تنزل به این مفهوم که تاریخ بشر هر چه جلوتر می رود گویی که برای چشم انداز آزادی وبرابری چاره ای ندارد تا عنصر ضد بشر را اگر حتی در زرورق خدا ودین هم خود را پوشانده ودر هفت لای تقدس تقلبی پنهان کرده باشد  بیرون کشیده وآن را بر همگان عیان و رسوا نماید. یعنی از سر راه تکامل بشری بردارد. در مکان وزمان معین فعلی رخداد کیفی در این بستر، در عراق، بوقوع پیوسته است. اشتباه است اگر فکر کنیم که انتخابات عراق محدود به شکست مالکی یا جبهه اوست. کما این که پیروزی ایاد علاوی فقط پیروزی وی ویا جبهه او نیست بلکه موضوع بر سر نبردی است علیه فاشیسم مذهبی تروریستی ملایان که از آرژانتین تا هندوچین در جریان است. جنگ میان دو جبهه جهانی است، یکی فاشیستهای آخوندی حاکم بر ایران ودیگری جبهه صلحدوستان و آزادیخواهان و طرفداران حقوق بشر. اگر از این عینک به مشکل وتضاد جامعه بشری نگاه شود آنموقع با شکست خط ولی فقیه در عراق،  همان قدر جشن می گیریم که در قلب تهران ودر رویارویی مستقیم ملت ایران با فاشیستها در چهارشنبه سوری و مناسبتهای دیگر. راستی اخبار شکست قوای هیتلری در روسیه تا جنگلهای آسیای جنوب شرقی و تا سواحل آتلانتیک وصحرا های آفریقا چه قدر شادی آور و دل انگیز وامید بخش بود؟ حالا همین بار و کیفیت البته در مداری بسیار متعالی تر نشان از این دارد که دوران پایان این جرثومه ضدبشری که به نام دین قلب وسرش در تهران است به پایان رسیده است. بحث فراتر از عراق است وضربه به آخوندهای حاکم در عراق فراتر از همسایه که از درون ایران و قهرمانان مستقر در خانه همسایه سر چشمه گرفته است. این بزرگترین نوع واقعی وحدت عمل و اشتراک منافع استراتژیک ملتهاست که بحث انتخابات عراق به منصه ظهور رسید.  فرزندان همانهایی که علیه اقامت شاه در عراق در آستانه کودتا علیه دولت ملی ودمکراتیک مصدق در بغداد وبصره و... تظاهرات کردند اینک همدوش ومتحد ملت ایران علیه دشمن مشترک به طریقی که برایشان میسر بود اقدام کرده اند. عراق برای آخوندها بعد از این انتخابات، دیگر نه بلعیدنی است ونه تحت سلطه واشغال شده .از این پس عراق خودش سدی شده علیه صدور بنیاد گرایی وتروریسم ملایان. تحولات آینده بیشتر اهمیت این انتخابات وسرفصل کیفی را روشن خواهد نمود.
باتبریک به مردم ایران وعراق
پیش بسوی جهانی عاری از بنیادگرایی وتروریسم آخوندی حاکم بر ایران