بمب اتمی و بقای نظام
قانون ایجاد مرکز اتمی دانشگاه تهران در سال 1335 در مجلس شاه تصویب شد، ایران در 1337 به آژانس بین المللی انرژی اتمی پیوست و عضو آن شد. شاه سازمان انرژی در سال 1353 تشکیل داد و سریعا برای احداث مجتمعهای قدرت هستهای وارد مذاکره شد. و قراردادهای ده ساله قابل تمدید جهت تهیه سوخت هستهای را با کشورهای آمریکا و آلمان و فرانسه به امضا رساند. شاه طرح یک شبکه از از 23 رآکتور هستهای در سراسر ایران را داشت که میباید تا پیش از نیمه دهه 1370 در سراسر ایران به کار گرفته میشدند. ....
با سقوط شاه، رژیم خمینی قراردادهای موجود بین ایران، آمریکا، فرانسه و آلمان که در راستای حمایت از برنامههای هستهای شاه بودند، ملغی و به برنامه های هسته ای پایان داد.
با شروع جنگ ایران و عراق از کرده خود پشیمان و به دنبال احیای امکانات هسته ای زمان شاه با هدف دستیابی به بمب هسته ای برآمد. بعداز بحث ها و آمادگی ها در سال 1362 واحد تحقیقات ویژه اتمی، زیر مجموعه مرکز تحقیقات سپاه در شمال تهران، حوالی میدان ونک تشکیل شد. این مرکز ویژه و مخفی، تلاش کرد بهترین متخصصین اتمی دانشگاههای کشور را به استخدام خود در آورد. در سال 1362 رفسنجانی متخصصین سازمان انرژی اتمی که قبلا به حالت تعلیق درآمده بودند، را احضار و درخواست کرد که مجددا کار خود را در سازمان انرژی اتمی شروع بکنند.
در 24 دیماه 1364 خامنه ای رئیس جمهور وقت رژیم به همراه یک هیئت عالی رتبه نظامی و سیاسی به پاکستان میرود. در این سفر مقامات نظامی همراه خامنه ای با مقامات نظامی و انرژی هسته ای پاکستان روی همکاریهای اتمی به توافقاتی میرسند و بدنبال آن در بهمن 1364 عبدالقادرخان به ایران میاید و روابط سپاه و متخصصین هسته ای وابسته به سپاه با عبدالقادرخان استارت میخورد. در ارتباط با عبدالقادرخان، سپاه پاسداران طرح هائی را با هدف مشخص دستیابی به بمب، در دستور قرار میدهد و در همین رابطه در دیماه 1365 دولت میرحسین موسوی(در حالیکه در شرایط جنگ با عراق در مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکرد) تصمیم گرفت که بودجه ای کلانی را برای طرح و ساخت تسلیحات هسته ای اختصاص بدهد.[i]
در تیر 1367 در گزارشی که رفسنجانی و فرماندهان جبهه به خمینی میدهند، هرنوع پیروزی در جنگ را منوط به داشتن سلاح هسته ای میکنند، لذا خمینی که در 27 تیرماه سال 1367 قطعنامه 598 ( آتش بس با عراق) پذیرفت (که اذعان کرد که زهره خورده است)، تصریح میکند که باید به ”اتم“ (بمب هسته ای) نظامش مجهز شود.!
بنابراین در حکومت ملایان فعالیت هسته ای از ابتدا در سپاه و برای دستیابی به بمب هسته ای بوده است. راکتور اتمی بوشهر هم که بعد دنبال کردند با هدف یک پوش برای این فعالیتها بود. (نه نیاز به کشور به برق)
دولت رفسنجانی که در سال 1368 به سرکار آمد، در حالیکه در علن به دولت سازندگی معروف شده در درون رژیم «دولت هسته ای» نام گرفت[ii].
رفسنجانی تلاش گسترده ای کرد که هرچه سریعتر به سلاح اتمی دست یابد. در این رابطه سال 1368 استراتژی دفاع پیشگیرانه را در شورایعالی امنیت رژیم تصویب شد. این استراتژی بر سه پایه زیر استوار بود:
• توانائی برای تحمل تلفات بزرگ در جنگهای درازمدت
• یک زرادخانه عظیم حاوی موشکهای میان برد و دوربرد برای جبران ضعف های کشور در برابر عملیات هوائی
• یک زرادخانه هستهای برای بازدارندگی قدرتهای بزرگ از جمله امریکا
بدنبال تصویب استراتژی پیشگیرانه خامنه ای گفت: ”مشی دفاع ملی ایران بدون برخورداری از قدرت هستهای ارزش و اعتبار چندانی نخواهد داشت.“ ویکی از فرماندهان سپاه در تشریح این استراتژیک گفت: «محور اصلی بازدارندگی این استراتژی دستیبابی به سلاح اتمی است که مانع از تهاجمات خواهد شد»
خامنه ای در جلسه ای با کارگزاران نظام در سال 1382 بعداز حمله نیروهای ائتلاف به عراق، مقایسه ای بین عراق و کره شمالی کرد و نتیجه گرفت که علت عدم تهاجم آمریکا به کره شمالی و مذاکره با او بخاطر داشتن بمب هسته ای است و اگر عراق بمب هسته ای داشت، ائتلاف وارد جنگ با او نمیشد. و بدنبال آن یادآور شد که تصویب استراتژی دفاع پیشگیرانه در سال 1368 در ضرورت دستیابی به سلاح هسته ای تصمیمی درست و بجا بود لذا ضروری است که ما (رژیم آخوندی) موانع دستیابی به این سلاح را رفع کرده و سریعتر به آن مجهز شویم.
