همبستگی:آقای حاج حمزه اولین سوال تعیین کننده درمورد امضای توافقنامه ژنو این است که چه عامل و یاعوامل سیاسی موجب شد که متولیان فعالیت های هسته ای رژیم یعنی خامنه ای و سپاه پاسداران بعد ازآنکه سالها برای خرید وقت جهت پیشبرد هدف گذاری هسته ای خود مذاکره می کردند درژنو 2 و 3 به سمت تعامل و بده بستان با گروه 1+5 چرخش کردند. خوب اطلاع دارید که نمایندگان رژیم ایران طی سالهای اخیر بارها با گروه 1+5 نشست ومذاکره داشتند و به تعامل و بده بستان نرسیدند. حتی پیش ازآنکه رژیم به فوت وفن غنی سازی 20 درصدی اورانیوم و تولید میله های سوخت از آن برسد با وساطت برزیل و ترکیه درشهراستانبول، جلیلی نماینده رژیم به نوعی برسرمبادله اورانیوم زیر5 درصد با میله های سوخت اورانیوم 20 درصد با این گروه به توافق رسید که درتهران با آن مخالفت شد و معامله به هم خورد. خوب می دانیم که صرف شعار اعتدال و شعار« تعامل» دولت روحانی بدون اجازه خامنه ای و موافقت سپاه نمی توانست به دادوستد برسرمیزمذاکره هسته ای منجرشود و این دادوستد به تأیید خامنه ای برسد.
یزدان حاج حمزه: به نظرمن خامنه ای و سپاه به هوای تأمین نیازهای امنیتی خارجی و داخلی و حفظ نظام به چرخش مقطعی و نرمش سیاسی در مقابل خارجی و به طورمشخص در مقابل آمریکا روی آوردند. حفظ رژیم بشار اسد در سوریه سپر سیاسی و یکی از الزامات خارجی حفظ نظام ولایت فقیه تبدیل شده است. نشریه معتبر لوموند فرانسه اخیرا فاش کرده که نطفه معامله هسته ای آمریکا و رژیم در ژنو، با انصراف آمریکا از موشک باران سوریه که می توانست به سقوط اسد منجرشود، بسته شد. مطابق این افشا گری دولت اوباما با پادرمیانی و دلالی روسیه متحدین منطقه ای و اروپایی خود را دور زد و به شرط دست برداشتن رژیم ایران از سرسختی در مذاکرات هسته ای ازموشک باران امکانات نظامی دولت بشاراسد منصرف شد. خامنه ای و سپاه ازهمین نقطه به داد و ستد سیاسی و مذاکرات دوجانبه آمریکا و دولت روحانی برسر تعامل هسته ای رضایت دادند. وزرای خارجه آمریکا و روسیه در جوش دادن توافقنامه ژنو نقش اساسی داشتند و در ژنو 2 اولین وزیر خارجه ای که به ژنو آمد و دیگر وزرای خارجه گروه 1+5 را به ژنو کشاند، جان کری وزیر خارجه آمریکا بود. وقتی وزیرخارجه فرانسه با پیش نویس ژنو2 مخالفت کرد و معامله جوش نخورد، در ژنو 3 لاوروف وزیر خارجه روسیه اولین وزیرخارجه ای بود که به ژنو آمد تا بقیه وزرای خارجه را برا ی امضاء موافقتنامه به ژنو بکشاند. این اززمینه چینی سیاسی خارجی.
الزام داخلی امنیتی که خامنه ای و سپاه را از مقاومت در مقابل فشارغرب بازداشت و به سمت چرخش ونرمش سوق داد، پوچی و شکست سیاست «اقتصاد مقاومتی» اعلام شده او بود. خامنه ای طی یکی دوسال اخیر که تحریم های نفتی آمریکا و اروپا شروع شده، پی برد که این تحریم های یکجانبه می تواند صادرات نفت رژیم را حتی به شرق یعنی چین و هند و ژاپن و کره جنوبی متوقف کند. حال آنکه رژیم ولایت فقیه، هم برای ادامه سیاست های ساختاری اش یعنی سیاستهای اتمی، سرکوب داخلی و تروریسم برون مرزی اش به درآمد سالانه نزدیک 80 میلیارد دلارصادرات روزمره نفت وابسته شده وهم برای پرداخت حقوق ماهانه کارمندان دولت! البته برای خالی شدن خزانه ریالی دولت و تأمین کسری پرداختهایی نظیر حقوق کارمندان و یارانه نقدی خانواده ها همانطوری که دولت روحانی دارد عمل می کند می توانستند تا مدتی دیگر به « استقراض ازبانک مرکزی» و افزایش نقدینگی ادامه دهند، اما ریخت و پاش های سیاسی و به خصوص بخش ارزی آن بدون از سرگیری صادرات نفت درحد و حدود قبل از تحریم میسر نبود. با این ملاحظات امنیتی خامنه ای در 14 شهریور 92 در دیدار با اعضای مجلس خبرگان ضمن اعلام پذیرش ”نرمش قهرمانانه“ راه را برای اعزام و مذاکره اولیه روحانی و ظریف در سفر به نیویورک باز کرد و زمینه سیاسی لازم برای «تعامل» این دولت به شرط « رعایت خط قرمزها » برسرمیزمذاکره ژنو 2 و3 را فراهم آورد.
