سخن از سیاست مخربی است که از زمان قدرت گرفتن آخوندها، همواره یکی از پایههای اصلی دیکتاتوری مذهبی را تشکیل میدهد. بر این سیاق به هر میزان که دیکتاتوری ولیفقیه در تنگنا قرار میگیرد، به همان میزان نیز دست به صدور تروریسم، بحران و بلبشو در خارج میزند.
در این راستا با اوجگیری قیام مردم در شهرهای میهن و فریادهای بهحق آنان علیه کلیت نظام آخوندی با تمامی باندها و دستجات قلابی آن، میتوان به این نیاز مبرم ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکسته برای کشتار، بمبگذاری و ترور رسید.
شکست سیاستهای راهبردی نظام در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، وجود بنبستهای منطقهای و بینالمللی به موازات فریاد میلیونها ایرانی ناراضی علیه شخص اول نظام با شعار ملی «مرگ بر خامنهای» با هدف سرنگونی، اکنون عمق کینه ولیفقیه را هرچه بیشتر نسبت به کانونهای شورشی و نیروی پیشتاز مجاهدین نمایان میکند.
اگر بانکدار و پدرخوانده تروریسم در گذشته نه چندان دور در وضعیتی بود تا با بمبگذارهای جادهای، طرحهای تروریستی و آدمربایی، قتلعام و یا شلیک موشک به اشرف قهرمان و یا زندان لیبرتی دست به کشتار کور علیه مقاومت ایران زده و بدینسان به نیروهای بهشدت روحیه باخته خود سروسامان بدهد، امروز این امکان به دلیل عزیمت تمامی رزمندگان آزادی به اشرف ۳ عملا غیر ممکن شده است.
بر این منطق ولیفقیه که بهشدت به دنبال خون ریزی و کشتار و به تبع آن نشان دادن «قدر قدرتی» از دست رفته است، اکنون دستگاه نوینی را با شبکهها و هستههای مختلف تروریستی در چهار گوشه جهان سازماندهی کرده است.
در فروردین گذشته بود که دوایر امنیتی در آلبانی ضمن دستگیری دو تروریست اعزامی رژیم تحت پوش «خبرنگار» از طرح سوءقصد انتحاری با «کامیون انفجاری» علیه مقر اشرفیان قهرمان پرده برداشتند.
هنوز جوهر این طرح تروریستی خشک نشده بود که مقامات سه کشور فرانسه، بلژیک و آلمان از نقشه شوم دیگری خبر دادند. دستگیری اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت رژیم در وین به همراه سه مامور گشتاپوی آخوندی سخن از آن دارند که وزارت اطلاعات در یک هماهنگی با دولت آخوند روحانی، تصمیم به بمب گذاری در گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس را داشته است.
در سومین تلاش ناکام خامنهای، روز گذشته دادگستری آمریکا از دستگیری دو مامور اطلاعات رژیم به نامهای «احمدرضا محمدی دوستدار و مجید قربانی» در این کشور خبر دادهاند. بنا برداده های قضائی، ماموریت این دو تروریست حکومت آخوندی جمع آوری اطلاعات از مجاهدین خلق و اعضاء مقاومت و شخصیتها و سیاستمداران حامی مقاومت ایران و سپس ارسال آنها به دوایر اطلاعاتی در تهران بوده است.
شبکه سی.ان.ان در گزارشی از جمله تاکید میکند: «بر اساس بیانیه خبری وزارت دادگستری، قربانی عکسهایی از افراد در یک برنامه مجاهدین خلق در نیویورک، جایی که افراد به رژیم ایران اعتراض میکردند گرفته و دوستدار برای عکسها حدود ۲۰۰۰ دلار به قربانی پول پرداخت کرده است – برخی عکسها با زیرنویس افراد موجود در عکسها را معرفی میکرد. این عکسها در چمدان دوستدار هنگامی که او در ترانزیت فرودگاه، موقع بازگشت به ایران در دسامبر ۲۰۱۷ بود، پیدا شدند».
بدینسان اکنون روشن شده است که در سایه بی عملی و وجود سیاست مماشات که با دست باز برای عوامل رژیم آخوندی در بسیاری از کشورها پاسپورت و یا گرین کارت صادر کرده است، چگونه ماموران گشتاپوی آخوندی «راست، راست» در این کشورها پرسه و با دست باز دست به جاسوسی و برنامه ریزی برای ترورهای کور میزنند.
بخش بزرگی از این عواملی که «دو تابعتی» هستند، اکنون در ایالاتمتحده و در چهارچوب اعطاء «۲۵۰۰ گرین کارت «به شبکههای خفته نظام آخوندی تبدیل شدهاند. در میان آنان همه نوع» جنسی «یافت میشود، از مدیر حکومتی، آقازاده، کارگزار حکومتی، روزنامهنگار ولایت مدار، سفیر تروریست، وکیل و یا نماینده سابق مجلس گرفته تا دانشجو، بازرگان و اهل «فرهنگ و هنر»!.
پیشتر نیز آخوند فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات رژیم که اکنون از سوی اینترپل به دلیل آمریت در ترور تحت پیگرد بینالمللی است، درمصاحبه ای با یک مامور اطلاعات رژیم (سایت ایران افشاگر ۲۶ تیر ۱۳۹۶) به شیوههای عضوگیری و راهاندازی شبکههای جاسوسی و تروریسم حکومت در خارج اینگونه اعتراف کرده بود: «وزارت اطلاعات پوشش لازم داره برای جمع آوری اطلاعات چه در داخل و چه در خارج، یعنی مثلا ما که یک مامور اطلاعاتی نمیفرستیم بره فرض کنید که آلمان یا روسیه یا آمریکا که بگه خوب من از وزارت اطلاعات هستم لطفا اطلاعات تون رو به بنده بدهید، هان در پوشش کارهای بازرگانی یا بیشتر شغلهای شما خبرنگاری، خوب خبرنگارها خیلی هاشون عوامل مثلا اطلاعاتی».