محور دولت 8 ساله رفسنجانی پیشبرد استراتژی پیشگیرانه با محوریت دستیابی به سلاح هسته ای بود. شخصا با واحد ویژه اتمی سپاه و سازمان انرژی اتمی پیشبرد آنرا دنبال میکرد و در مسافرتهای خارجی به ویژه به چین و روسیه بدنبال فراهم کردن زیرساخت های دستیابی به سلاح هسته ای بود. از جمله در سال 1370 در یک اجلاس مشترک بین واحد ویژه اتمی سپاه و سازمان انرژی اتمی تصمیمات استراتژی زیر را گرفت:
1. برای دستیابی به امکانات و تکنولوژی هسته ای منابع و امکانات متعددی را از کشورهای مختلف باید فعال کرد و با معاملات قاچاق و محرمانه به این تکنولوژی دست یافت.
2. مهندسین و مختصصین ایرانی قابل اعتماد را به بهانه های مختلف به کشورهای اروپائی فرستاده شوند تا با جاسوسی تکنولوژی مورد نیاز را بدست آوریم.
3. از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی حداکثر استفاده برای بخدمت گرفتن امکانات ویژه تخصصی و …. شود.
بدنبال این رهنمود بودکه از شرایط بعداز شوروی سابق در سال 1370 استفاده کرد و دانشمندان روسی را جذب و دهها شرکت پوششی در بنیاد مستضعفان، سازمان صنایع دفاعی و سایر سازمانها و ارگانهای نظامی برای پوش تهیه این فن آوری بوجود آورد.
بدنبال این رهنمود بود که از شرایط بعداز شوروی سابق در سال 1370 استفاده کرد و دانشمندان روسی را جذب و ده ها شرکت پوششی در بنیاد مستضعفان، سازمان صنایع دفاعی و سایر سازمانها و ارگانهای نظامی برای پوش تهیه این فن آوری بوجود آورد[iv].
حسن روحانی در کتاب امنیت و دیپلماسی هسته ای دوران ریاست جمهوری خاتمی را دوران ”توسعه فناوری هسته ای، اولویت ملی“ نام نهاد است. در 9 آذر 1377 خاتمی با هدف ایجاد زیرساخت های دستیبابی به بمب هسته ای شورای عالی فن آوری نوین را شکل داد. وزیر دفاع و مسئولین ”آموزش تحقیقاتی دفاعی وزارت دفاع“ و رئیس سازمان انرژی اتمی از اعضای این شورای عالی فن آوری بودند. این شورا هر دو هفته یکبار به طور مرتب به ریاست محمد خاتمی تشکیل میشد. و طرح ها دستیبابی به سلاح هسته ای و تضادها و راه کارها را بررسی میکرد. در سال 1378 بعداز جلسات متعدد با متخصصین دست اندرکار هسته ای شورای عالی فن آوری تهیه سوخت بمب هسته ای از طریق غنی سازی با سانتریفیوژ، و از سوخت پلوتونیوم و غنی سازی لیزری را تصویب کرد و به دنبال آن بود که ساخت سایت نطنز برای نصب 54 هزار سانتریفیوژ و آب سنگین و راکتور 40 مگاواتی در اراک برای دستیبابی به سوخت پلوتونیم تصویب. شد. یکی از معاون خاتمی گفت: 65 درصد پیشرفت هسته ای مربوط به دوران خاتمی است.[v]
حسن روحانی در برنامه تلویزونی در گزارش 100 روزه دولتش اذعان میکند که دولت احمدی نژاد در درآمدهای ارزی نفتی و غیرنفتی پولدارترین دولت بوده...؛ در طول 8 سال درآمد ارزی 750 میلیارد درآمد داشته است. ولی صندوق خالی با بدهی های میلیاردی دولت را تحویل داد. حسن روحانی نمیگوید که این درآمد کلان کجا رفت و چه شد؟ آنچه مشخص اصت بخش عمده این درآمدها ارزی را نیروی تروریستی قدس برای دخالت در سوریه و عراق .... و سازمان سپنده وزارت دفاع در ساختن 10 سایت زیر زمینی اتمی در دوره احمدی نژاد بلعیده است.
