اما برای ایرانیان یک تورنمنت فوتبالی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و آن هم «جام ملتهای آسیا» است. مسابقاتی که هر 4 سال یکبار برگزار می گردد و تیم ملی ما 3بار قبل از انقلاب موفق شده به مقام قهرمانی برسد ولی متأسفانه با افتادن بختک آخوند بر کشور و به دنبال زیانهای عمیق و شدید در تمام زمینه ها از جمله فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، انسانی، سیاسی و... در ورزش نیز عقبگرد کرده ایم و به ویژه در فوتبال آنچنان دچار ادبار و بدبختی شده ایم که تحت مدیریت سرداران سپاه(شکنجه گران دهة60) نه استادیوم مدرن داریم، نه گردش مالی شفاف و مناسب، نه باشگاههای پیشرفته و به روز و نه سطح فنی و تکنیکی درخور.
در این وانفسا، مدتی است که مسألة «میزبانی جام ملتهای آسیا» در سال 2019 به مسألة روز فوتبال تبدیل شده، به گونه یی که در پانزدهمین سال پخش برنامه 90، عادل فردوسی پور در 3 برنامة اولیه به این مسألة پرداخت و با انعکاس نظرات علی کفاشیان ـ رئیس فدراسیون ـ خواهان همکاری مسئولان و متصدیان دولتی برای امضای تعهدنامه ها و قراردادهای لازم شد. زیرا برای ارسال درخواست میزبانی، یکسری الزاماتی از سوی AFC ـ کنفدراسیون فوتبال آسیا ـ وجود دارد که کشور میزبان باید آنها را به خوبی و در حد رضایت مسئولان کنفدراسیون برآورده سازد. اما این الزامات چیست و آیا حاکمین ایران توان اجرای آنها را دارند؟
هنگامی که صحبت از میزبانی یک تورنمنت فوتبال می شود، اولین چیزی که به ذهن میرسد، در اختیار داشتن استادیوم مناسب برای انجام بازی است. تمام فوتبالدوستان ایرانی ـ دستکم از طریق برنامه 90- مطلع اند که استادیومهای ما از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند. نه چمن، نه نور و نه امکانات جانبی همچون اتاق کنفرانس، رختکن و ... در هیچیک از استادیومهای ما مطابق شرایط روز دنیا نیست. حتی مشکلات استادیوم آزادی که گل سرسبد ورزش(نه فقط فوتبال) کشور است، بارها به نمایش درآمده است. چکه کردن آب در راهروها و سالنها به هنگام بارندگی، سرویسهای بهداشتی خراب و ناکافی، ترک برداشتن سقف راهروها و بتون زیر سکوها و ... را به دفعات دیده ایم. شاید گفته شود که تا آن زمان، همة این مشکلات عمرانی و فیزیکی رفع خواهند شد، اما نکتة کلیدی برگزاری بازیها در کشوری همچون ایران، استادیوم و حتی مشکلات مهم دیگری چون ترافیک و دسترسی آزاد به اینترنت و ... نیست. ایران در راه میزبانی چنین مسابقاتی، با دو مشکل بزرگ روبروست. اولی بدون شک، همان تحریمهای کمرشکنی است که مانع می شود تا اسپانسرها، شرکتهای تلویزیونی و سایر ارکان یک تورنمنت بزرگ ورزشی به پای میز قرارداد بیایند و دیگری، تأمین امنیت برگزاری بازیهاست. زیرا برای رژیم ایران، این تأمین امنیت فقط اقدامات ضدتروریستی یا حتی ضد دزدی و کلاهبرداری نیست. علاوه بر دو مورد مذکور که در جای خود بار اصلی امنیتی را شکل می دهند، مورد دیگری نیز وجود دارد. به دلیل آنکه این رژیم از پایگاه مردمی برخوردار نیست، حتی یک تحصن کارگری یا صنفی را نیز بر نمی تابد و در خلال برگزاری بازیها انجام هر گونه تظاهرات ـ حتی همانند آنچه که در زنجان برای حفظ سلامتی مردم روی داد ـ می تواند به دردسر بزرگی برای حاکمین تبدیل شود. به ویژه آنکه در جریان این مسابقات، خبرنگاران و عکاسان تمام رسانه های معتبر دنیا در ایران حضور خواهند داشت.
