***************
پائیز و هزار قطره خون بر رخ زرد
بلبل غزلی تازه سرود از سر درد
می دید چه غمگنانه افتاده به خاک
آن شاخ گلی که او به جانش پرورد
****************
شد دست خزان دوباره غارتگر باغ
زد تیر گران دوباره بر پیکر باغ
از ناله ی بلبل و پریشانی گـُل
دردیست نهان دوباره همبستر باغ
***************
مهر آمد و شعله زد خزان در گلزار
این گونه نبوده غارتش، نه پیرار و نه پار
ویران شده از چه رو سراپرده ی گل
جز دست خزان نبوده دستی در کار