عزیز پاک‌نژاد: با من حرف میزنی، دهنتو ببند!

 

دعواهای دو باند اصلی حاکمیت، با فاصله زمانی اندکی که به اعمال تحریم‌های مالی و نفتی آمریکا مانده، شکل حادی پیداکرده است. تضاد منافع دزدان و غارتگران مردم ایران، آن‌ها را مجبور کرده که درست در نقطه آری یا نه گفتن به کنوانسیون «اف ای تی اف» به «دام» بیفتند و خط قرمزها را یکی بعد از دیگری زیرپا بگذارند.

البته این نکته را باید در نظر داشت که در نظام ولایت‌فقیه، دعواهای درونی هرچقدر هم حاد، هیچ‌گاه تغییری چه در شکل و چه در محتوا، در سیاست‌های کلان نظام که توسط ولی‌فقیه دیکته می‌شود، ایجاد نکرده است. طبیعی است که در یک کشور که دیکتاتوری حاکم است، دعوای پائین مال پائینی‌هاست و توافقات بالاست که سیاست را تعیین می‌کند. در نظام ولایت‌فقیه سالها این دعواها در بدنه نظام که بعضاً بر تضادهای واقعی هم استوار بوده‌اند، چیزی را خلاف اراده ولی‌فقیه، عوض نکرده است.

در شرایطی که این نظام ضد انسانی مراحل پایانی خود را طی می‌کند، در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد. آخوند روحانی طبل ولی‌فقیه را می‌نوازد و نقطه‌به‌نقطه فرامین او را اجرا می‌کند. او برای حفظ موقعیت و منافع مادی خود و باندش، به هر کاری دست می‌زند.

منافع مادی این باندها با برقراری تحریم‌ها، در عمل محدود و در مواردی به‌طورکلی قطع خواهد شد. این چیزی است که آن‌ها را از خود بیخود کرده است. تصویب یک کنوانسیون بین‌المللی در مجلس ارتجاع چنان وحشتی در باند ولی‌فقیه انداخت که بعضی از افراد باند «اصولگرا»ی مجلس، با فرستادن پیامک، نمایندگان باند روحانی که به لایحه «مبارزه با تأمین مالی تروریسم»، معروف به «سی اف ت»، روی موافق نشان داده بودند را با ناسزا، به کشتن خود و خانواده‌شان تهدید کردند. باند روحانی هم فرصت را غنیمت شمرد و با ایجاد سروصدا، وزارت اطلاعات رژیم را مجبور به دخالت در این موضوع نمود.

این نمونه، گوشه‌ای از درگیری‌های درونی نظام در این مورد را نشان می‌دهد. از هر کاهی، کوهی می‌سازند و بر شاخه نشسته بن می بُرند. بعد از حدود چهل سال تروریسم و مفت‌خوری و دزدی و غارت و جنایت، تصور می‌کنند که با امضای این سند، باید جوابگوی اعمال خود باشند. در هراس از مردم و سرنوشت محتوم خود، راه دیگری به‌جز تخریب نظامشون نمی‌بینند و بی‌محابا در حال تکمیل این سناریو هستند.

کنوانسیون بین‌المللی مقابله با تأمین مالی تروریسم یا «CFT»، قراردادی است بین‌المللی. رژیم آخوندها برای این‌که از لیست سیاه «کارگروه اقدام مالی» یعنی«FATF » خارج شود، باید در کنوانسیون«CFT » عضو شود. بررسی این کنوانسیون ماههاست، آتش به خرمن باندهای دوگانه رژیم انداخته است. مجلس رژیم آن را تصویب و به شورای نگهبان فرستاده و آن‌ها هم با موافقت، تصمیم نهایی را به دوش «مجمع تشخیص مصلحت» نظام انداخته‌اند. چون همه از عاقبت کار بیم دارند.

