استان وسیع خراسان و کلانشهر مشهد به دلیل شرایط اقتصادی و سیاسی و مذهبی جایگاه ویژهای برای کل حاکمیت و مخصوصاً شخص خامنهای دارد. به همین دلیل ضربه سنگینی به پیکر فرتوت ولیفقیه و گماشتگان درجه اول وی از قبیل علمالهدی و رئیسی آدمخوار که شریک دزد خامنهای در غارت داراییهای استان قدس رضوی و موقوفات وسیع متعلق به آستان قدس هستند، وارد گردید.
شعار مرگ بر گرانی بهسرعت و بلافاصله تبدیل به شعار کوبنده مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایتفقیه شد که در ادامه آن مراکز و نهادهای سرکوبگر وابسته به رژیم در شهرهای مختلف از قبیل مراکز نماز جمعه و خانه امامان جمعه و حوزههای مرتبط و مراکز بسیج... در چندین شهر بزرگ و کوچک بهطور بیسابقهای در هم کوبیده و یا به آتش کشیده شد.
بعدازآن قیام بزرگ شعارهای قیام آفرینان هرروز رادیکالتر و متکاملتر و دارای غنای عمیقتری میشد که حاکی از پیشرفت و تعمیق جنبش در مدار تکاملی میباشد. عطف به همین شرایط در قیامهای متعددی که در ادامه و امتداد قیام ۹۷ تا به این لحظه به وقوع پیوسته است، تنوع شعارها و محتوی آگاهیبخش و افشاگرانه آنها بهغایت غرورآفرین و شگفتانگیز و حکایت از شناخت عمیق و آگاهی سیاسی اقشار مختلف دارد. در این نوشته به چند نمونه برجسته از این شعارها و نتایج و اهداف آنها اشاره میشود:
۱- با شعار معروف «اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» که بهسرعت همگانی شد، به پروژه ارتجاعی و استعماری اصلاحات از درون رژیم که از دوم خرداد سال ۷۶ با سردمداری آخوند هفتخط (خاتمی) شروع شد، مهر باطل زده شد. تحت این افسون آخوندی و پوشش سیاسی قلابی که درست ۲ دهه به طول انجامیده است؛ خسارات سنگینی به جنبش انقلابی نوین مردم ایران وارد شد که شرح مفصل و جداگانهای را میطلبد. اما بهطور خلاصه توطئههای سنگین و بیشماری علیه مقاومت مشروع مردم از قبیل کودتای ۱۷ ژوئن و بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش و لیست گذاری سیاه و مماشات و معاملات کثیف و زد و بند استعماری و ارتجاعی برای حفظ رژیم، تحت این پوشش و توجیه سیاسی انجام میگرفت. نتایج شوم این سیاست منجر به پیچیده شدن شرایط مبارزه و طولانی شدن عمر رژیم منحوس گردید. شایان یادآوری است که در میان انبوه دود و دم تبلیغاتی داخلی و بینالمللی آن روزگار تنها کسی که در فردای انتخابات قلابی و رئیسجمهور شدن خاتمی اعلام کرد که افعی کبوتر نمیزاید؛ همانا رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی بود که با روشنبینی خاص و درک عمیق خود از ماهیت آخوندی از فردای ۳۰ خرداد سال ۶۰ بر اصلاحناپذیری این رژیم از درون تأکید میکرد؛ و این تشخیص بجا برگ زرین دیگری از افتخارات تاریخی و بهیادماندنی و رهبری هوشیار جنبش سازمانیافته است.
