بهروز پرتوی:‌ سیدعلی، لجن های سبز ته حوضش و قورباغه ها

دوران تغییر کرده است و عالم و آدم می بینند که دوران تغییر کرده است. دوران حالا دوران کانونهای شورشی و ارتش آزادیست. دوران سرنگونی حکومت پلید آخوندیست. مقاومت قهرمانانه مردم ایران در مقابل رژیم آخوندی از زندان لیبرتی تا زندان اوین همه چیز را از اساس تغییر داد.

این واقعیت را هم رژیم آخوندی خوب میفهمد و هم دار و دسته مماشات. آیت الله بی بی سی و حجت الاسلام اشپیگل هم خوب میفهمند که دیگه تمومه ماجرا.

تا همین چند وقت پیش هروقت مطبوعات دستگاه مماشات مثل بی بی سی و دویچه وله و همین اشپیگل شروع به دروغ پردازی در مورد مقاومت ایران و شیطان سازی از مجاهدین میکردند میدانستیم که رژیم قصد حمله به مجاهدین در اشرف یا زندان لیبرتی را دارد. اول این خبرگزاریهای خیلی آزاد با مزدوران وزارت اطلاعات مصاحبه میکردند که مجاهدین خودشان خوشان را میکشند، بعد رژیم به اشرف و لیبرتی حمله میکرد. مارتین کوبلر عضو حزب سبز آلمان هم حملات رژیم را تسهیل میکرد. بعد از حمله هم خانم بریتا واگنر عضو حزب سبز آلمان که از قضا هم سفیر آلمان در عراق بود و هم همسر مارتین کوبلر از دولت عراق به خاطر محاصره دارویی و غذایی مجاهدین تشکر میکرد. خانم کلودیا روث هم که رئیس حزب سبزهای آلمان بود در آلمان با سفیر رژیم آخوندی جلسه مطبوعاتی میگذاشت و از اینکه چرا تشکیلات مجاهدین از بین نمیرود گله و شکایت میکرد

 

سابقا خاتمی و روحانی و ظریف میامدند اروپا و در کنار امثال یوشکا فیشر و کلودیا روث عکسهای خندان میگرفتند وادای مدرن و متمدن شدن در میاوردند و با ثروتی که از مردم ایران سرقت کرده اند حمایت سیاسی میخریدند. از آن طرف هم ترویکای اروپایی به ایران و زیارت قبر خمینی دجال و چاه جمکران میرفتند و صلوات میفرستادند. بعد هم قرارداد فروش دستگاه استراق سمع و بنز ضد گلوله و وسائل شکنجه و طناب دار و سنگ قبر امضا میکردند و اسمش را میگذاشتند "گفتگوهای سازنده". بعد هم دست در دست هم در بالکن ظاهر میشدند و لبخند زنان دست تکان میدادند.

اول و آخر این گفتگوهای سازنده این بود که همه مجاهدین را در زندان لیبرتی قتل عام کنند، مقاومت مردم ایران را متلاشی کنند تا رژیم هم در عوض ده برابر بیشتر دستگاههای استراق سمع و بنز ضد گلوله، طناب دار و سنگ قبر ازشان بخرد. اما نشد. دوران عوض شد.

مجاهدین در لیبرتی مقاومت کردند و اشرف نشانان در سراسر دنیا مقاومت کردند تا همه مجاهدین به سلامت از عراق خارج شدند و در آلبانی مستقر شدند، تشکیلاتشان را هم حفظ کردند و شروع به ساختن یک دو سه صد هزار اشرف کردند.

در نتیجه این ایستادگی بی نظیر سازمان مجاهدین و مقاومت سازمانیافته مردم ایران هرروز گسترده تر و قویتر میشود. از آنطرف رژیم آخوندی در سراشیبی سرنگونی محتومش از همیشه مطرودتر و منفورتر است.

دیگر نه رژیم آخوندی امکان فرستادن پول برای خریدن حمایت سیاسی دارد و نه اینطرف امکان فروختن بنز و ولوو و اسکانیا و رنو و طناب دار مرغوب و سنگ قبر. سید علی چلاق مانده است و لجن های سبز ته حوضش و چهارتا قورباغه هم رنگ لجن ها

دوران عوض شده است، این بار که ظریف به آلمان آمد، دیگر نه از قدم زدن در ساحل رودخانه خبری بود، نه از لبخند در بالکن. تحریم های گسترده بین المللی راه هرجور بده وبستان مابین رژیم آخوندی و دستگاه مماشات را بسته است.

تنها چیزی که دستگاه مماشات به ظریف داد تا با خودش به دفتر مقام عظمی در تهران ببرد دو صفحه چرندیات تکراری و حرف مفت در اشپیگل آنلاین بود. حرف مفت مالیات ندارد و شامل تحریم هم نمیشود.

ولی اشپیگل آنلاین و لجن های سبز حوض سیدعلی و قورباغه های توی حوض هم هیچ دردی از دردهای بی درمان رژیم را دوا نکردند. دوران دیپلماسی لبخند و "گفتگو های سازنده" با آخوندهای جنایتکار دیگر تمام شده است. ظریف دست از پا درازتر به بیت عظمی برگشت و کنار گذاشته شد. مردم ایران خواهان ساختن یک ایران آزاد و دمکراتیک بدون شیخ و بدون شاه هستند

دوران حالا دوران سرنگونی رژیم منفور آخوندی به دست کانونهای شورشی و ارتش آزادیست .

خلق جهان بدانند مسعود رهبر ماست

هزار اشرف میسازیم