حال نگاهی بیفکنیم به مواردی که کنفدراسیون فوتبال آسیا خواهان تضمین اجرای کامل آنها از سوی کشور میزبان ـ در اینجا ایران- است:
الف) مهاجرت:
ایران باید تضمین دهد که ویزای ورود و اجازه خروج به افرادی که در ادامه می آید بدون هیچگونه قید و شرط و محدودیتی توسط دولت داده شود:
تمام نمایندگان AFC
تمام مقامات رسمی کشورهای شرکت کننده شامل اعضای تیم و کادر پزشکی
اعضای کمیته بازاریابی AFC
اصحاب رسانه و نمایندگان شرکت های حق پخش تلویزیونی
کارکنان شرکتهای تبلیغاتی و اعضای وابسته
شرکت اصلی دارنده حق پخش رقابتها و تمام اعضای مربوط
هواداران و خبرنگاران
این را بگذارید در مقابل این نکته که از نظر حاکمان و ملایان ایران، حضور هر فرد خارجی در کشور حتی برای گردش و تفریح به منزلة «جاسوسی» تلقی می شود مگر آنکه خلافش ثابت شود! و یا آن را به مثابة تهاجم فرهنگی و برای به غارت بردن دین و ایمان مردم می دانند و از این رو ویزای ورود به ایران به ویژه برای اروپاییان و آمریکاییها بسیار سختگیرانه صادر می شود. به بیان خودمانی، ملایان ایران اگر بتوانند، درهای مملکت را به روی دیگران می بندند و ایران را ایزوله می خواهند. لذا نفس برگزاری اینگونه مسابقات با حجم عظیم خبرنگار، بازیکن و مربی، تماشاگر و توریست و ... که به کشور وارد می شوند با روحیة آخوند جماعت سازگار نیست!
ب) صدور اجازه کار:
ایران باید تضمین دهد که اگر به عنوان میزبان انتخاب گردید شرایطی را فراهم کند که افراد غیر ایرانی شامل گروههایی که در بند الف ذکر شد بتوانند طبق قانون داخلی ایران مجوز کار دریافت کنند.
با توجه به اینکه در این مسابقات، شاخه های مختلف شغلی از پزشک و خبرنگار گرفته تا شرکتهای تولیدی ورزشی و ... حضور دارند و با توجه به قوانین دست وپا گیر اداری در ایران قابل پیش بینی خواهد بود که صدور این مجوز برای تعدادی از این شاخه ها تا چقدر سخت و حتی محال خواهد بود. به ویژه آنکه از حساسیت رژیم ایران در مورد خبرنگاران خارجی به خوبی آگاهی داریم.
پ) امور گمرکی و مالیاتی:
ایران باید متعهد شود که اجازه واردات و به دنبال آن صادرات هرگونه کالا در ارتباط با مسائل مربوط به جام ملتهای آسیا از طریق مؤسسه، نهادها و افراد مشخص صادر شده و تمام هزینههای مربوط به مالیات، صادرات، امور گمرکی و ... برای افرادی که در بند الف آمده، رایگان باشد.
این بخش یکی از سخت ترین آزمونهای میزبان است. به دلیل آنکه گمرک دروازه ورود و خروج کالاست، ثروت هنگفتی را از خود عبور می دهد. از همین رو از زمان تأسیش تاکنون، همواره امور گمرکی در اختیار حلقه های اولیة قدرت بوده به همین دلیل است که حاکمان و حلقه های قدرت مایل نیستند غریبه از آن ارتزاق کند و تصویب قوانین خلق الساعه و یا باطل کردن قوانینی که عمرشان حتی به چند ماه هم نمی رسد، نه در راستای بهبود و اصلاح بلکه برای ثروت اندوزی باندی است که در آن لحظه در رأس قدرت قرار دارد. حال در نظر بگیرید که کنفدراسیون آسیا از چنین گمرکی توقع دارد که اجازه واردات و صادرات رایگان را آن هم برای اجنبی کافر!! صادر کند.
در این زمینه بد نیست به لیستی از مواد و وسائلی که باید مجوز گمرکی بگیرند اشاره کنم تا متوجه شوید که چه بار گرانی بر عهدةمسئولینی خواهد افتاد که تاکنون جز مکیدن شیرة جان و مال ایرانیان، کار دیگری نداشته اند:
1- تجهیزات فنی و وسایل مربوط به تدارکات، غذا و ...
2- تمام تجهیزات الکترونیکی مربوط به شرکتهای دارنده حق پخش
3- تمام وسایل رایانه یی مانند دوربینها و کامپیوترهای متعلق به نمایندگان رسانهها
4- تجهیزات و وسایل پزشکی از جمله داروها و ...
5- تجهیزات مربوط به ورزش فوتبال مانند تور، توپ و ...
6- تمام مواد خام و وسایلی که شرکتهای تبلیغاتی برای انجام کارهای خود نیاز دارند.
7- تمام مواد و وسایلی که مربوط به حقوق برگزاری رقابتها و اجرای فعالیتهای مربوط به AFC و جام ملتها خواهد بود.
8- وسایل مربوط به اهدای جوایز مانند جام قهرمانی، مدال، پاداش و...
9- تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری که شرکتهای تبلیغاتی و اسپانسرهای AFC نیاز به استفاده از آن دارند.
ت) معافیت کلی مالیات:
اگر ایران به عنوان میزبان انتخاب شود، باید متعهد گردد که در قبال مسائل مالیاتی مربوط به کالاها یا خدمات ارائه شده به اعضای تمام کشورهای شرکت کننده در رقابتها، رفتاری منطبق با قوانین مورد نظر AFC انجام خواهد داد. بدین صورت که با تمامی افراد و گروه هایی که پیش از این از آنها نام برده شد، باید به عنوان معاف از مالیات رفتار شود.
بدون شرح!
