زیرا وی بهخوبی میداند که اگر در این برهه و با عقبنشینیهای گسترده و هرچه بیشتر رژیم اش نتواند به توافق برسد، حال جامع و یا نیمه جامع، دیگر فرصتی برای جبران و برداشتن تحریمها که بهواقع کمر اقتصادی و مالی رژیم را شکسته است، باقی نخواهد ماند. لذا به راین منطق و گذشته از تمامی هارتوپورتهایی که صرفاً مصرف داخلی و برای دلخوش کردن دلواپسان نظام دارد، خامنهای اکنون بر سر یک ”دوراهی“ تصمیمگیری قرار دارد.
بر این سیاق وی یا باید تصمیم نهایی را بر سر ”نوشیدن جام زهر“ آنهم تا قطره آخر بگیرد و یا همان خط بی دنده و ترمز را با چشمانداز تحریمهای شدیدتر و باز شدن جبهههای بیشتری علیه نظام آخوندی به جانودل بخرد.
ولیفقیه ارتجاع در این رابطه گفت: «موشکافی دقیق آشکار میکند که علت آسیبهایی که به خاطر تحریم متحمل شدهایم، وابستگی به نفت و اقتصاد دولتی و عدم حضور مردم در متن اقتصاد است... همیشه در آستانه زمان تعیینشده برای پایان مذاکرات، لحن خود را سختتر، تندتر و خشن میکنند تا اهداف خود را محقق کنند».
خبرگزاری حکومتی ایلنا 21 اسفند 1393
این سخنان در وهله نخست بهخوبی اعتراف بالاترین معمار وضعیت وخیم رژیم به عدم جایگاه مردمی و نفرت و دوری عمومی از چنین دیکتاتوری هار مذهبی است. وی بهخوبی میداند که ”خانهنشینی بیبی از بی چادری است“. به شهادت فاکت ها و واقعیتهای سخت روزمره، خامنهای کاملاً درست میگوید که مردم درصحنه حضور ندارند؛ زیرا این رژیم اساساً فاقد مشروعیت و پایگاه اجتماعی است. رژیمی که تنها و تنها به یمن ”سرکوب خونین، ترور، بلوا و با شکنجه و اعدام و بگیروببندهای پلیسی و امنیتی“ بر کشور حاکم است، نظام فاسد و پوسیدهای که چپاول و تاراج اموال ملی در سرلوحه امور خود قرار داده و بقول معروف اکنون از ”اوجب واجبات“ میان باندهای حکومتی شده است و رژیمی که در اساس جمهوریت را به ملعبهای برای اعمال دیکتاتوری مذهبی تبدیل کرده و به مردم میهنمان اعلانجنگ داده است، بهیقین دارای جایگاهی در میان مردم نیست.
از سوی دیگر سخنان خامنهای بیان آن روی سکهٔ ”دلدرد“ بینالمللی و منطقهای رژیمی است که اکنون در دالانها و راهروهای مجامع جهانی در بدر به دنبال به دست آوردن دل ارباب بیمروت دنیا است. تیکتیک زمان بهیقین به نفع ویکتوری مذهبی نیست؛ زیرا رژیم آخوندی اکنون نهتنها با مردم و مقاومت ایران درگیر است، بلکه ابعاد و تأثیرات افشاگریهای شورای ملی مقاومت از پنهانکاریهای اتمی رژیم برای ساخت بمب اتمی، چشم و گوشهای بسیاری از قانونگذاران و سیاستمداران را در جایجای این گیتی برای به چالش کشیدن هرگونه مماشاتی با دیکتاتوری خامنهای بازکرده است.
برای نمونه نامه 47 سناتور آمریکایی به سران رژیم آخوندی و کشیدن خطوط قرمز برای یک توافق احتمالی و همچنین حمایت یک اکثریت دوحزبی شامل 250 تن دیگر از مجلس نمایندگان این کشور از این اقدام نمادین، بهخوبی چشمانداز و آینده تیره و تاریک برای ”رهبر انقلاب“ و تاکتیک تلاش برای ”لغو فوری تحریمها“ را روشن کرده است. در این نامه سرگشاده خطاب به سران رژیم آخوندی قانونگذاران آمریکا ازجمله نوشتهاند: «با مشاهده روند مذاکرات هستهای دریافتیم که کاملاً متوجه نظام ما و قانون اساسی ما نشده باشید. هرآن چه که به تصویب کنگره نرسد، صرفاً یک توافق اجرایی است. رئیسجمهور بعدی میتواند چنین توافقنامهای را با یک چرخش قلم باطل کند و کنگره آینده میتواند مفاد این توافقنامه را هرزمانی تغییر دهد».
