موضوع بر میگردد به سانسور سخنان یک طلبه «ناراضی» از وضعیت درب و داغون رژیم که درتوئیتی اعلام کرد «پیش از حضور در جلسه دیدار با خامنهای یک هیئت، سخنرانی او را بررسی و تغییر داده تا «آقا خوشش بیاید»!! به گفته این طلبه، اعضای هیئت سانسور در بیت ولیفقیه، خاطراتی نقل کردند که مقام معظم از سخنان «تند و انتقادی» خوشش نمیآید.
ترجمان این جملات که اکنون موضوع بحث و طنز بسیاری در رسانههای مجازی شده، همان اعتراف ناخواسته به وضعیت بحرانی و مملو از خفقان و سرکوب در حاکمیت ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکستهای است که اساساً ظرفیت شنیدن حرف هیچ مخالفی، چه رسد به طلاب حکومتی را ندارد.
همچنین در این راستا است که جامعه فقر و فلاکت زده ایران شاهد دستکاری های عامدانه آمار و ارقام و بزک کردن دستاوردهای پوشالی رژیم برای «خوش آیند آقا » در زمینههایی مانند بحرانها و آسیبهای اجتماعی، حاشیهنشینی، بیکاری، زنان خیابانی، اعتیاد، کودکان کار، کولبران، فساد و دزدیهای حکومتی، کودکان زباله گرد، لوله و قبر خوابها و یا رکود اقتصادی و فرهنگی میباشد.
سخن از اساس و بنیاد حکومتی مملو از ظلم وستم است که بر «دروغ، تزویر، فریبکاری، فساد، غارت و سیاهکاری » پایه گذاری شده است. نمونههای اینچنینی فراوان هستند و اساساً به دلیل واقعیت های موجود در ایران، دیگر نیازی به آوردن فاکت و ادله نیست.
بحران سراپای جامه دردمند ایران را فراگرفته است. به هر کجا که سرک میکشید، مملو از نا عدالتی، نقض حقوق شهروندی، ستم، ظلم، خشم و عصیان است. گسلهای اجتماعی تماماً دردمندند، زنان و دختران میهن امان بهطور مضاعف سرکوب شدهاند، کارگران و محرومان اکنون زیر استثمار نوین آخوندی در حال خفه شدن میباشند و بر همین سیاق نیز زندانها مملو از زندانیان سیاسی و عقیدتی و در شهرها چوبههای اعدام و شکنجه برپا.
بر این منطق است که به دلیل خوش آیند نبودن حرف حساب که به یقین به مذاق «آقا» خوش آیند نیست، سیاستهای کلی دیکتاتوری ولیفقیه مملو از عدم شفافیت، سیاهکاری و عدم صداقت نه تنها با خودیهای نظام، بلکه فراتر از آن با جامعه خروشان و جوان ایران و همچنین جامعه بینالمللی میباشد.
به این وضعیت که اکنون به تنفر عمیق اجتماعی و شقه و شکاف در رأس حاکمیت راه برده، یک متولی باند خامنهای اینگونه اذعان میکند: «ما از صبحدم ۲۲ بهمن مدام از اسلام داریم حرف میزنیم مدام از آرمانها و ارزشهای اسلامی داریم حرف میزنیم خب واقعاً چی شده تو این چهل سال؟ چه کردیم؟ چه دستاوردی داریم؟ خدایی ما پیشرفت کردیم بهلحاظ اعتقادات دینی؟ یعنی امروز روز صادقانه رو در رو امروز روز اعتقادات مردم به دین اسلام بیشتر شده؟ واقعاً اینجوری است؟ ما بد کردیم بد کردیم ما سو استفادههای وحشتناکی از دین خدا کردیم من نظرم این است که متوقف کنیم این روند را هر اعتقادی داریم داشته باشیم اما حقوق مردم را بهویژه حقوق محرومان را و حقوق مستضعفان را اعم از اینکه دانشجو هست کشاورز است یا کارمند یا کارگر ما اینها را باید در یابیم». (سایت حکومتی تی نیوز ۶ شهریور ۱۳۹۶)
این اعترافات در حالی صورت می گیرد که مسئول اصلی تمامی بحرانها در وهله نخست شخص ولیفقیه با سیاستهای مخرب در زمینه نقض حقوق بشر، تروریسم و یا صدور بنیادگرایی میباشد.
این خامنهای است که همچنان و بی دنده و ترمز بر تنور جنگطلبی در سوریه، یمن و عراق میدمد و باز این همان ولیفقیه زهر خورده است که تمامی تخممرغهایش را برای منکوب نمودن مردم، در سبد صدور بحران گذاشته است.
همچنین سعید زیبا کلام این وضعیت را که اکنون در درون رژیم به ریزش نیروها و شکاف عمیق راه برده است، اینگونه تفسیر میکند: «ما باید این بساط را جمع کنیم بد مسیری داریم میریم بد مسیری رفتهایم و الآن یک مقداری به تههای دیگ رسیدیم و من میبینم میان همین طبقات محرومتر و مستضعفتر که اعتراضها و نارضایتیها زیاد شده است جریان کارگری و قشر کارگر اونجور که باید و شاید مورد توجه نیست مطالباتش بهطور منظم داره سرکوب میشه».
به یقین دیکتاتورها زمانی به اشتباهات خود پی میبرند که دیگر دیر شده و قطار انقلاب و جوش و خروش مردمی آنان را به زبالهدان تاریخ پرت کرده است. این همان زمزمهای است که اکنون در گوشه و کنار این رژیم ضد مردمی در حال بلند شدن است و بسیاری از خودیهای نظام را بر آن داشته تا «دیر نشده » دست به تغییر مسیر بزنند. در این راستا باید اذعان نمود که شقه فکری در این نظام به یقین غیر ممکن است، زیرا هرگونه عوض کردن مسیر، از آنجائیکه به «مذاق آقا» خوش آیند نیست، به نابودی کامل آن راه خواهد برد. این همان بن بست تاریخی است که مردم و مقاومت ایران همواره از آن یاد کردهاند.
ابعاد این تفکر مخرب را ولیفقیه اینگونه تشریح میکند: «اینی که بعضیها اینجور القاء کنند، اینجور بنویسند و بگند که خوب انقلاب یک حادثهیی بود تمام شد، برگردیم به زندگی عادی، این خیانت به انقلابه».! (سایت خامنهای ۶ شهریور ۱۳۹۶).
آری «آقا» از اینگونه جملات خوشش میآید و بر این منطق است که «مقام معظم » جوری حرف میزند که خوش آیند خود باشد!!