افشاگریهای مقاومت عامل مخمصه اتمی رژیم
همچنانکه مقاومت ایران با ارتش آزادیبخش (بعنوان عامل اصلی داخلی) در سال 67 جام زهر آتش بس را به گلوی خمینی ریخت و خمینی که میخواست از طریق کربلا به قدس برسد و شعار جنگ تا آخرین خانه در ایران را میداد، زهرخور کرد، مجاهدین بنابر وظیفه ملی و میهنی خود با افشاگریهای متعدد و به موقع مانع از دستیبابی رژیم ملایان به بمب هسته ای به عنوان ضامن بقای این رژیم ضد بشری شدند. برادر ”مسعود رجوی“ در 3 دیماه 1385 بدنبال قطعنامه 1737 شورای امنیت علیه برنامه اتمی رژیم در پیامی گفتند: « رژیم نامشروع آخوندی از یک سو به درستی و با تمام وجود، حس میکند و میداند که بدون سلاح هسته ای، بنیادش برباد و همه محاسباتش نقش برآب است. مگر تنها با بمب اتمی بتوان این رژیم زهوار دررفته ضدتاریخی را به تاریخ تحمیل نمود. به همین خاطر پیوسته گفته است که از ترس مرگ، دست به خودکشی، یعنی دست برداشتن از سلاح هسته ای، نخواهد زد. رفسنجانی از فردای مرگ خمینی صراحتا میگفت که سلاح اتمی ضامن استراتژیکی بقای نظام است. همان نظامی که مجاهدین و مقاومت ایران، بنابر وظیفه ملی و میهنی خود، در کمال افتخار میهنی و آرمانی خواهان نفی و سرنگونی اش بوده اند و از همین رو افشای طرحهای این رژیم برای دست یابی به سلاح اتمی، خدمت بزرگی است نه فقط به ملت ایران بلکه به تمامی خلقها و بشریتی که از دیکتاتوری و فاشیسم مذهبی و از تروریزم و بنیادگرایی به ستوه آمده است“. ...
مجاهدین از سال 1370 بی وقفه بیش از 100 پروژه های مخفی و سری اتمی رژیم را افشا کرده اند که آخرین آن ”پروژه 012“ است که آقای مهدی ابریشمچی در 27 آبان 92 در پاریس افشا کرد. این افشاگریها عامل کُند کننده جدی در دستیابی رژیم ملایان به بمب هسته ای بوده است. که مواردی از آنها بطور مشخص دستیابی رژیم به بمب هسته ای را عقیم کرد یا وقفه جدی در دستیابی رژیم بمب هسته ای شد. برادر مجاهد مسعود رجوی در پیام 3 دیماه 1385 بمناسبت قطعنامه 1737 سازمان ملل علیه فعالیت های هسته ای رژیم به تعدادی از این افشاگریها اشاره کرد:
- «افشای تأسیسات اولیه اتمی رژیم در معلم کلایه در سال 1370
- افشای خرید کلاهک های هسته ای از قزاقستان در سال 71
- افشای مستمر استخدام متخصصان و کارشناسان چین وروسیه و کره شمالی و مسافرت تیم های اتمی رژیم به این کشورها در سالهای بعد در دهها نوبت
- افشای تأسیسات اتمی نظنز واراک یعنی بزرگترین و گسترده ترین سرمایه گذاریهای اتمی رژیم در سال 81 که همه محاسبات اتمی آخوندها را به هم زد و به بازدید و تأیید بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی انجامید
- افشای مهمترین شرکت های دست اندرکار تولید و وارد کردن تجهیزات و مواد ضروری برای پروژه های اتمی در بهمن 81 و مرداد و شهریور 82 از جمله کالا الکتریک در آبعلی که بعنوان کارخانه ساعت سازی ثبت شده اما مرکز مونتاژ و تست سانتریفیوژها بودو در بازدید بازرسان آژانس ذرات بسیار غنی شده اورانیوم در آن کشف گردید
- افشای مرکز لویزان شیان در اردیبهشت سال 82 که یک مرکز بسیار حساس اتمی رژیم بود و رژیم بلادرنگ به تخریب و حتی تعویض خاک آن مبادرت کرد
- افشای سایت لشکر آباد و شرکت پوششی آن در خرداد 82 و همچنین در آبان 83 که در بازدید آژانس معلوم شد یک مرکز غنی سازی با تکنولوژی لیزری است
- افشای نقش ویژه سپاه پاسداران در پروژه های اتمی به وضوح حاکی از هدفها و کاربرد نظامی این پروژه ها بود در آبان 82 و همچنین افشای انتقال 400 تن از دست اندرکاران پروژه های اتمی به صنایع نظامی در اردیبهشت 83
- افشای مرکز اتمی مخفی در تونل پارچین که روی غنی سازی از طریق لیزر متمرکز بود در فروردین 83
- افشای مرکز لویزان 2 که بسیاری از تاسیسات اتمی از لویزان شیان به آن منتقل شده بود در آبان 83
- افشای صنایع موشکی همت در ارتباط با ساختن کلاهکهای اتمی و شیمیایی در آذر 83
- افشای پروژه تهیه پولونیوم 210و بریلیوم برای ساختن چاشنی های بمب اتمی در بهمن 83
- افشای گزارش محرمانه مجلس رژیم آخوندی که نشان میداد مجلس رژیم آخوندی بعد از افشاگری مقاومت از وجود سایتهای نطنز و اراک مطلع شده است در فروردین 84
- افشای تولید و وارد کردن گرافیت مورد نیاز در بمب اتمی در اردیبهشت 84
