باآنکه حدود چهل سال سپری گشته و خردادماه سال شصت بود وقتی قدارهبندان و دست آموزان هار خمینی بهفرمان شنیع او همه سازمانها و احزاب، گروهها و مراکز فرهنگی و هنری را یکسره ویران یا تخریب و همه آزادیخواهان و دگراندیشان را سرکوب، زندان یا به قتل رساندند همچنان که ” دیکتاتور چکمهپوش“ نیز با انقلابیون بخصوص با فداییان خلق و مجاهدین کرده بود.
در بحبوحه حیرت و هراس از سرقت هولناک انقلاب و سرکوب یکسر آزادیها، هجوم ارتجاع و کشتار بیامان مردم اما ناگاه صدای رسایی که بغض فروخورده و ندای مصلوب شده آزادی را احیا و تکثیر و انگیزه ایستادگی و مبارزهای پیگیر برای رهایی میهن و مردم را نوید میداد، طنین افکند که:
” این صدای مجاهدین خلق ایران است “ و طنین همین صدا که از فرستندهای سیار و ابتدایی بر دوش رزمندگان آزادی بر فراز کوههای بلند کردستان یکسره از گردنهای خطرناک به گردنهای دیگر حمل میشد تا از تیررس پاسداران جهل و جنون مصون مانده و نویدبخش آغازی نوین در نبرد آزادیبخش باشد، اینک پس از حدود چهل سال در جلوهای جدید ” صداوسیمای آزادی“ مردم و مقاومت ایران است که با پخش امواج گسترده در سراسر میهن و جهان، رسانهای یگانه و با برخورداری از استقلال آرمانی، سیاسی و مالی مطلق، شاید در جهان حتی نوعی نمونه باشد.
با همین علل و از همین بابت نیز همیاری شورانگیزی را که هم-میهنان و اشرف نشانان امسال اما با سقفی بالابلند و بسی شایانتراز همیشه خلق نمودند، نهفقط بارقه عرق میهنپرستی و آزادیخواهی مردم ایران بلکه گلریزان شکوهمندی نیز از عواطف قلبی، عشق میهنی، حس انسانی و شوق آزادی بود که در قالب واژههای ساده و صمیمی یا شاعرانه و پراحساس بر زبان جاری شد و دلشدگان ناگزیر در تبعید را با هموطنان داخل ایران بخصوص با زنان و مردان رزمآور در” کانونهای شورشی“ چنان پیوند نمود که رستن دوباره گلستانی سرشار را در ایرانی آزاد و آباد و عاری از ستم و سرکوب و خیلی زود، نوید داده و در چشمانداز پیش رو نهاد؛ بیآنکه فراموش شود عزم، رزم و جانفشانی” کانونها “ که از مقاومت خونفشان اشرفیان ـ اینک مستقر در آلبانی و طی روزهای سخت تحریم و کشتار با تیر و تبر و موشک ـ نشأتگرفته و با صورتهای ناگزیر بسته و پنهان زیر نقاب اما با کلمات و الفاظ انگیزانندهشان که: ( نقل به مضمون ) ” امکان مادی نداریم تا کمکی تقدیم صداوسیمای آزادی کنیم اما قول میدهیم که بر فعالیتهای خود برای براندازی این رژیم جنایتکار بیافزاییم“، گرچه قلبهای حساس و ارواح آرزومند دیدار وطن را سخت ملتهب نمود اما جان را نیز از سروری یگانه سرشار ساخت که تبلور حضور و تلاش پیگیر مجموعهای عظیم، گسترده و بههمپیوسته از اشرفیان آلبانی، مجاهدین پراکنده در گوشه و کنار جهان و شورایی سیوهفتساله، یاران اشرفی و همیاران همیشگی وقتی در ” کانونهای شورشی“ نیز ضرب شوند، اول واژه دلچسب سرنگونی تکثیر و تعمیم و سپس صبح رهایی و همدلی هویدا خواهد شد.