تازهترین نمونه آن به دروغگویی های آشکار دستگاه دیپلماسی دیکتاتوری ولیفقیه بر میگردد. بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه رژیم در رابطه با طرح سوءقصد تروریستی نیروی تروریستی قدس که منجر به دستگیری یک دیپلمات حکومتی گردید، ضمن وارونه نمایی میگوید: «افراد بازداشت شده در بلژیک» از اعضای شناخته شده و عملیاتی آن سازمان تروریستی (مجاهدین خلق) محسوب میشوند و مقامات ذیصلاح ایران آمادگی دارند تا با ارائه اسناد و مدارک لازم در جهت روشن ساختن ابعاد واقعی این سناریوی از پیش طراحی شده گروه مزبور همکاریهای لازم را به عمل آورد». (خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۴ تیر ۱۳۹۷)
در اینکه دستگاه اطلاعاتی رژیم در وضعیتی هست تا برای هر ایرانی بهویژه کادرهای عملیاتی نیروی تروریستی قدس و اطلاعات «اسناد و مدارک» رنگارنگ دست و پا کند، در این واقعیت هیچ ایرانی آزادهای ذرهای شک و شبهه ندارد.
اما در فرای این فرافکنی و نعل وارونه زدنهای کور که نشان از عمق و ابعاد هراس وحشت رژیم از تبعات داخلی و بینالمللی قضیه دارد، باید به وضعیت درب و داغان ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکسته و نیاز مبرم وی برای صدور تروریسم هار، آنهم از نوع «ولایی» اش اشاره نمود.
ابعاد فضاحت این طرح تروریستی علیه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران و خانم رجوی در پاریس که به نوشته رسانههای خارجی «در نوع خود بیسابقه» بوده است، اکنون در اتحادیه اروپا و ایالات متحده زنگهای خطر را به صدا در آورده است.
استفاده ابزاری رژیم آخوندی از اهرم دیپلماتیک برای پیشبرد مقاصد تروریستی ولایت، آنهم در این ابعاد، به یقین سخن از سیاست حاکمیت بهشدت روحیه باخته و ضربه خورده آخوندی در راهاندازی ماشین ترور و بلوا را دارد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان مسائل امنیتی، زمان انتخاب برای این طرح تروریستی را باید در تحلیل دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی، بهویژه نیروی سپاه پاسداران رژیم ایران جستجو نمود، زیرا حکومت آخوندی در جمعبندی نهایی به این باور غلط رسیده که با خروج ایالات متحده از برجام، اتحادیه اروپا مناسب ترین میدان برای بازیهای رژیم، چه از نوع تروریستی آن گرفته تا ابعاد تجاری و اقتصادی، میباشد.
بر این منطق است که «شورای امنیت ملی» رژیم تمایل اروپا برای ارائه بسته پیشنهادی در خصوص برجام را به مثابه «چراغ سبزی» برای هرگونه فعالیت ارزیابی کرده و با دست باز و در روز روشن دست به صدور تروریسم میزند.
در این رابطه روزنامه بیلد آلمان (۰۴ جولای ۲۰۱۸) بهصراحت ضمن به چالش کشیدن سیاست مماشات از سوی اتحادیه اروپا مینویسد: «اروپا حق ندارد برای جلادان و تروریستها فرش قرمز پهن نماید».
بدینسان ملاحظه میشود که چگونه خامنهای زهر خورده اکنون اتحادیه اروپا را برای بازیهای کثیف خود و راهاندازی شبکههای تروریستی مجددا مورد استفاده ابزاری قرار میدهد. از تاریخچه نه چندان دور فعالیتهای تروریستی رژیم نیز بهخوبی میدانیم که بیشترین عملیات و سوءقصد و تلاشهای تروریستی حکومت تا به امروز در خاک کشورهای اروپایی انجام گرفته است. بر این منطق است که اکنون ایرانیان و افکار عمومی هرگونه سیاست نزدیکی به پدرخوانده تروریسم را در هر «پوش» و یا «سیاستی» به چالش میکشند و از طرفهای مربوطه بهویژه شورای وزیران اتحادیه اروپا خواستار اعمال قاطعیت در مقابل رژیم آخوندی میباشند.
بهکرات نیز ثابت شده است که حربه سوخته و از کار افتادهای بنام «مذاکره» با اعضاء نیروی تروریستی قدس که اکنون در پوش «دیپلمات» در پایتختهای اروپایی پرسه میزنند، به یقین بهترین مآمن برای طرحهای تروریستی رژیم ایران بوده و بهای آن را مقاومت ایران، مجاهدین و تبعیدیان ایرانی پرداخت خواهند کرد.
نمونه اخیر از سوی لانه جاسوسی و ترور رژیم در اتریش، به یقین بهترین مورد آن است، زیرا طی ماههای گذشته مقاومت ایران و مجاهدین خلق بهکرات نسبت به تبدیل شدن این بهظاهر سفارتخانه در وین به مرکز «ترور و جاسوسی» بهکرات هشدار داده بود.
در این رابطه کمیسیون ضد تروریسم شورای ملی مقاومت از جمله تاکید کرده است: «قبل از اسدالله اسدی، فردی بنام مصطفی رودکی رئیس ایستگاه اطلاعات سفارت رژیم در اتریش بود. وی سپس به تهران منتقل شد و در سال ۱۳۹۶ برای توطئه علیه مجاهدین در آلبانی رییس ایستگاه اطلاعات سفارت رژیم در آلبانی شد».