امروز اما در شرایطی که ایران ما یکی از سیاهترین ادوار تاریخ خود را سپری میکند این اشرف است که به مثابه یک رزمگاه حقیقی به یاد ماندنی در تاریخ این مرز بوم و صحنه تحقق والاترین ارزش انسانی، یعنی "نه گفتن" به ذلت خواری و تسلیم با فدای فوق تصورانسان به طور قانونمند قبله گاه هر انسان آزاده ای خواهد بود که رهایی از ستم و بی عدالتی را در مقاومت تمام عیار میجوید. داستان حماسی قهرمانان مجاهد خلق در سحرگاه خونین ١٠ شهریور بدون تردید چون صاعقه ای بر شب تیره وتار میهن فرود می آید و مشعل فروزانی برای همه کسانی خواهد شد که در انتظار منفذی برای فوران خشم و نفرت خود نسبت به سردمداران خونخوار حاکم هستند.
گر چه در نتیجه تهاجم وحوش سر برآورده از رسوبات اعماق تاریخ، ٥٢ قهرمان دلاور خلق که به واژه اسطوره معنای حقیقی بخشیدند و جاودانه تاریخ شدند، دیگر در میان ما نیستند، پیام ماندگارشان به نسل ما و همه خلقهای تحت ستم اما تا ابد بر پیشانی تاریخ ثبت شد که که راه و رسم نبردی که مسعود آموزگار کبیر ان است، تسلیم را به رسمیت نمی شناسد.
نگاه اشکبار مادران داغدار و سیاهپوش و چشمان شرمنده تهیدستان وهمه قربانیان جهل و جنایت آخوندی بار دیگر در شب ظلمانی مام وطن به "کهکشان زهره" خیره میگردد. آنان با جگرهای سوخته اما امیدوار به این کهکشان مینگرند، تک تک ستارگان این کهکشان، بویژه ستارگان جوانی چون رحمان، یاسر، امیر، ناصر و... که با پرتوی به شکل گلهای سرخ رویت میگردند به مادران شهدا و خلق ستمدیده و محروم لبخند میزنند که: هان ای خلق ستمدیده اندوهگین و بیمناک نباشید، خورشید خلق بیداراست و با ما تا صبح پیروزی بر بام هر خانه خواهد درخشید، کاوه ها بیدار میشوند و ضحاک زمان را به زانو در میاورند، دل قوی دارید، دل قوی دارید، تا مسعود است شب خواهد لرزید و "بر سرنوشت است که پاسخ دهد و بر زنجیرهاست که از هم بگسلند"، دل قوی دارید، دل قوی دارید، تا مریم است شب پرستان خواهند لرزید ....
٢٠ مهر 1392