ث) ایمنی و امنیت:
اگر ایران به عنوان میزبان انتخاب شود، تضمین میکند که تمام ابزارها و راهکارهایش را به کار بندد تا بالاترین درجه امنیت و ایمنی برای این افراد فراهم شود.
1- تمام نمایندگان اعزامی AFC
2- تمام مقامات رسمی کشورهای شرکت کننده شامل اعضای تیم و کادر پزشکی
3- تمام مقامات رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا
با توجه به اینکه رژیم ملایان بدون پشتوانة واقعی مردمی و فقط با ایجاد فضای امنیتی- پلیسی تاکنون توانسته خود را همچون بختک بر ملت ایران تحمیل نماید، شاید این شرط از الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا تنها شرطی باشد که ایران بتواند از عهدة آن برآید! اما پیشتر گفته شد که از نظر ملایان حاکم، مسألة امنیت، بیشتر معطوف به تحرکات داخلی است تا امنیت برگزاری بازیها و مسئولین AFC.
ج) حمایت و به رسمیت شناختن حق تبلیغات:
ایران تضمین می کند که معیارهای زیر در وهلة نخست طراحی و سپس اجرا شود. در صورت لزوم مسائل مربوط به تصویب قوانین جدید به شکلی انجام شود که در فاصله حداقل یک سال مانده به آغاز جام ملت های 2019 این شرایط وجود داشته باشد. این مسائل مربوط به حقوق شرکتهای تبلیغاتی و اسپانسرهای رسمی مسابقات است که ایران باید متضمن شود با وضع قوانین و مقرراتی از رقابت ناعادلانه سایر شرکتهای غیرمرتبط با این شرکتها جلوگیری کند. همچنین مسائل مربوط به فروش غیرقانونی یا در اختیار قرار دادن بلیت به افراد خارج از روال این شرکتها ممنوع شود.
مطلعان می دانند وقتی در سال 2006 تیم ملی به جام جهانی آلمان صعود کرد، اکبر غمخوار تحت پوشش آژانس مسافرتی خود و به همراه سایر همپالکی هایش همچون حسین الله کرم ـ سردسته انصار حزب الله ـ که آژانس هواپیمایی «توکا تور» را در اختیار داشت (ظاهراً هنوز هم دارد!) چه افتضاحی در فروش بلیتهای مسابقات به بار آورد. این تنها یک نمونه کوچک از کثافتکاریهای پشت پردة آقایان است. حال حساب کنید سران سپاه و بسیج و سایر خون آشامان مال اندوز، در سطح میزبانی چنین تورنمنت معظمی چه افتضاحاتی به بار بیاورند. مگر می شود جایی صحبت از پول کلان باشد و دست و پای آخوند در آنجا حاضر نباشد؟
در کشوری که زیر بار تحریمهای سنگین قرار دارد، در کشوری که دسترسی به بیش از نیمی از 500 سایت برتر در زمینه های مختلف میسر نیست، در کشوری که تمام منابع اصلی سرمایه در اختیار افراد خاص است و در کشوری که بانوان اجازه ورود به استادیومهای فوتبال را ندارند، باید موارد فوق از سوی این حکومت تضمین شوند تا کنفدراسیون آسیا امتیاز میزبانی را به ایران دهد! در حالی که مرام و روش آخوندهای حاکم بر وطن ما طی 35 سال گذشته ثابت کرده که آنان و تمام دار و دسته های مختلفشان همچون سپاه و بسیج و آقا زاده ها و چسبیده ها و ... سیستم را به گونه یی مدیریت می کنند که با تمام وجود به وصیت آن کفتار خمین و جلاد خون آشام عمل نمایند تا نگذارند این انقلاب ( شما بخوانید قدرت و ثروت) به دست نامحرمان (شما بخوانید افراد خارج از دایرة مورد وثوق) بیفتد.
و اما حرف آخر:
با توجه به اینکه ایران برای کسب میزبانی این بازیها باید باکشورهایی رقابت کند که در بیشتر زمینه ها از ما جلوترند و حتی در میان آنان نام چین ـ با سابقة برگزاری المپیک- به چشم می خورد و با در نظر گرفتن این نکته که کنفدراسیون فوتبال آسیا از تمام یا اغلب مشکلات ایران آگاه است، لذا شانس زیادی برای میزبانی کشورمان وجود ندارد و بهتر از هر کسی، خود مسئولان فوتبال ایران بدان واقفند اما به نظر می رسد که طرح ارسال درخواست میزبانی برای فریب دادن مردم بوده است. زیرا چند سالی است که «میزبانی جام ملتهای آسیا» به یک خواست عمومی بین جامعة فوتبالی ما تبدیل شده و طی سالهای اخیر در روزنامه های ورزشی مطالبی در این خصوص چاپ شده و می شود.
راستی یک سؤال: آیا آخوندهای جنایتکار بر این باورند که حالا حالاها بر سریر قدرت اند و برای سالیان دراز خود برنامه ریزی کرده اند؟ و در نقطه ی مقابل اگر با وجود همة مشکلات، میزبانی این بازیها به ایران داده شود اما رژیم فعلی تا آن زمان سرنگون گردد، وضعیت این مسابقات چه خواهد شد؟!