دراین رابطه خبرگزاری رویتر در گزارشی به نقل از این مقام سیاست خارجی در اروپا می نویسد: « ما آمادهایم اگر مذاکرات با رژیم ایران به نتیجهیی نرسد تحریمها را قاطعانه اعمال کنیم».
این گزارش در ادامه می افزاید: « سه دیپلمات گفتند، تحریمها میتواند شامل مسدود کردن داراییها و ممنوعیت علیه سفر فرماندهان سپاه پاسداران و توسعه برنامه موشک بالستیک رژیم ایران باشد».
ترجمان این جملات به معنای پنهانکاری های خامنه ای در زمینه اطلاع رسانی برسر موضوعات "حیاتی" برای "ام القرای" ولایت می باشد.
به یقین نخستین سوالی که اکنون در جامعه پدیدار گردیده ، علت و چرایی این پنهانکاری های عامدانه می باشد. پاسخ به سوال را باید در اوضاع بهم ریخته رژیم ، وجود ترس و ناامیدی گسترده در میان سپاه، اطلاعات و بسیج سرکوبگر که پایه های اصلی حاکمیت را تشکیل میدهند و همچنین جوش و خروش مردم در شهرها علیه کلیت نظام آخوندی جستجو نمود.
خامنه ای بخوبی مطلع است که هرگونه روشنگری در رابطه با وجود مذاکرات محرمانه ، به معنای ضربه ای محکم به نظام آخوندی میباشد و بدین سان مجموعه ای از "توهم و خیالپردازی " که وی عامدانه و با خرج میلیاردها دلار از سرمایه های مردم ایران و یا آن برج و باروت مصنوعی که از “عزت ، قدرت و توانمندی " پوشالی ساخته بود ، یک شبه به مانند "حبابی " خواهد ترکید.
براین سیاق نیزجامعه جوشان و دردمند ایران که اکنون با خیزش های خود و بویژه طی یک سال گذشته رژیم را برای آزادی به چالشی ملی کشیده است ، درخود پتانسیل مضاعفی احساس کرده و به مبارزه ضریب خواهد زد.
سخن از مذاکرات محرمانه برسر موضوعاتی است که تا به امروز خامنه ای در تمامی تبلیغات درون حکومتی از آنان بعنوان "خطوط قرمز" یاد می کرد.
وی بکرات با "دوز و کلک" گفته است که برنامه های موشکی رژیم هرگز "قابل مذاکره" نمی باشند.
برای نمونه در تاریخ ۱۱ فرودین ۱۳۹۵ مقام معظم زهر خورده طی سخنانی در جمع مداحان نظام و در پاسخ به رفسنجانی که قبل از " استخری شدن" در توئیتی خطاب به رهبر نظام نوشته بود: “دنیای فردا ، دنیای گفتمان است و نه موشک ها " ، پاسخ داده بود: «کسانی که میگویند دنیای فردا دنیای مذاکره است و دنیای موشک نیست، ناآگاه یا خائن هستند». ( سایت حکومتی صراط نیوز – همان تاریخ )
از گذشته های نه چندان دور نیز می دانیم ک خامنه ای فردی "ضعیف ، خود محور و رجز خوان" میباشد. وی که قمار باز قهاری است، طی مذاکرات اتمی که خود شخصاً در پشت آنها قرار داشت و سرانجام با خروج ایالات متحده از توافق اتمی، با شکست روبرو گردید، هرگز جرات قبول "مسئولیت" شکست های رژیم و عقب نشینی های فرسنگی از “هارت و پورت های" اتمی را نداشت.
ولی فقیه که اکنون در درون رژیم نیز با موقعیتی بغایت لرزان روبر می باشد، در آن دوران ادامه برجام با اتحادیه اروپا را منوط به اجرایی نمودن شش شرط کرده بود.
وی در این رابطه خطاب به متولیان حکومت و بویژه دولت آخوند روحانی که مسئولیت انجام مذاکرات محرمانه را بعهده دارد ، گفته بود ، این شش شرط عبارتند از: « صدور قطعنامه علیه آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل ، مطرح نشدن برنامه موشکی و اقدامات منطقهای ایران در مذاکرات، تضمین تجارت با ایران از سوی بانکهای اروپایی، تضمین فروش کامل نفت ایران، جبران بدعهدی گذشته و مقابله با تحریمهای آمریکا».
به یقین تن دادن ولی فقیه به این دور از مذاکرات و بدون دستیابی به پیش شرط های فوق با اتحادیه اروپا ، تائیدی بر وضعیت لرزان وی و بویژه مختصات بسیار شکننده “عمود خیمه نظام » در مجموعه بحران های خود ساخته بین المللی و منطقه ای می باشد.
بسیاری از کارشاسان بدرستی براین باور هستند، خامنه ای اکنون در چنان وضعیتی است که در صورت ادامه بحران ها که از فردای راه افتادن موج اعتراضات و تظاهرات های داخلی و یا تحریم های خارجی، گلوگاه تنفسی رژیم را گرفته و حکومت را به خفگی کامل کشانده است ، نه تنها با زانوان خونین دیگری به پای مذاکرات خواهد رفت ، بلکه حتی "دمپایی های طرف مقابل" را برای حفظ نظام ، در پشت دستشویی «استکبارجهانی» جفت خواهد کرد.