شرح تصویب این کنوانسیون در مجلس ارتجاع، اوج فلاکت نظام در کلیتش را نشان داد. سردرگمی نمایندگان باند خامنه‌ای زمانی شدت گرفت که خبرهایی مبنی بر عدم مخالفت «ولی‌فقیه» نظام با بررسی بعضی از این لوایح به گوش نمایندگان رسید. علی لاریجانی رئیس مجلس که به‌شدت از طرف نمایندگان باند خامنه‌ای تحت‌فشار قرارگرفته بود به‌ناچار، جواب چند پهلوی دفتر خامنه‌ای به نامه خود را قرائت کرد.
خبرگزاری فارس در گزارشی در این مورد عنوان کرد:‌ «در جریان بررسی لایحه CFT در مجلس شورای اسلامی، نامه‌ای از طرف دفتر رهبر انقلاب توسط علی لاریجانی قرائت شد که برخلاف پیام واقعی آن، این گمانه را در ذهن برخی نمایندگان به وجود آورد که مقام معظم رهبری با تصویب این لایحه موافق هستند. همین موجب شد تا برخی رسانه‌های معاند آن نامه را عقب‌نشینی رهبر انقلاب از موضع پیشین خود پیرامون پیوستن به کنوانسیون‌های بین‌المللی قلمداد کنند».

از طرف دیگر همین خبرگزاری در تاریخ ۹۷/۷/۲۱ گزارش داد که غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از پاسخ خامنه‌ای به آخوند مکارم شیرازی در مورد این لایحه خبر داد: (حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در دیداری که در مشهد با رهبر انقلاب داشتند نظر خودشان را در این موارد مطرح می‌کنند و از حضرت آقا سؤال می‌کنند که نظر خود شما چیست؟ مقام معظم رهبری در جواب می‌فرمایند «من این‌ها را دیدم خودم به جمع‌بندی نرسیدم و چون خودم به جمع‌بندی نرسیدم نظر خاصی ندارم»).

در صورت صحت این قرائن، این‌گونه بالانس کردن قضایا برای مهار و کنترل دعواهای درونی نظام، حتی برای فریب شرکای خارجی، توسط خامنه‌ای، سابقه طولانی دارد و چیز جدیدی نیست. خامنه‌ای به‌دفعات این روش را پیش برده و با حرفهای چندپهلو سعی کرده و می‌کند که امکان تفسیر موضعگیریهایش را به هردو باند بدهد. این روش، مورد تائید و استفاده هر دو باند بوده و سالها با همین ترفند بخصوص در سایه سیاست مماشات با غرب و سرکوبی مردم در داخل کشور، عمر ننگین نظام را طولانی کرده‌اند، اما در جریان سقوط «برجام» این ترفند، کهنه شد، و این بار ظاهرا محلی از اعراب ندارد.

آن چیزی که در این زمان تغییر کرده و آن‌ها را به شکل غیرقابل‌بازگشت به جان هم انداخته، این است که سیاست مماشات و باج‌های یک‌طرفه به این نظام ضد انسانی، شکافی عمیق برداشته است. شکافی که تلاش‌های گوناگون برای به هم آوردنش تاکنون بجایی نرسیده و مرتب به عمق و طول و عرضش اضافه می‌شود. درنتیجه برخلاف گذشته حرف ولی‌فقیه که آن را با «دهان بسته» می‌زند، کارایی خود در نظام را ازدست‌داده و کسی حرف کسی را نمی‌فهمد. او برای به صندلی نشاندن دستوراتش فقط به دستگاه سرکوبی و اطلاعاتی خود بند است.

کشورهایی که خواهان ماندن در «برجام» هستند در مقابل تهدیدات آمریکا با اکراه، شروط دردناکی را روی میز نظام ولایت‌فقیه گذاشته‌اند که یک نمونه آن امضای کنوانسیون «اف ای تی اف» است. این شرط در حال حاضر فقط برای راضی کردن اروپا و روسیه و چین است و آمریکا را راضی نمی‌کند. این موضوع را جواد ظریف در جواب اعتراضات نمایندگان مجلس با صدای بلند اعلام کرد و گفت که: «نه بنده و نه آقای رئیس‌جمهور نمی‌توانیم تضمین بدهیم با پیوستن به این کنوانسیون مشکلات حل خواهد شد ولی تضمین می‌دهیم با نپیوستن به آن، آمریکا مشکلاتی را برای ما ایجاد خواهد کرد.»

