رضا پهلوی مزدور رژیم نیست. گناهان و جنایات پدر و پدربزرگ و عمهاش هم؛ اگرچه که هیچگاه محکومشان نکرده، به او مربوط نیست. اما بهراحتی میتواند آلت دست آخوندها بشود و ظاهراً شده است.
سید محمد خاتمی که به "سیدخندان"! معروف شده بود و در دوران جنگ با عراق، وزیر تبلیغات رژیم بود، دو خیانت بزرگ و مهم به مردم و کشور ایران کرد. او یک جریان بیریشه و بیبو و خاصیت به اسم "اصلاحطلبی"! راه انداخت و با وعدههای دروغ، بهاصطلاح رئیسجمهور اصلاحطلب شد و بهاینترتیب مانع از سرنگونی آخوندها شد.
خلاصه حرف و وعدههای سیدخندان با مردم ایران این بود که:
..... اگر از دست نظام جانتان به لب رسیده نگران نباشید. نیازی به قیام و تظاهرات و مبارزه مسلحانه نیست. دنبال حمایت از اپوزیسیون برانداز هم نباشید. اگر آنها هم بیایند از ما بدترند. کشت و کشتار و انقلاب لازم نیست. این نظام از درون قابل اصلاح است و عدهای از مقامات و دستاندرکاران سابق و فعلی نظام به رهبری و سرپرستی خود من دنبال این هستیم که نظام را از درون اصلاح کنیم و مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را حل کنیم. شما فقط با خیال راحت بروید به خانه هاتان و به ما فرصت کافی بدهید. تظاهرات سال ۱۳۷۷ (سال دوم ریاست جمهوری خاتمی) بهفرمان خود او به خاک و خون کشیده شده و سرکوب شد و او نشان داد که در سرکوب اعتراضات براندازانه با کسی شوخی ندارد.
اما حرفش با دولتهای غربی این بود که:
....... ما برای خودمان یک تمدن و حقوق بشر اسلامی داریم که مثل مال شما نیست اما برای خودش تمدن است و برای آدمها حقوق مخصوصی را قائل است. بیانید باهم "گفتگوی تمدنها" داشته باشیم. شما بهراحتی میتوانید با ما قراردادهای اقتصادی ببندید و سودتان را ببرید. فقط روی اپوزیسیون اصلی و برانداز ما فشار بگذارید و نگذارید بین شما و ما را بهم بزنند و مانع امضاء قراردادهای اقتصادی بشوند. و بهاینترتیب دولتهای غربی که آب از لبولوچه هاشان راه افتاده بود با امضاء قراردادهای نان و آبدار شروع به مماشات کردند و به خواست خاتمی، اسم شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین را در لیست تروریستی امریکا و اروپا گذاشتند و دستوبال مقاومت مردمی و برانداز را برای سالها بستند.
خاتمی برای هشت سال رئیسجمهور بود و بعد از دو دوره ریاست جمهوری و همدستی با ولیفقیه و خرابتر کردن اوضاع کشور از همه نظر، وقتی از او درباره وعدههای قبل از انتخابات و نتیجه کارهایش پرسیدند گفت که او حالا فهمیده است که کارهای نبوده و فقط یک "تدارکاتچی" برای ولیفقیه بوده است.
از آن داستان تقریباً دو دهه گذشته است. شورا و مجاهدین توانستند با تلاش بسیار نام خود را از لیست تروریستی بیرون بیاورند. حمایت بسیاری از دولتمردان و دیپلماتهای آمریکائی و اروپایی را برای مبارزه مردمی و برحق خود با رژیم ملاها به دست بیاورند و خط مماشات با رژیم را افشا و بیآبرو کنند. نیروهای خودشان را از دهان گرگ در عراق بیرون کشیده و سالم به آلبانی بیاورند. سرنگونی و براندازی را همچنان در دستور کار خود قرار داده و بهفرمان فرمانده بزرگ مسعود، کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت را در داخل ایران راه بیندازند و به اقرار خامنهای جنایتکار، قدرت خودشان را در قیام دیماه ۹۶ نشان بدهند.
حالا ترامپ بجای اوبامای سازشکار رئیسجمهور امریکاست و بخشی از یاران و حامیان آمریکایی مقاومت در کنار ترامپ و در پستهای مهم دولت او حضور دارند.
رژیم بهسختی ترسیده است و دنبال چارهای برای خنثی کردن مبارزات براندازانه مجاهدین است. سرنگونی را در چشمانداز میبیند و دنبال راه چاره است. میداند که مردم دیگر گول اصلاحطلبان و خاتمی و روحانی را نمیخورند. میبیند که بازی "اصلاحطلب – اصولگرا" تمامشده است. میخواهد به هر ترتیب شده با خنثی کردن حمایتهای مردمی از کانونهای شورشی و آلترناتیو برانداز شورای ملی مقاومت، و با ضربه زدن به این آلترناتیو، عمر خودش را تا پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ ادامه بدهد. با این امید که ترامپ برای بار دوم انتخاب نشود و فردی مانند اوباما رئیسجمهور امریکا بشود. با این تصور که بازهم از حمایتها و مماشات آمریکاییها در کنار اروپائیها بهرهمند شود. رژیم میخواهد که از زبان کسی بجز عوامل خودش به مردم ایران بگوید که برای براندازی نیازی به مبارزه و قیام و کانونهای شورشی وجود ندارد و از مردم بخواهد که از مجاهدین و کانونهای شورشی حمایت نکنند.
اینجاست که نام رضا پهلوی بهعنوان کسی که مثلاً "میتواند محور و نماد وحدت و اعتماد ایرانیان"! باشد توسط عوامل وزارت اطلاعات و برخی از بهاصطلاح روشنفکرانی که به خاطر منافع فردی و گروهی مایل نیستند که سرنگونی آخوندها به دست مقاومت ایران را ببینند، مطرح میشود. رضا پهلوی سالهاست اینجاوآنجا ادعا کرده و نشان داده است که او هم علاقهای به این آلترناتیو برانداز ندارد. بارها گفته است که مجاهدین را قبول ندارد و برای سرنگونی رژیم نیازی به مبارزات قهرآمیز و کانونهای شورشی و قیامهای خشن نیست. ادعا میکند که بخشی از سپاه و بسیج که به گفته او "دستی در جنایات رژیم ندارند"! از او حمایت میکنند و بنابراین مردم ایران را تشویق میکند که از حرکتهای خشن و از مجاهدین و کانونهای شورشی حمایت نکنند و دوری کنند و کمی صبر کنند تا او با "نافرمانی مدنی"! و به یاری همان بخش از سپاه و بسیج کار سرنگونی نظام را به سرانجام برساند.
بهاینترتیب رژیم تلاش میکند که در زمان فعلی و در شرایط اسفباری که دارد و درحالیکه رعشه سرنگونی سرتاپایش را فراگرفته، همان نقشی را که شیخ محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ برای مدت هشت سال انجام داد (و عمر نظام را بیست سال طولانیتر کرد) بر عهده رضا پهلوی بگذارد. اما مردم دیگر آن مردم بیست سال پیش نیستند و بازی "اصلاحطلب اصولگرا" را پشت سر گذاشتهاند.
رضا پهلوی مزدور رژیم نیست. گناهان و جنایات پدر و پدربزرگ و عمهاش هم؛ اگرچه که هیچگاه محکومشان نکرده، به او مربوط نیست. اما بهراحتی میتواند آلت دست آخوندها بشود و ظاهراً شده است.