهوری اسلامی را با خود به همراه دارد». این روزنامه در بخشی از این مقاله، به از دسترفتن کنترل اوضاع از دست رژیم اشاره کرد و نوشت: «اکنون کاملاً ثابت شده است که اهداف دیگری در کار است و عدّه یی در تلاشند که گردونه تحولات را به کلی از دست دانشجویان خارج کنند و با ضربه زدن به انقلاب، کینه بیست ساله خود نسبت به اسلام و انقلاب و نظام مقدّس جمهوری اسلامی را فرو بنشانند». این روزنامه با اشاره به افشاگریهای «دشمنان نظام» در خارج کشور، تظاهرات اعتراضی دانشجویان را «حرکات وحشیانه وخرابکارانه افراد ناشناسی خواند که به نام دانشجو، ماسک بر چهره و چوب در دست دارند و این حرکات مفهومی غیر از محاربه با نظام ندارد».
ـ خامنه ای در شب برگزاری «ضدتظاهرات» در تهران و شهرستانها، طی پیامی که رسانه های خبری رژیم آنرا «مهّم» توصیف کردند، فرمان «منکوب» کردن تظاهرات مردم را صادر کرد. او در پیام خود وقایع اخیر را به «برخی از گروهکهای سیاسی ورشکسته و با تشویق پشتیبانی دشمنان خارجی» نسبت داد و تهدید کرد که «نظام مقتدر اسلامی آنان را به شدّت منکوب خواهد کرد...»
ـ در گردهمایی و راهپیمایی ایادی رژیم در تهران ـ که روز چهارشنبه 23تیر در دانشگاه تهران برگزار شد ـ حسن روحانی، نایبرئیس مجلس رژیم و دبیر شورای عالی امنیت، سخنرانی کرد. بخشی از سخنان او به نقل از تلویزیون رژیم: «...افراد شرور، افراد وابسته به گروهکهای سیاسی ورشکسته، منزوی شده در جامعه ما، مزدوران و وابستگان به قدرتهای خارجی از این فرصت خواسته اند سوء استفاده کنند که البته این گروهکها، ماهها در انتظار یک فرصت مناسب بودند و فکر کردند این مقطع تاریخی فرصت مناسبی برای اهداف شوم و پلید آنهاست... اگر مردم ما، اگر جوانان مسلمان و غیور و انقلابی ما، منع مسئولین نبود، این عناصر اوباش را تکّه تکّه و قطعه قطعه می کردند». وی با اشاره به موضعگیریهای خاتمی در «شورای عالی امنیت ملی» گفت: «پریشب نسبت به این عناصر، دستور قاطع داده شد و دیروز غروب دستور قاطع انقلابی داده شد، هرگـونه حرکت این عناصر فرصت طلب، هر کجا که باشد، با شدّت و قاطعیت سرکوب خواهد شد. مردم ما، شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی ما، نیروی قهرمان بسیج ما، در صحنه با این عناصر فرصت طلب و آشوب طلب، اگر جرأت بروز داشته باشند، چه خواهند کرد... خوشبختانه اکثر این عناصر در ظرف دیروز و دیشب دستگیر شدند و مورد بررسی و بازجویی قرار خواهند گرفت [و] در دادگاههای صالحه ما محاکمه خواهند شد و به عنوان محارب و مفسد مورد مجازات قرار خواهند گرفت... با عناصر خشونت طلب در این یکی دو روز و با این اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا برای دیگران درس عبرت باشد. خوشبختانه همه ارکان نظام، همه مسئولین، همه قوا، بدون هیچ گونه اختلاف نظر نسبت به برخورد قاطع و انقلابی، نسبت به این عناصر فرصت طلب اتفاق نظر دارند و قوه قضاییه در روزهای آینده به وظیفه قانونی، شرعی، ملی و انقلابی خود به خوبی عمل خواهد کرد... قول می دهیم که نیروهای امنیتی ما با قاطعیت با عناصر مخرّب و مفسد برخورد قاطع خواهند کرد و همچنین قوه قضاییه ما، و به مردم ما اعتماد و اطمینان میدهیم که دولت و نیروهای امنیتی ما کاملاً بر اوضاع مسلط هستند و هیچ گونه نگرانی در این زمینه وجود ندارد».