بههرحال به تائید ”دوست و دشمن“ تأثیرات افشاگریهای اخیر مقاومت ایران راه بدان جا برده که طرفهای مماشاتگر در گفتگوهای اتمی با رژیم آخوندی، اکنون در یک عقبنشینی آشکار خواهان ”کشاندن“ توافق احتمالی به شورای امنیت ملل متحد بدون دادن هرگونه تضمینی شدهاند. در این رابطه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا (تلویزیون رژیم آخوندی 2 اسفند 1393) ضمن تائید ضمنی محتوی نامه سرگشاده 47 سناتور، در این رابطه میگوید: «ارجاع مسئله ایران به شورای امنیت به معنی رأیگیری فوری دراینباره نیست، مسلماً برداشتن تحریمها چگونگی زمانبندی و فرایند آنیک بازگشت به عقب است و هنوز دراینباره تصمیمی گرفته نشده. برداشتن تحریمهایی که اعضای شورای امنیت تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل تصویب کردهاند، مستلزم اقدام جدید این شورا تحت فصل هفتم است، اما لغو تحریمهای آمریکا نیازمند اقدام کنگره در زمان مناسب است، شورای امنیت نمیتواند کنگره را به لغو تحریمهای آمریکا ضد ایران مجبور کند. ما به دنبال توافق غیر الزامآور با ایران هستیم که بهکارگیری دوباره تحریمها را بر ضد تهران راحتتر میکند».
درحالیکه رژیم آخوندی در رسانههای حکومتی چنین تبلیغ میکند که گوئیا موضوع کشاندن توافقنامه احتمالی به شورای امنیت خواسته تیم مذاکرهکننده رژیم بوده است، اما بهیقین موضعگیری اخیر وزارت خارجه آمریکا و طرح کشاندن توافق احتمالی به شورای امنیت، تعریف آن روی سکهٔ ” امنیتی “ بودن پروژههای اتمی رژیم آخوندی برای جهانیان را نیز دارد. در این رابطه سایت حکومتی جوان آنلاین وابسته به بسیج و سپاه پاسداران (20 اسفند 1393) مینویسد: «تصمیم کنونی تیم مذاکرهکننده نظام درباز کردن پای شورای امنیت سازمان ملل به توافق هستهای را باید تله حقوقی با ابعاد بینالمللی دانست که میتواند هزینههای فراوانی را به جمهوری اسلامی تحمیل کند؛ یعنی اینکه پذیرفتهایم این پرونده مخل صلح جهانی و تجاوز آشکار به صلح است، یعنی امری که در طول 10 سال غربیها درصدد اثبات آن هستند، درنتیجه ما خود آن را پذیرفته و بر آن صحه گذاشتهایم».
در چنین مختصاتی و با اوجگیری جبههبندیها در سطح بینالمللی علیه هرگونه سیاست مماشات با دیکتاتوری آخوندی، وضعیت پرونده اتمی و احتمال دستیابی به توافقی جامع نیز بسیار بغرنج شده و خود از وجود یک قطببندی جدید در سطح منطقهای و بینالمللی خبر میدهد. این امر بهیقین وضعیت را برای خامنهای طلسم شکسته بسیار دشوار خواهد کرد؛ زیرا اهرم فشارها اکنون بهگونهای است که خامنهای را منطقاً برای رسیدن به یک توافق نهایی وادار به ”عقبنشینیهای“ هرچه بیشتری مینماید. اوضاع درهمبرهم رفته مذاکرات اتمی و بهویژه سخنان اخیر ولیفقیه زهر خورده بر سر نوشیدن و یا نه نوشیدن این ”بار گران“ و همچنین وضعیت ناروشن رسیدن به یک توافق احتمالی و بهویژه کشاندن آن به شورای امنیت حکایت همان مثل قدیمی ما ایرانیان است که میگوید:
«اگر خر نیاید به نزدیک بار، تو بار گران را به نزدیک خر بیار».
24 اسفند 1393