امید باند روحانی و به‌طورقطع و یقین، خود خامنه‌ای، این است که با امضای این کنوانسیون و با گذاشتن شروطی، همچون سال گذشته از باقی ماندن نام ننگین نظام در لیست سیاه حامیان تروریستم به‌طور موقت جلوگیری کند تا شاید از این طریق، در آینده راهی برای خروج از بحران سرنگونی برایش متصور باشد. اما «دلواپسان» هم بیکار ننشسته و مسیر را برای نظام دشوار می‌کنند.

روزنامه کیهان رژیم در تاریخ ۲۱ مهر ۹۷ در جواب به جواد ظریف نوشت: «وزارت خزانه‌داری آمریکا در توصیه‌نامه خود ایران را به پول‌شویی و تأمین مالی تروریسم متهم کرده است. این در حالی است که هنوز جوهر امضای نمایندگان پای لایحه خشک نشده است. پیوستن به سازمان‌های مافیایی ازجمله FATF و اجرای دستورات آن هیچ‌گاه بهانه را از آمریکا نخواهد گرفت. وزارت خزانه‌داری آمریکا پنج‌شنبه هفته گذشته در یک توصیه‌نامه ۱۹ صفحه‌‌ای درباره تجارت با ایران هشدار داد. اداره نظارت بر جرائم مالی، از نهادهای زیرمجموعه خزانه‌داری آمریکا در بیانیه‌ای خاطرنشان کرده این توصیه‌نامه را به‌منظور کمک به نهادهای مالی برای شناسایی و گزارش دهی مبادلات غیرقانونی احتمالی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران منتشر کرده است. توصیه‌نامه وزارت خزانه‌داری آمریکا و متهم کردن ایران به پول‌شویی و تأمین مالی تروریسم، بیش‌ازپیش ثابت کرد که راه‌حل رفع مشکلات، پیوستن به سازمان‌های مافیایی ازجمله FATF  نیست. متأسفانه در شرایطی که مردم چشم‌انتظار تدابیر اقتصادی دولتمردان هستند، دولت تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد وزارت خارجه چیده و وزارت خارجه نیز تمام هم‌وغم خود را بر وعده‌های سرخرمن اروپایی‌ها در برجام و پیوستن به سازمان‌هایی همچون FATF گذاشته است».

زمانی که قیام سیلی سخت خود را به گوش نظام ولایت نواخته، این برخوردهای درونی، عادی به نظر می‌رسد. در اواخر عمر دیکتاتوری سلطنتی هم مشابه آن را دیده‌ایم. شرایط جامعه و نظام همان است. رویارویی مردم با کل حاکمیت شرایطی نامتعین را به وجود آورده است. ترس، وحشت، بی‌سروسامانی، نبود راه‌حل در مقابل فشارهای مردمی و فشارهای خارجی، عدم اعتماد به بالا، به سخره گرفتن حرفه‌ای خامنه‌ای و روحانی توسط مردم و بعضی مقامات سابق و فعلی، وضعیت وخیمی را به وجود آورده که هیچ‌کدام از مزدوران بالا تا پائین آن حرف‌های یکدیگر را نمی‌فهمند و با هر چیزی دگرگون می‌شوند.

نه خامنه‌ای می‌تواند با حرفهای ضدونقیض، باند خود را راضی کند و نه باند مقابل می‌تواند با استدلال و آویختن به دستورات پشت پرده ولی‌فقیه، طرفی ببندد و خود را ناجی نظام قلمداد کند. چون، ولی‌فقیه درنمایشات علنی تیغ باند خود را تیز می‌کند و اجباراً به بی‌نظمی در نظام دامن می‌زند.

بلاتکلیفی باندهای رژیم از رأس تا ذیل مصداق این ضرب‌المثل معروف است که می‌گویند «یارو در بحث با طرف مقابل، کم آورده بود، با عصبانیت بهش گفت: وقتی با من حرف می‌زنی دهنتو ببند!».