بر این منطق شاد هستیم که سیستم بسیار ضربه خورده و عقبمانده تولید نفت و گاز و همچنین در نبود سرمایهگذاریهای عمرانی برای بازسازی این صنعت، اکنون در منطق خود به بروز ضررهای هنگفتی برای رژیم آخوندی تبدیلشده است.
یک نمونه آن به هشت منبع مشترک نفت و گاز میان ایران با کشورهای همسایه برمیگردد که در نبود سیاستهای ملی در حمایت از منابع طبیعی، اکنون به خوان یغمایی برای بیگانگان و به بروز ضرر و زیانهای هنگفت مالی راه برده است.
یک گزارش حکومتی با اعتراف به این وضعیت مینویسد: «لایه گازی پارس جنوبی، لایه نفتی پارس جنوبی و میدان رشادتریال سه میدان مشترک بین ایران و قطر هستند.
میدان مشترک گازی پارس جنوبی با دارا بودن ۱۴.۲ هزار میلیارد مترمکعب گاز درجا (معادل هشت درصد کل ذخایر گاز جهان و ۴۷ درصد ذخایر گاز شناختهشده کشور)، ۱۹ میلیارد بشکه میعانات گازی، ۷.۵ میلیارد بشکه نفت خام در لایههای نفتی و وجود بزرگترین منبع هلیوم، یکی از بینظیرترین میادین نفت و گاز برای دو کشور ایران و قطر شناخته میشود».( سیاست حکومتی رجا نیوز ۱۸ آذر ۱۳۹۷)
بر این اساس و در نبود عرق ملی اکنون شاهد هستیم که کشورهای همسایه در شکاف این خلاء و در نبود ساختارهای تولیدی لازم از سوی دیکتاتوری آخوندی، اکنون به درآمدهای میلیاردی دستزده و بدینسان با برداشتهای غیرمتعارف از منابع طبیعی مشترک، عملاً رژیم آخوندی را از دور هرگونه سهم خواهی خارج کردهاند.
این گزارش در ادامه به مجموعه خسارات مالی وارده در این رابطه اشارهکرده و میافزاید: «در سال ۱۳۹۵ رئیس وقت پژوهشکده نفت، گاز و پتروشیمی دانشگاه امیرکبیر خسارات سالانه ایران از عقبماندگی از سه کشور همسایه عربستان، عراق و قطر را بیش از ١٧ میلیارد دلار برآورده کرده است. بر این اساس آنچه مشخص است، سالانه میلیاردها دلار درآمد نفتی ایران عملاً به همسایگان واگذار میشود، ثروتی که میتوانست در توسعه زیرساختهای بین نسلی تحول چشمگیری ایجاد کند».
همچنین این گزارش در نمونهای دیگر با اشاره به میادین مشترک ایران با عربستان ادامه می هد: «نکته قابلتأمل این است که برخلاف روند روبهپیشرفت برداشت عربستان از میادین مشترک، طی یک دهه اخیر میزان برداشت ایران از میدان نفتی فروزان از ۱۰۰ هزار بشکه در روز به کمتر از ۴۰ هزار بشکه در سالهای اخیر رسیده است. علاوه میدان فروزان، ایران از سال ۱۳۸۱ سرمایهگذاریهایی با هدف تولید روزانه چهار هزار بشکه نفت در میدان اسفندیار انجام داد که قرار بود این میدان از سال ۱۳۸۶ راهاندازی شود، اما این میدان نفتی به بهرهبرداری نرسید. برآورد میشود ضرر ایران از عدم راهاندازی این میدان سالانه به یک میلیارد دلار میرسد».
چنین وضعیتی نیز برای منابع مشترک با سایر کشورها مانند ترکیه، کویت، عمان، ترکمنستان و یا آذربایجان صدق میکند و وضعیت برای تمامی این میادین مشترک نفت و گاز بهگونهای است که برای مثال برداشتهای "امارات 6 برابر"، "قطر ۲ برابر" و یا "عربستان ۱۰برابر" بیشتر از سهم ایران میباشند.