همبستگی: چرخش تاکتیکی ناگزیرخامنه ای درحالی انجام گرفته که مدت کوتاهی پیش ازآن یعنی تا قبل ازانتخابات اخیرریاست جمهوری او با هرنغمه مشابه آن درعمل مخالفت می کرد و مانع به کرسی نشستن این خواسته می شد. شاهد آن بودیم که چگونه کاندیداتوری رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را که درسیاست خارجی رژیم بر نرمش و تعامل به جای تخاصم و دشمنی تأکید می کرد و می کند، حذف کرد. دیدیم که خامنه ای به ریاست جمهوری هم خط رفسنجانی یعنی آخوند روحانی از روی اضطرار و برای آنکه « فتنه » و ماجراهای امنیتی انتخابات سال 88 تکرارنشود، تن داد. حال سوال اینست که اگردولت آخوند روحانی به لحاظ استراتژیک همچنان هم خط و همدست رفسنجانی باشد، چگونه می تواند درجریان پیشبرد سیاست تعامل وبده بستان دولت خود به برخوردی تاکتیکی و رعایت خط قرمزهای خامنه ای اکتفا کند. حال آنکه در موافقتنامه ژنو به طرف خارجی قول داده که « اطمینان دهد\اثبات کند \ برنامه هستهای ایران منحصراً صلحآمیز خواهد بود».
یزدان حاج حمزه: بله این تضاد بزرگی است که با امضای توافقنامه ژنو، در درون رژیم ولایت فقیه فعال شده است. صرف پذیرش«نرمش» در سیاست خارجی توسط خامنه ای، یعنی تسلیم شدن او در صحنه عمل، ولو مقطعی، به خط سازشکارانه رفسنجانی با آمریکا. حال خامنه ای هرچه قدرمی خواهد روز پیش از مذاکره ژنو درنشست با بسیجی های رژیم برای آنها کلاس «استکبارستیزی» بگذارد و بر ضرورت دشمنی با استکبار آمریکا تأکید کند!. برای پی بردن به معنای عمیق این تضاد اجازه بدهید ضمن اشاره به سابقه تلاش رفسنجانی برای سازش با آمریکا به رابطه تنگاتنگ او با دولت آخوند روحانی تأکید بکنم . رفسنجانی دستکم از مقطع جنگ رژیم با عراق علنا اعلام کرده گره مشکلات امنیتی رژیم به دست آمریکا باز می شود و رژیم باید با این قدرت به سازش برسد. دراین راستا به سمت مذاکره با مک فارلن و مبادله کیک وکلت با او رفت. بعد از جنگ برای آنکه مانع مخالفت سیاسی سپاه پاسداران رژیم را ازسرراه سازش با آمریکا بردارد، لایحه «ادغام سپاه درارتش » را روی میزمجلس گذاشت و اگر فرماندهان وقت سپاه تحت حمایت خامنه ای رییس جمهور وقت، با تشکیل «مجمع عمومی فوق العاده فرماندهان سپاه » جلوی اورا نمی گرفتند، می توانست این خواسته اش را « قانونی » کند.
رفسنجانی درمصاحبه معنا دار خود با نشریه بین المللی فایننشال تایمز(26 نوامبر2013) مهمترین دستآورد رژیم درامضای توافقنامه ژنورا «خط شکنی» و شکستن تابوی مذاکره با آمریکا تلقی می کند و اعلام می کند «مذاکره با آمریکا یک تابو بود واین تابو آسان نمی شکست وبدون آمریکا هم نمی شد این کارپیش برود».
همبستگی: درمورد رابطه رفسنجانی با دولت آخوند روحانی چه می گویید.
یزدان حاج حمزه: دراین مورد اجازه بدهید ضمن اشاره به اینکه وزرای کلیدی دولت روحانی مثل زنگنه وزیرنفت او ازپیروان وشاگردان مکتب سیاسی رفسنجانی هستند به پاسخ او درهمین مورد به نشریه فاینانشال تایمزاکتفا کنم. فاینانشال تایمزازرفسنجانی می پرسد «حمایت شما ازآقای روحانی درپیروزی ایشان تعیین کننده بود. آیا برای اینکه به اوبگویید چه کاری بکنند ، ایشان پیش شما می آیند برای اینکه مشورت بدهید ؟» رفسنجان درپاسخ این سؤال به طورسربسته موضوع را این طور تأیید می کند«رفاقت من با ایشان پیش ازاینها بوده، اززمان مجلس، جنگ، مرکزتحقیقات وتا به امروزهمان روابط برقراراست. ایشان عضومجمع هستند ودرجلسات وکمیسیون ها می آیند واگرهم نیازی داشته باشند با من مشورت می کنند».