ـ روزنامه «رسالت» 23تیر در مقاله یی همه دسته بندیها و جناحهای رژیم را در رویارویی با «مجاهدین» همگام توصیف کرد و نوشت: «اختلاف جناحها در بعضی ارزشها و سلیقه هاست... ولی همه فعالان و هواداران جناحهای سیاسی در کنار همدیگر در سال60 به مبارزه با منافقین پرداختیم و این روزها یادآور دوران رویارویی با منافقین و ضدانقلاب قدّاره بندی است که خیابانها را با خون مردم رنگین ساختند. لذا همه ما در یک سنگریم و در مقابل ما دشمن خشونت طلب آشوبگری قرار دارد که جز به نابودی انقلاب و وابستگی میهن عزیز ما رضایت نخواهد داد». ـ روزنامه «صبح امروز» در روز 23تیر در مطلبی با عنوان «ستیز با اصلاح طلبی، استقبال از شورشگری و انقلاب» با اشاره به تأثیر خاتمی و «نقش دفتر تحکیم وحدت به عنوان یگانه عاملی که می توانست شورشها را در درون مهار کند»، نوشت: «در پی حوادث هجدهم تیر، به مدت چند روز تهران و چند شهر دیگر تظاهراتی در جمعیتهای چندهزار نفری صورت گرفت که در شعارهای خود رسماٌ خواستار براندازی حکومت دینی با تعابیر بسیار خشن علیه روحانیت شدند. این در حالی بود که یک رئیس محبوب [اشاره به خاتمی] با تدابیر و همدلی های چهره های مؤثر انقلاب، به سختی، در مهار اوضاع می کوشیدند… حوادث چند روز گذشته نشان می دهد اگر امروز اهمال کنیم، فردا دیر است. چهل میلیون نفر از جمعیت کنونی ایران انقلاب اسلامی را درک نکرده اند و در رأی دادن به نظام جمهوری اسلامی نقشی نداشته اند. امروز نمی توان با بسیج شبه نظامیان و زبان طرد و بدبینی و خشونت، مطالبات آنها را نادیده گرفت و با سد کردن اصلاحات، آنها را به شورشگری و انقلاب سوق داد». ـ سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی»23تیر زیر عنوان «سکوت بزرگان» هشدار داد: «سکوت بزرگان در این قضایا، هرگز قابل توجیه و حتی بخشودنی نیست که عده یی به هر دلیل و انگیزه یی، حتی اگر احساساتشان هم جریحه دار شده باشد، فریاد کنند که "توپ، تانک، بسیجی، دیگر اثر ندارد". گویا ما فراموش کرده ایم که اگر همین بسیجیهای مخلص و جان برکف نبودند و… پرونده منافقین را با رشادتهای خود نبسته بودند، امروز منافقین در صدر حکومت بودند… و دیگر نوبت به من و تو نمی رسید که رئیسجمهور و وزیر و وکیل باشیم». رفسنجانی، رئیس «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، پس از یک هفته سکوت در قبال خیزش دانشجویان و مردم تهران، سرانجام، به صحنه آمد و در سخنانی که در روز 24تیر از تلویزیون رژیم پخش شد، حوادث اخیر را «واقعه یی تلخ» نامید و گفت: «اولین تلخی این حوادث، اهانت به عمود خیمه انقلاب و ولایتفقیه بود که محور انقلاب… است». رفسنجانی فاش ساخت: «مقامات عالی مملکت در مذاکرات فشرده، متمرکز و جدی، از ریشه، مسائل را حل کردند و لازم نبود در آن موقع همه چیز با مردم در میان گذاشته بشود». وی همچنین از نیروی انتظامی که تظاهرات آرام دانشجویان بی دفاع را به خاک و خون کشید، تقدیر کرد و گفت: «این نیرو شایسته تقدیر و تشکّر است»، «ما باید از آنها متشکر باشیم». وی تأکید کرد که رویدادهای اخیر، «قلب نیروهای وفادار به نظام را حقیقتاً جریحه دار کرد». ـ روزنامه «کیهان» 24تیر در مطلبی با عنوان «نکته حاشیه امنیت برای منافقین!» نوشت: «جریان فتنه به زعم خود چند روز فرصت پیدا کرد که به میدان بیاید و آن چه در توان دارد جنجال و آشوب به پا کند و رَجَز بخواند. مردم اجازه دادند تا منافقین دیگربار دست خود را رو کنند. گروهکیها علناٌ به تحریک و تهییج آشوبگران پرداختند» کیهان افزود: «حوادث تلخ و رقّت بار اخیر… بار دیگر آسیب پذیری جامعه مستحکم ایران را از یک روزنه خاص نشان داد و آن حاشیه امنیتی است که در استراتژیک ترین مراکز کشور با غفلت نیروهای خودی یا آلوده شدن آنها به اَهوا و افکار و اغراض ضدانقلاب، برای جریان رنگ به رنگ نفاق به وجود می آید. مع الاسف این غفلت بارها دانشگاهها و مطبوعات ما را به مرکز تدارکات و طرّاحیهای براندازانه علیه نظام مبدّل ساخته