۲- با شعار دشمن ما همینجاست دروغ می گن آمریکاست، قیام آفرینان شجاع و بصیر به دنیا نشان دادند که ترفند و دجالیت ۴۰ ساله آخوندها به سردمداری خمینی و خامنهای که از همان ابتدا میمونوار برای خارج کردن نیروهای انقلابی از صحنه، از این شعار توخالی بهغایت سوءاستفاده میکردند؛ مهر باطل پررنگی زدند. آنهم در شرایطی که ولیفقیه ارتجاع برای رد گم کردن دشمن اصلی خود یعنی مردم و مقاومت آنها در تمامی روضههای سیاسی خود با دشمنتراشی قلابی و بیمحتوا از آمریکا، سعی در فریب مردم ایران و مردم کشورهای مسلمان منطقه داشته است. جالبتوجهتر اینکه این شعار در شرایطی از طرف قیام آفرینان بهطور گسترده و فراگیر مطرح میشود که آمریکا بیسابقهترین تحریمها را علیه رژیم آخوندی به جریان انداخته است. این شعار یک تودهنی بزرگ به خامنهای و کل حاکمیت آخوندی همراه با تمامی عمله و اکره های داخلی و خارجی رژیم است که سعی میکنند وانمود کنند که تحریمها به زیان مردم ایران است تا از این طریق حقایق را وارونه جلوه دهند و به کمک رژیم بشتابند.
۳- با شعار معنیدار اسلام و پله کردند مردم رو ذله کردند، نشان دادند که مردم آگاه ایران بهدرستی تشخیص داده و میدهند که شخص خمینی و خامنهای و آخوندهای قاتل و تبهکار و وطنفروش نهتنها کمترین بویی از اسلام راستین و واقعی نبردهاند؛ بلکه کاملاً بر ضد آن عمل میکنند؛و با سوءاستفاده از عقاید و فرهنگ مذهبی مردم جز به غارت و ستمگری و اختناق و چپاول و تعدی به جان و مال و ناموس مردم به چیز دیگری نمیاندیشند. در این میان ترفند وزارت بدنام اطلاعات و ارگانهای گوناگون سرکوب همراه بهاصطلاح ورشکستگان سیاسی خارج کشوری و اضداد مقاومت و مجاهدین که گویا اسلام همانی است که آخوندهای نمایندگی میکنند، رنگ میبازد و مردم آگاه ایران وجه تمایز اسلام مترقی و مردمگرا را که مجاهدین در ۵۳ سال نبرد با دو دیکتاتوری از خود نشان دادند را بهخوبی تشخیص میدهند. شعارهای «نصر من اله و فتح قریب» و «هیهات منا الذله» گواه روشنی بر تائید حقیقت آگاهی و شعور بالای سیاسی قیام آفرینان است.
برای جلوگیری از اطاله کلام در این نوشته از پرداختن و تجزیهوتحلیل انبوه شعارهای کوبنده بهعنوان مصادیقی آگاهیبخش که نشان از رشد و بلوغ سیاسی اقشار مختلف دارد، صرفنظر میکنم و فقط بهعنوان نتیجهگیری و بجا آوردن حق مطلب بدون ذرهای تبلیغات و اغراق باید تصریح کرد که هر نوع شعار مترقی و حقطلبانهای که این روزها تودههای مردم بهجانآمده به زبان میآورند، بدون الهام و انگیزه از مبارزه خونین ۴۰ ساله پیشتازان آن ممکن نبود و بدینصورت خلق نمیشد. اگر امروز گفته میشود که نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران یا سوریه را رها کن فکری به حال ما کن و یا پشت به دشمنرو به میهن، محصول شعارهای مبارزاتی است که برای پیش برد آن، ۱۲۰ هزار شهید جان باخته راه آزادی، تقدیم ملت ایران شده است، و این مجاهدین بودند که از فردای ۳۰ خرداد و از همان ابتدا گفتند و تصریح کردند که سرکوب در داخل و صدور ارتجاع به منطقه، مستمسک حفظ رژیم و بقای آن در حاکمیت است و لاغیر. این مقاومت سازمانیافته بود که با افشای دزدیها و وطنفروشیهای سران رژیم پرده از ماهیت آخوندها برمیداشتند و بهای آن را، رشیدترین فرزندان خلق میپرداختند. آری روزگار عوامفریبی آخوندها به سر آمده و مردم و پیشتازان آنها در آیندهای نهچندان دور طومار این رژیم را در هم خواهند کوبید. به امید آن روز که دور نیست.