- افشای واردات و تولید فولاد بسیار سخت موسوم به ماراجینگ برای ساختن بدنه بمب و استفاده در سیستمهای سانتریفیوژ در تیر 84
- افشای ساختن 4000 سانتریفیوژ آماده کار در مرداد 84
- افشای طرح و برنامه رژیم برای قاچاق کردن تریتیوم از کره جنوبی برای بالا بردن قدرت انفجار هسته ای در شهریور 84
- افشای تونل سازیهای رژیم در مراکز نظامی اش برای پنهان کردن مواد و تجهیزات در شهریور 84
- افشای واردات دستگاههای پرس بسیار سنگین برای شکل دادن اورانیوم غنی شده در بمب در بهمن 84
- افشای پروژه تولید سانتریفیوژهای موسوم به 2p در مرداد 85
- افشای فعال کردن مجدد پروژه های غنی سازی لیزری در شهریور 85»
بعداز سال 85 تاکنون طرح های متعددی دیگری از هسته ای رژیم افشا شده است از جمله
- افشای مشخصات 7 شرکت پوششی هسته ای در رابطه با چرخه سوخت هسته ای در بهمن 85
- افشای یک تونل مخفی که توسط وزارت دفاع در جنوب سایت نطنز در حال ایجاد بود در شهریور 86
- افشای محل ساخت کلاهک اتمی در خجیر و مرکز فرماندهی سلاح اتمی در مژده در بهمن 86
- افشای دانشگاه بهشتی بعنوان مرکز تحقیقات هسته ای در رابطه با فرماندهی ساخت سلاح در مژده در اسفند 86
- افشای مرکز فن آوری انفجار و ضربه (متفاض) و تغییرات مرکز فرماندهی هسته ای در شهریور 88
- افشای سایت فردو که ساخت آن در سال 84 افشا شده بود با جزئیات در اسفند 89
- افشای سازمان پژوهشهای نوین دفاعی (سپند) مرکز فرماندهی بمب هسته ای به ریاست محسن فخری زاده در تیر 90
- افشای اسامی 60 نفر از متخصصین مهندسی هسته ای که در قسمت های مختلف بمب سازی هستند در دیماه 91
- افشای سایت اتمی معدن شرق در دماوند تهران یک سایت بکلی سری در تیرماه 92
- افشای سایت اتمی مخفی 012 در مبارکه اصفهان وابسته به سپند در آبان 92
اگر افشاگری مقاومت نبود، رژیم21 سال قبل دارای بمب اتمی بود
در سال 1371 مجاهدین خلق ایران مطلع شد که: آقای ”آیشین کاری“ وزیر راه قزاقستان به ایران سفر کرد. در این سفر رژیم ملایان موفق شد که در مورد قرارداد خرید سه کلاهک هسته ای از قزاقستان با پول نقد با قزاقستان توافق برسند. مقاومت ایران به موقع از این معامله مطلع و خرید این کلاهکهای هسته ای رژیم از قزاقستان را افشا کرد. روزنامه واشنگتن پست در 20 مهر 71 (12 اکتبر 1992) در این مورد نوشت: «یکی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران که اعتبار خبرهایشان در گذشته به اثبات رسیده است، در مورد خریدهای اتمی رژیم خمینی هشدار داد. مجاهدین خلق از طریق منابع خود در تهران اطلاع یافتند که رژیم حاکم بر ایران قراردادی با قزاقستان به امضا رسانده و پول این کلاهکها را که احتمالاً برای نصب روی موشکهای کرم ابریشم چین خریداری میشود، نیز پرداخت کرده است».
علیرغم افشا شدن این طرح، رژیم همچنان به دنبال این معامله بود بطوریکه در آذرماه 1371 ترکان وزیر وقت راه (مشاور ارشد کنونی حسن روحانی) و رضا امراللهی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی به قزاقستان رفتند تا در ملاقات با مقامات قزاقستان توافقی را که با آقای ”آیشین کاری“ وزیر راه قزاقستان، چندماه قبل به امضا رسیده بودن را، به جریان بیاندازند و بمب ها را بخرند. مقامات قزاقستان گفتند، به دنبال افشا شدن این معامله توسط مجاهدین با فشارهای بین المللی مواجه شدند. بویژه به علت فشارهای آقای یلتسین (رئیس جمهور وقت روسیه) نمیتوانند این معامله را انجام بدهند. چند سال بعد آقای نورعلیف، سفیر وقت قزاقستان در آمریکا، این معامه را تائید کرد. در این مورد روزنامه واشینگتن تایمز 2نوامبر1996 (12 آبان 1375)نوشت ”سفیر قزاقستان در آمریکا تأیید کرد که رژیم ایران برای خرید تجهیزات اتمی از تأسیسات اصلی اتمی کشور متبوعش، تلاشهایی کرده است. وی گفت که این معامله در سال1992 متوقف شد و محمولهها هنوز در انتظار ارسال هستند. نورعلیف، سفیر قزاقستان در آمریکا، گفت زمانیکه قزاقستان بهعنوان یک کشور تازهاستقلال یافته تلاش میکرد که مشکلات مربوط بهزرادخانه اتمیش را حل و فصل نماید، نمایندهٌ ایران با تأسیسات اتمی تماس گرفت و خواهان اقلام مشخصی شد. به گزارش منابع اطلاعاتی، مقامهای رژیم ایران از تأسیسات مزبور دیدار کرده و خواستار اورانیوم بسیار غنیشده جهت استفاده در برنامهٌ تسلیحات اتمی خود شده بودند“.
