رژیم برای نیل به مقاصدش آدم های گوشه گیر و خامومش می خواهد. برای همین انسان را به جائی پرت می کند که فکر کند هیچ کاری از دستش بر نمی آید و اصلاً بدرد این دنیا نمی خورد. رژیم تمامیت خواه فقط بر اینگونه انسانهای از خود تهی شده و بی هویت می تواند حکومت کند. حکومت نازیها اینطور بود و حکومت ولایت مطلقه فقیه از نوع ویژه آن است. اگرچه رژیم از رسیدن به این اهداف شکست خورده نباید فکر کنیم که از آن دست برمی دارد. به طور مثال غلظت ”انسان سازی“ را در خارج از مرز بالا می برد.
جشن نوروز برای ما ایرانیان تولد دو باره است، همانطور که طبیعت دوباره بدنیا می آید. رژیم ضد بشری مخالف جشن و پایکوبی است، چون شادی، خمودگی و درخودرفتن را پس می زند و فضای حکومت مطلقه را تنگ می کند و خون در تن جامعه را به جریان می اندازد و موضوعیت اطاعت از قوانین عقب افتاده را منتفی می کند. برپائی جشن نوروز مقاومت عام ایرانی ها در برابر رژیم ضد ایرانی آخوندهاست و انجام آن تقریباً برای همه ما واجب است.
اگر خاطرات زندانیان سیاسی را خوانده باشید، حتماً می دانید که آنها در سخترین شرائط و با ساده ترین امکانات نوروز را جشن می گرفتند. آنها چشم در چشم حرامیان، سرزندگی اشان را به رخ بضاعت حقیر رژیم آدمخوار می کشیدند. نوروز باستانی، عید بزرگ ایرانیان مبارک باد!