قطعاٌ این حرف از یک دستگاه به شدت مماشاتگرانه که برروی اجاق «سه فتیله ای» لابی های طرفدار رژیم با حرارت بسیار بالا«مغزپخت» شده عرضه گردیده و چه دررویکرد فردی و چه رویکرد خطی ومماشاتگرانه به عمد میخواهد اینطور القا کند که گویی درسال پنجاه هشت عده ای از جوانان« ناپخته» که اسم مستعار ومحترمانه احمق است به طور خودانگیخته و مستقل باهم راه افتادند واز در و دیوار سفارت امریکا بالا رفتند و چهارصدوچهل روز اعضای سفارت را گروگان گرفتند وعمدا خود را به نفهمی میزند و«فراموش میکند» که خمینی لعنتی درآن زمان با اینکار و توسط این جوانان «نپخته» چه مانع و موانعی را ازسر راه خودش برداشت وباز هم «فراموش» میکند که جناب«ژنرال هویزر» با «الهام دهنده ی بزرگ رژیم» یعنی بهشتی اندکی قبلتر از آن زمان مشغول «پختن» چه آشی برای مردم ایران بودند، همچنین تجاهل میفرمایند که فرمان اینکار از اتاق «فکر» کدام حزب صادر شد و در آن اتاق چه «کسانی» نشسته بودند و آن«کسان» اکنون در کدام مواضع و در کدام «اتاق فکر» همچنان مشغول فکرند که چه بلایی بر سر ما و مردم ما بیاورند و با چه «کسانی» درچهارگوشه دنیا مشغول «پُخت وپَز» هستند.
آقای جیمی کارتر اگر شما یادتان رفته یا تجاهل مینمایید و یا دچار آلزایمر تاریخی شده اید ما مردم ایران که آش «دست پخت» درجزیره«گوادالوپ» را سی وپنج سال و روزی نه سه بار بلکه بیست و چهار بار خورده و تجربه کرده ایم را نمیتوان با رنگ کردن و«پخته شدن» این یا آن «کلیدبدست» یا «سید خندان» و امثالهم سیاه کرد امیدواریم که این سخنان شما نیز از روی «جوانی وناپختگی» و یا خدای نکرده عوارض وامراض کهولت نباشد.