عمل جراحی ولی فقیه همچنین موجب انتشار انبوهی تحلیلهای سطحی در مورد این رویداد شد. بر پایه سریالی از این گونه تحلیلها گویا حرکت برای جانشینی خامنه ای و خلع ید از سپاه پاسداران آغاز شده و به زودی باید شاهد یک دگرگونی در ساخت و بافت حکومت باشیم.
از تفریح و حاشیه رویهای خامنه ای، جوک سازیهای مردم و تحلیلهایی که بیشتر به شوخی شبیه بود که بگذریم، در سخنان ولی فقیه نکته مهمی وجود داشت که باید آن را جدی گرفت. این نکته در حرفهای خامنه ای اساس سیاست راهبردی در عرصه جهانی است. این سیاست تاکنون برای ولایت خامنه ای کاربُرد مطلوب داشته است. با اتکا بر این سیاست خامنه ای توانسته برای امنیت نظام بسیاری از تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
خامنه ای گفت:«آمریکا با این کار میخواهد بهانه ای پیدا بکنه که هم چنان که در پاکستان با وجود دولت مستقر، با وجود ارتش قوی، ارتش پاکستان ارتش قوی است، بدون اجازه وارد پاکستان میشه، هر جا دلش میخواهد بمباران می کنه، میخواهد در عراق و سوریه هم چنین کاری انجام بده، بدانند که اگر چنان چه چنین اقدامی بکنن، همان مشکلاتی بر سر راهشون به وجود خواهد آمد که تو این ده سال گذشته در قضیه عراق براشون به وجود آمد.» (شبکه خبر، دوشنبه 24 شهریور 1393)
این حرف روشن و صریح است. هرکس هم که از واقعیت رویدادهای ده سال گذشته عراق خبر درستی نداشته باشد و تنها اخبار کُشت و کُشتارها، بمبهای کنار جاده ای، ترور نخبگان دمکرات و لائیک، دامن زدن به جنگ مذهبی و فرقه ای و....را شنیده باشد، نتیجه می گیرد که خامنه ای به آمریکا اطلاع می دهد که «همان مشکلاتی» را برینان ایجاد می کنیم که در «این ده سال گذشته در قضیه عراق» برایتان «به وجود» آوردیم.
حمله تجاوزگرانه امریکا به عراق در سال 2003 و اشغال این کشور، یک فرصت بزرگ برای ولایت خامنه ای بود و بسیاری به درستی آن را هدیه جرج بوش به رژیم ایران ارزیابی کردند. هدف اصلی عملیات تروریستی که از جانب سپاه قدس هدایت می شد، نشان دادن درماندگی آمریکا برای استقرار ثبات در عراق بود. خامنه ای مَست از تحقق این سیاست، اکنون که به اجبار تن به حذف نوری المالکی داده، بَرگ برنده خود، یعنی تروریسم را، روی میز می گذارد. خامنه ای می داند که هیچ امکان دیگری برای حفظ هژمونی در حاکمیت عراق و جلوگیری از سقوط بشار اسد ندارد. انتشار عکسهای یادگاری پاسدار سلیمانی در عراق، برای نشان دادن وجود سپاه قدس در مبارزه علیه داعش نیست. لاف خامنه ای در مورد شکسته شدن «کَمَر داعش» به وسیله مردم [بخوانید سپاه قدس] را هم نباید جدی گرفت. این را هم باید به حساب تفریح مقام معظم گذاشت. حرف و عمل جدی ولی فقیه نشان دادن برگ برنده خود است. خامنه ای با دو دوره تخست وزیری مالکی، بهترین امکان برای کمک به دیکتاتوری بشار اسد را در اختیار داشت. اکنون که خامنه ای مجبور به قبول حذف مالکی شده، باید از هر امکانی برای حفظ «عمق استراتژیک» خود استفاده کند.
در شرایطی که ولایت خامنه ای با بحرانی عمیق و گسترده در داخل کشور درگیر است، تروریسم تنها حربه موثر و آزمایش شده و فرصت ساز برای خامنه ای است و اگر او از این حربه امروز استفاده نکند و یا نتواند استفاده کند، فردا خیلی دیر است.
برگرفته از ایران نبرد1مهر