بدنبال شکست طرح خرید بمب آماده از اقمار شوروی سابق با افشای خرید بمب از قزاقستان رژیم ملایان به فعالیت گسترده ای برای دستیابی به فن آوری هسته ای روی آورد که مرحله به مرحله مجاهدین بموقع آنها را افشا کردند.
مقاومت ایران رژیم ملایان را در لیست اتمی میبرد!
بدنبال خروج مجاهدین از لیست گروههای تروریستی آمریکا در سال گذشته یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: محمد خاتمی و حسن روحانی با مخارجی میلیاردی مجاهدین را در لیست تروریستی قرار دادند، ولی مجاهدین هم متقابلا با افشای سایت نظنز و آب سنگین اراک نظام جمهوری اسلامی را لیست تحریم ها قرار دادند، آنها موفق شدند، از لیست تروریستی خارج شوند ولی طناب تحریم ها هرروز برگردن نظام محکم و محکم تر میشود.
در مرداد ماه 1381 مقاومت ایران در واشنگتن طرح بزرگ غنی سازی رژیم در سایت نطنز و طرح بدست آوردن سوخت پلوتونیم در سایت آب سنگین اراک و راکتور 40 مگاواتی(IR40) را همراه با محل تست سانتریفیوژها در کالاالکتریک در تهران افشا کردند[vi].
این افشاگری در پریود زمانی بود که آمریکا و انگلیس بعنوان اعضای اصلی ائتلاف برای حمله به عراق با حسن روحانی بعنوان دبیر شورایعالی امنیت رژیم ملایان رایزنی میکردند. درست در همین مرداد سال 81 بود که پاسدار محسن رضائی بعنوان دبیر تشخیص مصلحت نظام در سایتش می نوشت که ائتلاف در حمله به عراق باید مجاهدین خلق را هدف بمباران خود قرار دهند.
ابتدا غرب با سردی با این افشاگری برخورد کرد، ولی افشاگری آنقدر بزرگ و دقیق بود که نمیتوانستند، چشم خود را بر روی آن ببندند. البرادعی رئیس وقت آژانس انرژی اتمی 8 ماه بعد در مارس 2003 (اسفند 81) از نطنز بازدید کرد. مقاومت ایران آدرس دقیق آبشار تحقیقاتی سانتریفیوژها را به آژانس داده بود. رژیم این محل را با عادی سازی در بین ده ها سلوله مشابه در سایت نطنز مخفی کرده بود. البرداعی وقتی وارد نطنز شد، مستقیم به سمت این آدرس مشخص رفت و بعداز بازدید کوتاه اعلام کرد که ”ایران در حال حاضر دارای توان غنی سازی است[vii]“.
مجاهدین خلق ایران در می 2003 سایت مهندسی هسته ای و بیولوژیک رژیم را در شیان لویزان افشا کردند. اما علیرغم روشن شدن فعالیت مخفیانه 20 ساله رژیم برای دستیابی به بمب هسته ای، غرب واکنش مناسبی تا بعداز حمله ائتلاف به عراق نداد. زیرا سال 2002 اوج مماشات غرب و به ویژه آمریکا و انگلیس با رژیم ملایان در رابطه با حمله به عراق بود. در این فضای مماشات علاوه بر اینکه چندین ماه چشم خود را بر روی بزرگترین افشاگری اتمی رژیم بستند، با رژیم ملایان علیه مجاهدین هم همراه شدند. جک استراو (وزیر وقت خارجه انگلیس) در اکتبر 2002 (مهر 81) به ایران آمد. که دوماه از افشاگری مجاهدین گذشته بود و در این مدت این اطلاعات توسط تحقیقات و عکس برداری آمریکا از سایت نطنز تائید شده بود. اما به جای بحث در مورد اتمی، به رژیم ملایان اطلاع داد که ائتلاف به عراق حمله خواهد کرد. و بدنبال آن خواسته های ائتلاف از رژیم را مطرح کرد.. در گزارش اداره بین الملل ریاست جمهوری (در آن زمان) در خواسته جک استروا را به شرح زیر گزارش کرده است:
- به تعبیر غربی ها ایران در جریان حمله به عراق لگد نیاندازد و جلوی کار آنها را نگیرد.
-ایران مرزهایش با عراق را در زمان حمله ببندد
-ایران یک دالان هوائی در اختیار نیروهای ائتلاف قرار دهد و یا اینکه چشمش را روی هواپیماهای غربی که زمان حمله وارد خاک ایران میشوند، ببند.
-ایران فضائی بوجود نیاورد که صدام خیال کند ایران پشتش هست.
در این گزارش آمده که رژیم ملایان بشرط پذیرش دو خواسته زیر، بجز کانال هوائی با خواسته های ائتلاف موافقت کرد.
1. بمباران قرارگاههای مجاهدین در عراق و اجازه ندهند که مجاهدین در عراق بمانند.
