رژیم ضد بشری ملایان حساب ویژه ای برای قتل عام اشرف باز کرده بود که به قول سرتیپ پاسدار حسین سلامی جانشین فرمانده سپاه پاسداران برای بقای رژیم و گسترش حاکمیتش در منطقه اهمیت استراتژیک دارد و گفت این عملیات: «اهمیت راهبردی وسیعی در تحولات منطقه دارد!».
رژیم ضد بشری در یک کلام این قتل عام را پایان اشرف، ارزیابی کرده بود و انتظار آغاز افول و تلاشی مقاومت و مجاهدین را از آن داشت. اما رژیمهنوز بعداز 34 سال هماورد خود را نشناخته بود و با اعتصاب غذای 108 روزه در لیبرتی و نقاط مختلف جهان، با تکثیر اشرف مواجه شد. رژیم ضد بشری ملایان که روی جو حاکم مماشات بر موضوع سوریه و پرونده هسته ای براه انداخته بود، برای خفه کردن صدای این مقاومت حساب باز کرده بود، با رهبری رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی و اراده خستگی ناپذیر اشرفی و اشرف نشانها مواجه شد؛ که با پرداخت بهای اعتصاب گسترده 108 روزه، وجدانهای بیدار انسانی را بر فضای سرد و سکوت مماشات غالب کردند و طرح و توطئه خامنه ای ـ مالکی را بر سر خودشان خراب نمودند. رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی در پیامی که بعداز تهاجم جنایتکارانه موشکی دادند و آنرا در 9 دیماه از سیمای آزادی شنیدیم؛ یادآوری کرده اند که: « اکنون هرکس چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن داشته باشد کارزار سرنگونی را به رأی العین در اشرف و لیبرتی می بیند و خروش آنرا می شنود؛ وحشت رژیم زهر خورده در مرحله سرنگونی از تکثیر اشرف و درماندگی آن در برابر جایگزین دمکراتیک پیاپی به اثبات میرسد ..... این اقرار آشکار دشمن به شکست سیاسی و بین المللی در موضوع اشرف و کشتار و گروگانگیری است و الا نیازی نداشت که کمتر از 10 روز از پایان اعتصاب غذای جهانی به جنایت جدیدی دست زده و دق و دلی خالی کند. این پاسخی به دادگاه اسپانیا و رسید حکم از دریافت و قبول شکایت از فالح فیاض است.... علاوه بر دادگاه اسپانیا گزارش دو گروه کار تخصصی ملل متحد و 4 گزارشگر ویژه دیگر درباره اشرف را دیدیم .... واقعیت این است که آثار و عواقب جنایت بزرگ علیه بشریت در اشرف، دامنگیر مالکی و دم و دنبالچه های او شده و به خیال خود میخواهد جنایت را با جنایتی دیگر بپوشاند و بحران را با بحرانی دیگر تحت الشعاع قرار دهد».
توطئه و طرح جنایات علیه مجاهدین مستقیما زیر نظر خامنه ای در “دفتر ویژه رهبری“[1] به ریاست آخوند حجازی و با شرکت سرلشگرپاسدار قاسم سلیمانی و وزیر اطلاعات تهیه و توسط نیروی قدس از طریق نیروهای ویژه امنیتی تحت فرماندهی مالکی اجرا میگردد. بعداز قتل عام اشرف و ادامه طرح (بقول خودشان) “جنگ روانی“ که وزارت اطلاعات در یک کُر هماهنگ با مزدوران و پاسداران سیاسی اش در داخل و خارج کشور براه انداخته اند، ”دفتر ویژه رهبری“ بررسی روزانه روی آن داشت. قبل از سفر مالکی به تهران (در 13 آذر 92) این دفتر شکست طرحش در توطئه و جنایت در قتل عام اشرف را مشاهده کرد و بویژه در دو زمینه اصلی، «ارتقا کیفی روحیه مقاومت» در اشرافیان و اشرف نشانها و حتی گسترش آن در داخل میهن اشغال شده و «افشای بین المللی مالکی بعنوان مجری این قتل عام» این کمیته جنایتکار به این نتیجه رسید که برای مقابله با شکست کامل طرحش در قتل عام اشرف، جنایت دیگری را انجام دهد و لذا قبل از آمدن مالکی به تهران فالح فیاض را به تهران احضار کرد و با حضور فالح فیاض آخوند حجازی جلسات توطئه را با پاسدار قاسم سلیمانی، آخوند محمود علوی وزیر اطلاعات و آخوند حسین طائب، اطلاعات سپاه تشکیل داد که تصمیم به موشک باران سنگین لیبرتی با موشکهای 107 میلیمتری تقویت شده و راکت های 280 میلیمتریگرفتند تا با قتل عام دیگر به زعمخودشان به روحیه مقاومت اشرف و اشرف نشانان ضربه بزنند و با وارد کردن بوزینه ای بنام “واثق البطاط“ که مسئولیت این تهاجم را می پذیرد، مالکی و فالح فیاض را سفید سازی کنند. (چنانکه در روزهای اخیر اعلام کردند که برای دستگیری این بوزینه نیز اقدام شده است). بعداز تصویب این طرح توسط خامنه ای در ملاقاتی که آخوند حجازی و قاسم سلیمانی با مالکی در تهران داشتند، این طرح را به مالکی ابلاغ کردند.