بنا براین می بینیم به رغم آنکه روحانی یکریز درمورد حرکت دولتش درخط رهبررژیم لفاظی می کند، به رفسنجانی یعنی کسی که درسیاست خارجی با رهبر وسپاه تضاد استراتژیک دارد، نیز وصل است. بنابراین دولت روحانی دراجرای سیاست خارجی وبه خصوص درتنظیم رابطه با آمریکا با یک تناقض روبرواست، رعایت الزامات تعامل محدود و تاکتیکی خامنه ای رهبررژیم و درعین حال رعایت الزامات تعامل لازم برای جلب نظرآمریکا وسازش با این قدرت، که خود ومرشدش رفسنجانی به آن تمایل دارند!
همبستگی: شما دراولین اظهارنظردرموردتوافقنامه ژنو که درسایت همبستگی منتشرشده گفته اید که خطراتمی شدن رژیم همچنان پا برجاست. سؤال بعدی من اینستکه به نظرشماهدایت فعالیتهای اتمی رژیم توسط خامنه ای وسپاه است که این خطررا پا برجا نگاه می دارد یا درصورت پیشرفت خط رفسنجانی درمورد سازش با آمریکا نیزرژیم دست ازاتمی شدن برنمی دارد؟
یزدان حاج حمزه: صرف نظراز آنکه سابقه رفسنجانی نشان می دهد که ازجدی ترین مقامات رژیم درپیگیری اتمی شدن رژیم بوده(رجوع کنید به مقاله «مجاهدین ومخمصه اتمی نظام» نوشته آ قای روشن روان)،تلاش بیش ازربع قرنی رژیم تغییر نا پذیر ولایت فقیه برای اتمی شدن «به هرقیمت »، ازساختارسیاسی این نظام ناسازگاربا زمانه نشأت گرفته، نه ازتمایل سیاسی خامنه ای رهبر رژیم یا رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام. بنا براین مادامی که مقام هدایت کننده فعالیتهای اتمی رژیم ولایت فقیه،(چه خامنه ای باشد وچه رفسنجانی)، به تغییر این نظام ضد تاریخی تن ندهد که نمی دهد، به نظرمن رژیم دست ازاتمی شدن برنمی دارد. رفسنجانی ازپیگیری حاکمیت « شورای رهبری » به جای یک رهبربه دنبال کسب هژمونی خود دراین « شورای » آخوندی بوده ونه تغییرنظامی که حاکمیت را حق انحصاری آخوندها می داند!. او درپیگیری سیاست سازش با آمریکا به دنبال رفع آسیب پذیری های رژیم ولایت فقیه، به خصوص آسیب پذیری درمقابل تحریم نفتی رژیم است. او می داند مادامی که رژیم درمقابل تحریم نفتی آسیب پذیراست نمی تواند مثل کره شمالی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را اخراج کند و به آزمایش بمب اتمی به پردازد. شاگردرفسنجانی زنگنه، وزیرنفت دولت روحانی، با اتخاذ دیپلوماسی خاص نفتی، به دنبال جذب سرمایه شرکتهای بزرگ نفتی غرب به خصوص برای سرمایه گذاری بلند مدت درصادرات گازایران به اروپا و هند وپا کستان است. این ها درسودای آنند که با صادرات گازکشوری که بزرگترین ذخیره گازی جهان را دارد(به گزارش اخیرشرکت بریتیش پترولیوم) با یک تیردونشان بزنند ازیکسو دست دولتهای غربی وآسیایی را درحنای وابستگی کشورشان به واردات گازازایران و سرمایه گذاری مشارکتی شرکتهای انها درتحقق این وابستگی بگذارند وازسوی دیگربه منبع درآمد سرشاری به جزنفت دست یابند که مثل صادرات نفت درمقابل تحریم آسیب پذیری ندارد. رفسنجانی ودارودسته اش درسودای آنند که نه با سیاست معروف به «بی دنده وترمز» بلکه با شگرد های این چنینی راه اتمی شدن رژیم را هموارکنند ورژیم اتمی شده ولایت فقیه را به جامعه جهانی وجامعه ایران تحمیل کنند.آنها که به دنبال جلوگیری ازاتمی شدن رژیم ایران هستند باید به خصوص درمقابل دولت فریبکارروحانی ومرشدش رفسنجانی قاطعیت بیشتری به خرج دهند که متأسفانه درمذاکرات وامضای موافقنامه ژنو به خرج ندادند زیرا همانطوری که رییس جمهور برگزیده مقاومت ایران متذکرشده اند« اگر قدرتهای جهانی فارغ از ملاحظات اقتصادی و سیاسی با قاطعیت عمل میکردند، میتوانستند در همین دور از مذاکرات، پروژه بمب سازی رژیم را بهطور کلی از کار بیندازند».