2. ائتلاف بپذیرد که شیعه (عناصر وابسته به رژیم ملایان، حزب الدعوه، مجلس اعلا و 9 بدر) جانشین صدام شود.
جک استراو به هر دو خواسته قول مساعد داد.
ائتلاف به وعده اش به رژیم وفا کرد و تمامی قرارگاههای مجاهدین مورد حمله هوائی واقع شد و تنها قرارگاه اشرف در یک شب 120 بار مورد حمله هوائی قرار گرفت[viii].
آخوند حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت رژیم در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای در صفحه 131 می نویسد تا «فروردین و اردیبهشت 1382 (اوریل و می 2003) مسئله هسته ای در تبلیغات جهانی و حتی در جو سیاسی بین المللی چندان مطرح نبود، همه سرگرم مسئله عراق بودند. و مسئله هسته ای ایران به حاشیه رفته بود. پس از اشغال عراق و سقوط بغداد، نخستین گزارش البرادعی برای اجلاس شورای حکام منتشر شد.» رژیم ملایان با فضائی که از مماشات غرب و بویژه در سال 2002 و نیمه اول 2003 از کشورهای غربی با خود داشتند، انتظار این گزارش را نمیدادند و بعداز انتشار این گزارش هم براین باور بودند که مسئله قابل حل است!![ix]
علیرغم اینکه کشورهای غربی همواره مطرح کردند که رژیم اتمی را نخواهند پذیرفت ولی پروسه 10 ساله، رژیم آخوندی با آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشورهای غربی، بیانگر پنهانکاری و دادن گزارشات ناقص و غیر واقعی از طرف رژیم آخوندی و پذیرش آن از از سوی مجامع غربی و آژانس بین المللی هسته ای بویژه در دوره ریاست آقای البرداعی بوده است. در این”راستی آزمائی“ 10 ساله، حتی یک فاکت متقن در جهت ادعای هسته ای صلح آمیز رژیم ملایان یافت نشده است. و برعکس ”دروغ آزمائی“ صد در صد جواب گرفته است.!!
صدها فاکت و گزارش حتی در کتاب ”کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای“ آخوند حسن روحانی ثبت شده که رژیم گزارش غیر واقعی داده و آژانس و البرادعی به آن پی برده ولی بسادگی آنرا ”ماست مالی“ کرده اند. مماشاتگران کاملا اشراف داشته و دارند که صلح آمیز بودن هسته ای رژیم آخوندی فسانه ای بیش نیست. در بهترین حالت تلاش 10 سال مذاکرات آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشورهای غربی با رژیم آخوندها و تحریم ها، کُند کردن روند دست یابی رژیم به بمب هسته ای بوده است. مثلا وقتی مجاهدین در اردیبهشت 82 سایت مهندسی هسته ای و بیولوژیک رژیم را در شیان لویزان افشا کردند، بعلت اینکه آژانس اصرار به بازدید آن کرد، رژیم ملایان ناچار شد که آنجا کاملا نابود و حتی چندن متر خاک برداری کند و مرکز فرماندهی بمب هسته ای را به مرکز جدید بنام مژده (که مجدد مجاهدین افشا کردند) منتقل نمایند. این جابجائی حدود یکسال فعالیت این مرکز را مختل کرد.
در این 10 سال مراکز و سایت هائی که مستقیما در ساخت بمب هسته ای فعال هستند را مقاومت ایران افشا کرد. که اکثرا تحت فرماندهی سازمان پژوهش های نوین دفاعی (سپند) وزارت دفاع قرار دارند، ولی رژیم تحت عنوان مراکز نظامی رژیم اجازه بازدید به آژانس نداده و آژانس و کشورهای غربی هم عملا به آن تن داده اند، بنابراین روند بمب سازی ادامه یافته است.
اگر مماشات گران در دیماه 1385 که قطعنامه 1737 شورای امنیت داده شد، در مقابل سرباز زدن رژیم از اجرای قطعنامه، قاطعیت بخرج داده بودند، 6 سال قبل تلاش رژیم بسوی بمب هسته ای متوقف میشد. و بقول غلامرضا آقازاده رئیس سابق سازمان انرژی اتمی رژیم غرب دیگر ناچار نبود که در دقیقه 90 (در آستانه دستیابی به بمب) به مذاکره بنشیند.
اشتباه نشود!
علاوه بر خامنه ای، هیچکدام از سران رژیم اعم از رفسنجانی و روحانی و خاتمی و لاریجانی و ... نمیخواهند ”بمب هسته ای“ را از دست بدهند. اگر یکسال است که رفسنجانی و روحانی پیشنهاد ”جام زهر هسته ای“ را جلوی خامنه ای گرفتند و بلاخره بعداز انتخابات خردادماه 92 خامنه ای، بعداز قتل عام در اشرف، تن به ”نرمش قهرمانانه“ میدهد، بخاطر وحشت از سرنگونی است.
رفسنجانی بزرگترین افتخار دوران حکومتش را پایه گذاری اتمی رژیم میداند، خاتمی مدعی است که بیشترین پیشرفت بسمت بمب هسته ای در دوران او بوده است. روحانی با انتشار کتابی قریب به هزار صفحه مدعی است که با مماشات با غرب، پروژه دستیبابی به بمب هسته ای را نجات داده است. آنچه شیران را کند روبه مزاج احتیاج است، احتیاج است، احتیاج!