توطئه های وزارت اطلاعات بعداز جنایت
از وظائفی که در طرح جنایت بار موشکی برای وزارت اطلاعات مشخص شد، بسیج یکی از ارگانهایش بنام انجمن نجات[i] در داخل و عوامل و پاسداران سیاسی اش در خارج را حول اهداف زیر است:
1. انجمن نجات خانواده های مجاهدین در لیبرتی را برای پیش برد خط انحلال تشکیلات مجاهدین و به ندامت کشیدن آنها بکار بگیرد؛ با این سناریو که آنها را نگران فرزندانشان کرده و امکان مسافرت آنها را به عراق و برای ملاقات با مجاهدان لیبرتی البته در مکانی که وزارت اطلاعات و کمیته سرکوب لیبرتی تعیین میکند، فراهم آورد.
2. تلاش کند اسامی مجروحین را بدست آورد و بطور خاصخانواده مجروحین را وادار کند که خواهان آوردن اقوام مجروحشان به ایران برای معالجه شوند.
3.عوامل وزارت اطلاعات یک کُر هماهنگ به ظاهر در حمایت از لیبرتی شروع کرده و خواهان موارد زیر از رهبری مجاهدین شوند:
- از رهبری مجاهدین بخواهند که اسامی کامل مجروحین را اعلام کنند.
- از رهبری مجاهدین بخواهند برای اینکه کشورها باز اسکان مجاهدین را بپذیرند، انحلال مجاهدین را اعلام و به مراکز بین المللی اطلاع دهید!
- بنام خانواده های مجاهدین نامه هائی به یونامی، کمیساریا، صلیب سرخ نوشته شود که آنها به مجاهدین فشار بیاورند که با خانوادهایشان، در محلی تحت کنترل عوامل وزارت اطلاعات در عراق ملاقات کنند.
- .....
وزارت اطلاعات بسرعت بعداز حمله موشکی کارش را شروع کرد؛ از جمله بعداز چند روز تماس مزدوران با خانواده های مجاهدین و تحت فشار قرار دادن آنها، در روز دوشنبه 9 دیماه 92 چند نفری از عوامل خود را در دفاتر انجمن نجات در تهران جمع کردند تا آنها را حول اهداف فوق برای سفر به عراق و نامه نگاری بنام آنها به یونامی و کمیساریا و صلیب بکار بگیرند.
مزدوران وزارت اطلاعات و پاسداران سیاسی اش در خارج کشور توسط رابطینشان در داخل توجیه شدند که کُرهماهنگ وزارت را حول سه محور فوق در سایت ها و فیس بوک های خود، اجرا نمایند.
1 دفتر ویژه رهبری: بعداز مرگ خمینی و ولی فقیه شدن خامنه ای، در تمرکز دستگاه اطلاعاتی، تروریستی و بنیادگرائی کل نظام “کمیته‌یی به نام ”کمیتهٌ عملیات ویژه“ که به اختصار، کمیتهٌ ویژه و دفتر ویژه رهبری نامیده می‌شود به ریاست آخوند محمد حجازی, رئیس معاونت خارجی وزارت اطلاعات در دوره ریشهری را ایجاد کردند. از سال 1368 تاکنون این دفتر ویژه در طراحی و هدایت کلیه جنایات تروریستی و توطئه های اطلاعاتی در داخل و خارج کشور نقش اول را داشته است. از ترورهای خارج کشور تا قتل کشیشان در داخل کشور و گذاشتن آن پای مجاهدین تا انفجار حرم امام رضا، .... در دوره رفسنجانی، تلاش برای بردن مجاهدین در لیست های تروریستی کشورها و فراهم کردن زمینه های سیاسی برای بمباران و موشک باران مجاهدین در دوره خاتمی و معامله با ائتلاف و طرح های تروریستی و جنایت ها علیه مجاهدین در 11 سال اخیر در عراق
i] وزرات اطلاعات در سال 1380 (2001) ارگانی بنام ”انجمن نجات“ با نادمین و جاسوسان و نفوذیهائی که در مجاهدین لو رفته و به ایران باز گشته بودند، تشکیل داد تا توسط آن خانواده های مجاهدین را تحت فشار قرار دهد تا آنها از حمایت از مجاهدین خنثی و از عواطف آنها علیه مجاهدین سوء استفاده کند.
با جدی شدن حمله نیروهای ائتلاف به عراق در اوائل سال 2003 (زمستان1381) وزارت اطلاعات آخوندی انجمن نجات را بعنوان پوشش سیاسی برای متلاشی از درون تشکیل مجاهدین با اهداف زیر به کار گرفت
o متلاشی نمودن تشکیلات مجاهدین با سوءاستفاده از عواطف خانواده‌ها و شرایط جدید عراق.
o به‌همکاری‌کشاندن خانواده‌ها جهت فشار بر اعضای مجاهدین برای به‌تسلیم‌کشاندن آنان و بازگشت به‌نزد رژیم، تحت‌فشار قرار دادن خانواده‌ها برای شرکت در تظاهرات و تجمعها به‌منظور محکوم‌کردن مجاهدین از‌جمله برگزاری جلسات یا تظاهرات در مقابل سفارتخانة کشورهای مختلف، نامه‌نگاری به سازمان صلیب‌سرخ، مجامع حقوق‌بشری و… دیگر ارگانهای بین‌المللی.
o برگزاری نمایشهای مشمئزکنندة مجیزگویی رژیم توسط بریده‌مزدوران، برای تضعیف روحیة خانواده‌ها و هواداران و مقابله با حمایت روزافزون جوانان و مردم میهنمان از مجاهدین.
