بهیقین این اقدام قاطع از سوی کشوری که میزبان رزمندگان آزادی در اشرف ۳ میباشد، نخست جای قدردانی از تمامی سیاستمداران و انسانهای آزادهای را دارد که یکبار دیگر دست رد بر سینه هر نوع سیاست مماشات و یا چشمپوشی بر ادامه تروریسم صادراتی از سوی دیکتاتوری خامنهای زدهاند.
در این رابطه خبرگزاری آسوشیتدپرس مینویسد: «آلبانی دو دیپلمات رژیم ایران را به دلایل امنیتی اخراج کرده است. آسوشیتدپرس خاطرنشان میکند که آلبانی محل سکونت اعضای گروه اپوزیسیون در تبعید مجاهدین خلق میباشد که از عراق به آنجا منتقلشدهاند».
از زمان عزیمت مجاهدین به آلبانی ما شاهد تحرکات گسترده و فعالیتهای مخرب رژیم آخوندی از شاخ آفریقا تا اروپا و آمریکا بودهایم.
دستگیری و اخراج دو عضو تیم تروریستی حکومت در فروردین گذشته در تیرانا، دستگیری اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت آخوندی در وین به دلیل طرح سوءقصد انفجاری علیه گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس، اخراج دو دیپلمات رژیم از هلند به دلیل فعالیتهای تروریستی و جاسوسی علیه ایرانیان، دستگیری سه فرد متهم به سوءقصد تروریستی در ارتباط با طرح انفجاری در پاریس، دستگیری یک مأمور اطلاعات آخوندی در دانمارک و دو تن از عوامل دیگر وزارت اطلاعات در امریکا به دلیل جاسوسی و یا محکومیت دو تن از عوامل نیروی تروریستی قدس در شاخ آفریقا، تماماً بخشهای کوچکی از پازل بزرگتری بنام تروریسم کور و افسارگسیخته حکومت در پوش دیپلمات و یا در پوش فعالیتهای بهظاهر تجاری، فرهنگی، اقتصادی و رسانهای میباشند.
همچنین باید اذعان نمود که نقطه تمرکز فعالیتهای تروریستی ولیفقیه طلسم شکسته اکنون در اروپای میانه و همچنین بخشهای بزرگی از منطقه بالکان، به دلیل استقرار رزمندگان آزادی در آلبانی و باهدف ضربه زدن به مجاهدین در این کشور میباشد.
در این رابطه گسیل نیرو و تشکیل هستههای خفته در کشورهایی مانند بوسنی، کرواسی، کوزوو، بلغارستان، صربستان و یا مقدونیه که بخشا در پوش پناهنده و یا هزینههای میلیاردی باهدف ساختن زیر شبکههای فرهنگی و مذهبی میباشند، اکنون به موضوع نگرانی و همچنین هوشیاری بسیاری از دوایر در اروپا تبدیلشده است.
در این رابطه روزنامه الشرق الاوسط ( ۲۷ آذر ۱۳۹۷) در مطلبی می نویسد: «رژیم ایران اقدام به ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی برای عملیات تروریستی خود در کشورهای بالکان نموده است. این اقدام بعد از شکست تلاشهای سابقش در ایجاد ایستگاههای عملیاتی و خانههای امن برای طراحی حملات تروریستی در کشورهای اتحادیه اروپا بود».
بهراستی زمانی که به این دادههای بینالمللی نظر میافکنیم، نخستین سؤالی که به ذهن هر خوانندهای خطور میکند، نخست واقعیتی بنام حجم عظیمی از فعالیتهای تروریستی و جاسوسی رژیم آخوندی طی چند سال گذشته میباشد و سپس این سؤال منطقی که بهواقع دلیل و ریشه این تحرکات و طرح برنامههای مخرب دیکتاتوری ولیفقیه در چه پارامتری نهفته است؟
پاسخ به این سؤال را باید در دو مؤلفه مهم جستجو نمود. نخست سرزندگی، شادابی و عزم مجاهدین، بهعنوان نیروی پیشتاز جنبش برای واقعیتی دیگر بنام سرنگونی و دیگر وضعیت بهشدت وخیم رژیم و در دوران پایانی یک دیکتاتوری خونریز.
بر این منطق شاهد هستیم که وجود خیزشهای مختلف و گسترده ملی علیه کلیت نظام آخوندی بهویژه با آغاز قیام در دیماه گذشته که اکنون در شهرهای مختلف میهن امان همچنان ادامه دارد و وجود کاتالیزوری بنام "کانونهای شورشی" چگونه به بنبست، شقه و چشمانداز تیره برای رژیم آخوندی راه بردهاند.
خامنهای بهمانند تمامی دیکتاتورها در آخرین روزهای حکومت نیاز مبرمی به یک پیروزی دارد تا بدینسان فشار را از روی رژیمش خارج کرده و بدینسان بتواند بحرانهای حکومت را به بیرون منتقل نماید.
بر این منطق و به دلیل تمام شدن تمامی ظرفیتهای فکری، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و بهویژه خطوط استراتژیک که خود را در بنبستی بنام صدور بنیادگرایی و یا سرکوب خونین در داخل تعریف میکند، اکنون تروریسم دولتی تنها راه گشا و حلال مصائب و شکستهای ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکسته میباشد.
در این راستا یکی از ابزارها همان بهکارگیری هرچه گستردهتر از دیپلماسی حکومت برای ساختن زیر شبکهها و هستههای تروریستی است که تماماً در سفارتخانهها، دوایر دیپلماتیک و یا انجمنهای پوششی رژیم که بخشی از تیول اطلاعات آخوندی و یا نیروی تروریستی قدس میباشند، شکلگرفتهاند.
بهیقین راهحل خروج از این پروسه مخرب که جان انسانهای بیدفاع و بیگناه را در سراسر گیتی به خطر انداخته است، همان تعطیلی سفارتخانهها، مراکز دیپلماسی دیکتاتوری خامنهای و همچنین لیست گذاری سپاه پاسداران با زیر شبکهها تروریستی آن و نیز اطلاعات مخوف خامنهای میباشد.