رفسنجانی یکسال است به صراحه بارها شرایط را با آتش بس 1367 مقایسه و اعلام کرده که برای حفظ نظام، خامنه ای باید جام زهر هسته ای را سربکشد و اگر راه نجاتی برای این نظام باشد، در این تسلیم است. روحانی هم که در خط رفسنجانی است به صراحه در تبلیغات انتخاباتی اش، چرخش سانتریفیوژها منوط به چرخش چرخ های نظام دانست.
خامنه ای در 14 شهریور 92 در دیدار با اعضای مجلس خبرگان ”نرمش قهرمانانه“ را پذیرفت و راه را برای روحانی و ظریف در سفر به نیویورک باز کرد. این سخنرانی 4 روز بعداز قتل عام در اشرف بود. پاسدار قاسم سلیمانی سرکرده نیروی تروریستی قدس قبل از ملاقات اعضای خبرگان با خامنه ای در جلسه خبرگان سخنرانی کرده و قتل عام اشرفیان را بالاتر از «مرصاد» (مقابله با فروغ جاویدان در مردادماه 1367)[x] اعلام کرد. اگر خمینی بعداز نوشیدن جام زهر قتل عام زندانیان را کرد، خامنه ای برای اعلام این “نرمش قهرمانانه“ نیازمند این بود اشرفیان را قتل عام کرده و اعلام نماید، تا بعد بتواند “نرمش قهرمانانه“ به زبان آورد. راستی چرا؟ چه شده که خامنه ای که هرنوع عقب نشینی را شروع شتابان سرنگونیش میدید و آنرا بارها هم گفته بود، ناچار شد که نرمش قهرمانه بکند و چه نیازی داشت که در پاسدار تروریستش قاسم سلیمانی را به خبرگان بفرستد که اعلام کند قتل عام 52 نفر کیفا بالاتر از «مرصاد» بوده است؟ ...
یکی از آخوندهای عقیدتی سیاسی سپاه در جلسه ای که برای توجیه فرماندهان سپاه در تهران در رابطه با مذاکرات ژنو که در 16 و 17 آبان در ژنو (که نهایتا به توافقنامه در آن امضا نشد) جلسه ای داشت. در آن جلسه در مورد اینکه چرا “آقا“ (خامنه ای) به این مذاکرات تن میدهد؟ چرا خامنه ای از مذاکره کنندگان تعریف میکند و دست ما را برای انتقاد هم بسته است؟ و چراهای دیگر در مورد انتخابات و تن دادن خامنه ای به از صندوق درآمدن روحانی مطرح شد. تا آنجا آخوند عقیدتی سیاسی ناچار شد، به گوشه ای از واقعیت اذعان کند و گفت: «: قطعاحضرت آقا در این بحث بیشتر از ما اشراف دارند، به واقعیت ها نگاه کنید؟ آقا مجبور به این نرمش قهرمانانه شدند، توجه کنید که این بار جام زهر را چه کسی به دست حضرت آقا داد؟ مردم! ببنید، شما که اشراف دارید که در 84 و 88 خواست آقا اجرا و محمود نژاد رئیس جمهور شد. چرا اینبار فقط با 250 هزار رأی روحانی انتخاب شد؟ کافی بود شورای نگهبان بازبینی چند صندوق را بدهد و این انتخابات به دور دوم برود ولی آقا اجازه نداد؟ چرا؟ چون فتنه گران (قیام مردمی) مانند سال 88 میکردند، که اینبار معلوم نبود چه میشود. بله ما یک اشتباه کردیم نمی باید جلیلی کاندید ریاست جمهوری میشد. با کاندیداتوری ریاست جمهوری و بویژه مناظره ها موضوع انتخابات هسته ای و تحریم شد. برای مردم در این تبلیغات انتخاباتی جا افتاد که وضعیت اقتصادی ناشی از تحریم ها است. حال در این شرایط اگر آقا این نرمش قهرمانانه را نکند، تهدید سربرداشتن فتنه (قیام مردم) نیست؟ اینجاست که میگویم مردم جام زهر را دست آقا دادند»
بله بله هم خامنه ای و هم رفسنجانی و روحانی از ترس سرنگونی پای این توافقنامه رفته اند، آنها به فریب مماشاتگران چشم دوخته اند که با به طمع انداختن مماشاتگران در چپاول مردم ایران ساختار تحریم را بکشند بدون اینکه ساختار ”پیش بسوی بمب هسته ای“ را از دست بدهند.
خانم مریم رجوی رئیس جمهور مقاومت ایران ضمن استقبال از عقب نشینی تحمیلی ولی فقیه، زیر ضرب انزوای داخلی، طرد و تحریم بین المللی و سیاستها و روشنگری های مقاومت ایران در زمینه اتمی، هشدار داد: «اگر قدرتهای جهانی فارغ از ملاحظات اقتصادی و سیاسی با قاطعیت عمل میکردند، میتوانستند در همین دور از مذاکرات، پروژه بمب سازی رژیم را بهطور کلی از کار بیندازند. بنابراین در آینده هم مانند گذشته، میزان عقب نشینی این رژیم و دست کشیدنش از بمب اتمی و تبعیت آن از التزامات بین المللی، دقیقاً به میزان قاطعیت و ایستادگی جامعه جهانی در برابر مطامع شوم و فریب کاریهای ذاتی این رژیم، بستگی دارد.
