جمشید پیمان:‌ چراغی در دور دست تو را فرا می خواند

تقدیم به راهیان قرارگاه عاشقان آزادی، ویلپنت

هنوز در آغاز راهی،

روز هایت پُر از خورشید

و شب هایت ستاره بارانند.

تواینک سبزی،

سبز سبز و بیگانه با خزان

و آرزوهای بی کران در تو جاری اند

و دلت لبریز از خواستن

عشق روبه روی تو می خرامد

و دست هایت پر از تپش دعوتند

 

هنوز در آغاز راهی،

گریزان از سکون و بیگانه با خستگی

زندگی را می ستائی

و شادی را می پرستی.

 

هنوز در آغاز راهی

و چراغی در دور دست تو را فرا می خواند

آن را دریاب

و تا به آخر چشم از او بر نگیر

آن چراغ، " آزادی "ست،

بی او گم می شوی.

 

03 ـ 06 ـ 2015