است، یعنی همان دو کانونی که پیاده نظام و قربانیان خویش در تصادمهای بنیان برافکن با نظام را از خودیها می گیرند نه این که خود به میدان درآیند و کوچکترین خراشی بردارند». ـ روزنامه «خرداد» 24خرداد: «... ناآرامیهای اخیر در آغاز هر چه بود، رفته رفته به سوی شورش کور گرایش یافت … حرکتی که در آغاز، حرکت دانشجویی بود و بیشتر صبغه سیاسی داشت، به سرعت صبغه یی اجتماعی به خود گرفت... صرف نظر از این که آشوبها و ویرانگریها به دست چه عناصری انجام شد، آیا به راستی قدرت طلبان چنان بی خبرند که می پندارند تضییع مکرّر حقوق مردم… هیچ گاه و هیچ کجا بازتابی نشان نخواهد داد؟ آنان که باد می کارند، آیا از درک این نکته عاجزند که توفان درو خواهند کرد و نمی دانند که بر سر شاخ نشسته اند و بُن می برند؟… و آیا نمی دانند با رواج شمشیرهای دو دم سرانجام خود نیز در ورطه خطر خواهند افتاد؟» ـ روزنامه «ایران» 24تیر: «…صدیقه وَسمَقی، عضو شورای شهر تهران، میگوید آفریننده این حوادث خونین، متأسفانه، نیروی انتظامی و گروههای فشار بودند. من فکر می کنم لازم است همه مسئولان بروند و از نزدیک اعمال زشت انجام شده در کوی را ببینند. در این صورت می توانند تصویر درستی از این فاجعه داشته باشند... به نظر من رشد سرطانی گروه فشار خطرات بسیاری را برای جامعه ما در سالهای اخیر داشته است. مسئولان کشور باید هرچه زودتر این گروه مخرّب را مهار کنند. به اعتقاد من، اندیشه این گروه مشابه جریان خوارج در تاریخ اسلام است که جنایات بسیاری را به نام دین و اسلام مرتکب شدند. گردانندگان این گروهها به خاطر حفظ قدرت و منافع دنیوی خود عده یی فریب خورده را سازماندهی کرده اند…» ـ روزنامه جمهوری اسلامی 24تیر فاش ساخت که در جریان درگیریهای اخیر در تهران مادر یکی از شهیدان مجاهد سخنرانی کرده است. این روزنامه نوشت «مادر یکی از منافقانی که 18سال پیش معدوم شده بود» «توفیق» یافت که در پشت تریبون رفته و سخنرانی کند. ـ روزنامه «آریا» 27تیر: پیمان مقدّم، دانشآموزی که در جریان درگیریهای تهران در اثر اصابت باتون دچار ضربه مغزی شده بود، در بیمارستان جان باخت. خانواده پیمان پس از سه روز جستجو جسد این جوان را تحویل گرفته و در قطعه 38 بهشتزهرا به خاک سپردند. ـ روزنامه «صبح ایران»، 31تیر: پاسدار محمد کوثری، «فرمانده لشکر 27 سپاه پاسداران» در اجتماعی از پاسداران و بسیجیان تهران، درباره قیام مردم تهران گفت: «فتنه یی که اتفاق افتاد، از طریق عناصر منافق … آغاز گردید و به مدت پنج روز شهر تهران را در التهاب فروبرد. این موضوع دل هر انسان مؤمن و دلسوز را به درد آورد…». وی افزود: «عوامل داخلی بیگانه درصدد آشوب هستند…، بعضی از روزنامه ها، که متأسفانه در مسیر حرکت دشمنان اسلام قرار گرفته اند، با ایجاد شایعه در خصوص آمار بالای کشته شدگان، عامل تحریک افراد شدند و جوّی را ایجاد کردند که به بالاترین مقام کشور توهین شود. ولی با ... وارد شدن بسیج و نیروی انتظامی، با مسئولیت سپاه پاسداران، آرامش و امنیت برقرار گردید…» ـ روزنامه «رسالت» 31تیر: «شنیده شد از میان 1057نفر که در آشوبهای خیابانی هفته گذشته تهران دستگیر شدند، تنها 10درصد آنان دانشجو، 22درصد عناصر سابقه دار اخلاقی و گروهکی و 51درصد دانش آموزانی بوده اند که با هدایت افرادی، وادار به حضور در صحنه شده بودند». ـ خبرگزاری رژیم 31تیر نامه یک بسیجی به خاتمی را چاپ کرد که در آن از جمله آمده است: «سید، اگر بهمیدان فرستادیمت مردانه و باشکوه، متفکـرانه و صبور به حمایتت خواهیم آمد و خواهیم ماند و خواهیم ایستاد… سید، دوباره لبخند بزن تا شکوفهها به معجزه ایمانت گل بدهند، همان گونه که در دوم خرداد گل دادند». خاتمی در پاسخ به این نامه نوشت: «در عین اندوهگینی و اندیشناکـی نه ذرّه یی از امید خود را از دست دادهام و نه در طی این راه پرخطر و انجام این مسئولیت بزرگ، احساس ناتوانی و سستی می کنم. دشمنان… آب در هاون می کوبند [و] توفانهای بی بنیاد فروخواهد نشست».