اجرای کامل قطعنامه های شورای امنیت، به ویژه توقف کامل غنیسازی، پذیرش پروتکل الحاقی و دسترسی آزادانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به مراکز و تأسیسات مشکوک این رژیم، لازمه دست کشیدن آن از بمب اتمی است. در این صورت گام نخستین را می توان آغاز روند «زهر خوردن» اتمی این رژیم دانست. هرگونه سستی و تعلل و کوتاه آمدن از سوی جامعه بین المللی باعث می شود که خامنه ای بار دیگر با فریبکاری و تقلب به سمت تولید بمب اتمی پیش برود....»[xi]
[i] روزنامه اعتماد ملی 23 شهریور 85 شماره 181
[ii] آخوند حسن روحانی در کتاب ”امنیت و دیپلماسی هسته ای“ خود مینویسد که: در سطح مسئولین اجماع نظر وجود دارد که دولت رفسنجانی دولت هسته ای بوده است و در این دوران حتی روی غنی سازی لیزری هم پیشرفت خوبی صورت گرفته است
[iii] Les Gardiens de la Révolution – 246 کتاب سپاه پاسداران ص
[iv] حسن روحانی در کتاب امنیت و دیپلماسی هسته ای در صفحه 41 می نویسد: یا توجه یه اهمیت تکنولوژی هسته ای برای توسعه کشور، دولت آقای هاشمی نخستین دولتی بود که پس از مباحث تئوریک و سیاسی دولت آقای موسوی در زمان خمینی با شتاب مناسبی در پی دستیابی به این تکنولوژی برآمد.
[v] خبرگزاری ایرنا 5 خرداد 1388 معصومه ابتکار گفت: بیش از 65 درصد پیشرفت کنونی هسته ای مربوط به دوران خاتمی است
[vi] آخوند حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت رژیم در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای در صفحه 120 آن می نویسد: «در سال 1381 (2002) فعالیت ها در فضای آرام پیش میرفت، ولی به ناگاه و با دستور آمریکا،منافقین با ترتیب دادن یک مصاحبه مطبوعاتی و وارد کردن اتهامات واهی سر و صدای زیادی به راه انداختند....»
[vii] گزارشات دریافتی به مقاومت ایران بیانگر این بود که رژیم طرح گسترده ای برای البرادعی در سایت نطنز ریخته بود و قرار بود ساعتها او را در سوله ها و نقاط نطنز بچرخانند و تنها جائی که از رفتن به آن او را منحرف کنند همین سوله بود. ولی البرادعی مستقیم به سمت این سوله رفت که میزبانان او حالت شوکه پیدا کردند.
[viii] خبرگزاری فرانسه 15 آوریل 2003 (26 فروردین82): سخنگوی سفارت انگلیس در تهران گفت که نیروهای ائتلاف پایگاههای مجاهدین خلق اصلیترین گروه اپوزیسیون مسلح ایران را در عراق بمباران کردهاند.آندرو گریناستاک سخنگوی سفارت انگلیس در تهران گفت «نیروهای متحدین بیش از یک نوبت به پایگاههای مجاهدین حمله کردهاند».
وال استریت جورنال 17 آوریل 2003 (28فروردین 82): بمباران مجاهدین حرکتی برای جلب نظر رژیم ایران که در عراق دخالت نکند، این پیغام توسط مأموران انگلیس قبل از شروع جنگ فرستاده شد.جک استرا، وزیر خارجه،همتای ایرانی خودش کمال خرازی را در ملاقاتی در لندن در ماه فوریه مطلع ساخت. ریچارد دالتون سفیر انگلیس در ایران این پیام را در ماه مارس در یک ملاقات با حسن روحانی،آخوندی که رئیس شورای عالی امنیت ملی که ارگان سیاستگذاری خارجی است، تکرار نمود
[ix] آخوند حسن روحانی در ادامه مطلب فوق (در همان صفحه 131 کتاب) مینویسد: «هنگامی که این گزارش در دست بررسی بود، سازمان انرژی اتمی معتقد بود که مسئله به راحتی قابل حل خواهد بود و این گزارش جزو گزارشهای معمولی آژانس است.»
[x] در درون رژیم همواره از ”مرصاد“ بعنوان عملیات نجات نظام از سرنگونی نام میبرند و بارها اذعان کردند که مجاهدین در فروغ جاویدان نظام را در آستانه سقوط قرار دادند. مقایسه قتل عام اشرف با “مرصاد“ به این خاطر این ارزیابی در درون رژیم بویژه سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات است که تهدید سرنگونی رژیم ولایت فقیه را در قیامی که با فرهنگ (مقاومت تا آخر) اشرفیان و فرماندهی آنها است می بینند.
[xi] اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت 3 آذر 1392 (24 نوامبر 2013)
8 آذر 1392