در سایه چشمانداز تیره و تار برای سیاستهای کشورگشایانه خامنهای بود که گروه انصار دست به ترور علی عبدالله رهبر کنگره ملی زد و بدینسان آن روی دیگر سکهای بنام «تروریسم عریان» و صدور «بلوا» به کشورهای همسایه را برملا نمود.
قتل رئیسجمهور سابق یمن، نه پیروزی بلکه آغاز شکست خامنهای و بازوی تروریستی وی در این کشور میباشد، زیرا دادههای نظامی تماما سخن از شکستهای سنگین حوثیها در جبهههای مختلف نبرد با ارتش ملی این کشور بهویژه در صنعا را دارند.
همچنین ترور علی عبدالله در تعریف واقعیات به معنای «پاک کردن صورت مسئله» و نه حل آن از سوی نیروی تروریستی قدس و سپاه پاسداران در این کشور میباشد. پاسدار جعفری در یک اعتراف آشکار به نقش سپاه پاسداران در این ترور از جمله میگوید: «توطئه در نطفه خفه شد».
ترجمان این جملات برای آنانی که از بافت و ماهیت سرکوبگرانه، خشن و تروریستی رژیم آخوندی اطلاع دارند، به معنای آن است که دستان رژیم در پشت طراحی و اجرای این ترور نقش ویژهای داشته است.
اما صرفنظر از روند تحولات خونین طی هفته اخیر، باید گفت که «بودن» یا «نبودن» علی عبدالله در مواضع اخیر کنگره ملی یمن به یقین نقش ویژهای ایفا نمیکند؛ زیرا در اساس خواست چرخش در این حزب و پشت کردن به سیاستهای مخرب ولیفقیه و مرزبندی با جریان تروریستی انصار، به یقین «سیاست نوین» این حزب بوده و همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. بدینسان در صحنه جدید شطرنج یمن ما همچنان شاهد خواهیم بود که «علی تنها مانده و حوض اش».
به موازات این واقعیات، از گذشته نه چندان دور میدانیم که استراتژی دیکتاتوری ولیفقیه پس از شکست سنگین در جنگ ضد میهنی ایران و عراق که آن نیز به یمن رشادت و سیاستهای اصولی ارتش آزادیبخش ملی ایران صورت گرفت، همان برپایی «اتحاد جماهیری» است که یک سر آن در تهران بهعنوان «ام القراء» و چارسوی دیگرش قرار است در بغداد، صنعا، بیروت و دمشق برپا گردند.
بر این سیاق شاهد بودیم که کلیت نظام آخوندی ضمن بسیج نیروهای بنیادگرا در کشورهای منطقه و ضمن هزینه کردن صدها میلیارد دلار از سرمایههای مردم ایران، دست به قماری بزرگ بنام صدور تروریسم و بنیادگرایی با فاکتور «ساخت سلاح اتمی و پروژههای موشکی» زده است.
رژیم ولیفقیه اکنون تلاش دارد تا خلاء ناشی از خوردن جام زهر را با اهرم «صدور بنیادگرایی» پر نماید.
بر این منطق است که آخوندهای ریز و درشت حکومتی ضمن رجزخوانی و با سخره گرفتن تمامی تعهدات و قراردادهای بینالمللی و هم چنین نقض قطعنامههای سازمان ملل، دست به پیشبرد این سیاست مخرب زدهاند و در تبلیغات خود آشکارا از «اشغال چهار پایتخت عربی» نام میبرند.
صد البته این وضعیت بحرانی که اکنون جان میلیونها تن از مردم مسلمان در کشورهای همسایه را به لب اشان رسانده، در سایه سیاست مخرب و موازی دیگری بنام «مماشات» میسر گردیده است. سیاستی که ضمن باز گذاشتن دستان خونین سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس و اذناب اش در عراق، سوریه، یمن و یا لبنان و با دادن چک سفید به دیکتاتوری افسار گسیخته ولیفقیه، عامدانه و آگاهانه وضعیت را بهسوی بروز هرچه بیشتر هرجومرج و به تبع آن دستدرازیهای ولیفقیه به کشورهای همسایه باز گذاشت.
بر این سیاق اکنون مشاهده میشود، سایه سنگین «توافق اتمی» که قرار بود با آن منطقه و جهان قدری «امن تر» شود، نه تنها به ثمر ننشسته، بلکه در روند خود به «بمب، موشک و ترور و صدور هرچه بیشتر بنیادگرایی» آخوندی راه برده است.
نمونه آشکار آن کشورهای یمن و سوریه هستند، بهویژه صنعا که طی سه سال از تحمیل جنگ داخلی حداقل «۱۰ هزار کشته و بیش از ۲ میلیون آواره» برجای گذاشته است. حمایتهای بیدریغ رژیم آخوندی از حوثیها و تغذیه مالی، مستشاری، تسلیحاتی و عقیدتی این جریان تروریستی، تماما در زمینه بروز بحران انسانی در یمن نقش ویژهای ایفا کردهاند.
همچنین کمتر هفتهای است که شاهد توقیف کشتیهای باری مملو از موشک و یا سلاح از سوی رژیم آخوندی به جریان انصار نباشیم. برای نمونه فرمانده نیروی دریائی آمریکا در خاورمیانه بهصراحت تاکید میکند: «ایران موشکهای بالستیک و ضد ناو در اختیار حوثیها قرار میدهد، مینهای مرگبار دریائی و قایقهای انفجاری به داخل یمن قاچاق میکند و حوثیها با این قایقهای آتشزا به کشتیهای عربستان سعودی در دریای سرخ حمله میبرند». (سایت صدای آمریکا ۱۵ آذر ۱۳۹۶)
پیشتر نیز رسانههای بینالمللی از شبکههای مختلف قاچاق سلاح و پول از سوی دیکتاتوری خامنهای به حوثیها خبر داده بودند. برای نمونه استفاده از قایقهای باری، زیردریاییهای ساخت رژیم و یا کشتیهای کوچک به آدرس شمال آفریقا و سپس به مناطق تحت کنترل گروه انصار، تنها گوشههایی از پازل این سیاست مخرب برای ادامه جنگ و خون ریزی در یمن میباشند.
همچنین طی هفتههای گذشته شاهد بودیم که موشکهای ارسالی رژیم برای دو بار پایتخت عربستان را هدف قرار دادهاند. وضعیت بهقدری آشکار و دم خروش بهقدری از ر عبای خامنهای و روحانی بیرون زده که سازمان ملل متحد نیز با نمونهبرداری از موشکهای شلیک شده اعلام کرد که این موشکها از نوع و مدلهای ایرانی میباشند. به موازات این وضعیت بحرانی شلیک موشک به ابوظبی که پیشتر روزنامه کیهان وابسته به بیت خامنهای آن را «پیشگویی:!! کرده بود، نیز طی هفته گذشته به وقوع پیوست و بدینسان مشخص گردید که تنها اهرم خامنهای برای ایجاد تعادل در شکستهای زمینی و مقابله با اتحاد روزافزون منطقهای و بینالمللی و همچنین برای خروج از بحرانهای پیش رو، همان دست یازیدن هرچه بیشتر به تروریسم کور با سس» شلیک موشک به کشورهای همسایه و اسلامی میباشد.