مرد علاقمند بود شمار دقیق مردگانی را که به گورستان میبرند پیش خود داشته باشد. اما خیاط از بد حادثه سواد نداشت و طبعا نمی توانست حساب و کتاب شمار مردگان شهرش را داشته باشد. لختی اندیشید و بالاخره چاره ای یافت، برای همین منظور از بازار محله کوزه ای خرید و مقداری سنگ ریزه نیز از بیابان جمع کرد. از آن روز هروقت جنازه ای را به گورستان می بردند او یک سنگ در کوزه می انداخت و آخر هر ماه آنها را شمرده و به این ترتیب آمار مردگان شهرش را نزد خود حفظ میکرد! طبعا این کار او برای مردمی که فهمیده بودند خیاط مرده می شمارد و سنگ در کوزه می اندازد بسیار مضحک و موجب تمسخراو شده بود! دست بر قضا چندی بعد مرد خیاط دچار بیماری مهلکی شد و بهمان علت پس از مدتی نیز به دیار باقی شتافت و مغازه اش هم تعطیل و تخته شد . روزی یکی از مشتریانش برای گرفتن لباس خود به خیاطخانه او مراجعه کرد ولی مغازه را بسته یافت. از همسایگانش سراغ خیاط را گرفت، در پاسخ باو گفتند: «خیاط در کوزه افتاد!».

این داستان که بصورت تمثیل در زبان فارسی رواج یافته در موارد زیادی از زندگی روزمره ما مصادیق عینی و واقعی پیدا میکند. با پوزش از خیاط عزیز و از آنجایی که میگویند در مثل مناقشه نیست، این ضرب المثل مرا بیاد داستان لیست گذاری های آمریکا، اتحادیه اروپا، دول فخیمه انگلستان، استرالیا و کانادا و غیره میاندازد که روزگاری برای دلجویی و مماشات با آخوندهای ایران ویران کن و اسلام پناه دین فروش و بطور مشخص خاتمی شیاد و مکار، در کمال ناجوانمردی و بی پرنسیبی سیاسی و بدور از هرگونه عدالت، این اربابان بی مروت دنیا، مقاومت عادلانه مردم ایران را یکی پس از دیگری در لیستهای سیاه خویش قرار میدادند! و عجبا که این اعمال شنیع آنها اتفاقا بعنوان پاداش رذیلانه جنایاتی تلقی میشد که رژیم آشکارا با کشتار نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه مرتکب میشد و تاوانش را مقاومت ما مظلومانه میپرداخت! سرگردگان سپاه علنا هم به این کشتارها اعتراف و افتخار میکردند. جانیان سفّاکی از قبیل رفیقدوست که بی محابا به نقش رژیم ولایت فقیه در این اعمال تروریستی اذعان کرده بود. او صراحتا گفته بود که ایدئولوژی و چاشنی انفجاری کشتار تفنگداران آمریکایی در بیروت توسط آنها انجام شده و یا انفجار خبر در عربستان توسط رژیم صورت گرفته است.اما گویی هیچیک از این جنایات علیه آمریکا نیز خشم آنها را برنمی انگیخت! دولت مماشاتگر کلینتون درعوض با چشم پوشی از این جنایت آخوندها آنها بنا بدرخواست آخوند خاتمی، سازمان مجاهدین را در لیست تروریستی خود قرار داند. زهی بیشرمی و وقاحت و پستی سیاسی بر این همه بیعدالتی! و البته به تبع آن انواع بلایای زمینی و سماوی نیز از بمباران قرارگاههای مقاومت گرفته تا قتل عام وحشیانه مجاهدین آزادی ستان در اشرف و لیبرتی و مسدود کردن حسابهای مالی مقاومت و حمله به مقر مقاومت ایران در فرانسه و آن فضاحت تاریخی برای دولت فاسد ژاک شیراک و غیره را دقیقا برای معامله و قراردادهای میلیاردی و همچنین خشنودی و دلجویی از ملایان جنایتکار بر سرمان فرود میاوردند. اما امروزه با تروریست نامیدن سپاه جهل و جنایت پاسداران تبهکار توسط دولت آمریکا، دقیقا خیاطباشی سپاه با قباهایی که از اول بر تن ملایان و سپاهیانی همچون قاسم سلیمانی جلاد دوخته بود با همه مشتریان پاسدارش و با چه خفّت و زاری و درماندگی در کوزه مرگ فروافتادند!.
از یاد نبرده ایم که اصحاب مماشات در همه جا در جریان خروج مقاومت از لیست سیاه آمریکا به چه رجزخوانیها و تهدیدها و حرکات شنیعی دست میزدند. از شازده کوچولوی پاسدار دوست بیوطن هایی از قبیل تریتا و آخوندهایی که در دیار شیطان بزرگ مدره نمایی میکردند و تروریستها و قاتلهایی که از طرف وزارت اطلاعات بعنوان استادان مدعو! در دانشگاههای امریکا در دوران اوباما جان عزیزشان بکار توطئه علیه مقاومت مشغول و بسیار دل نگران از اینکه مبادا دولت آمریکا به حکم دادگاهش مبنی بر خروج مجاهدین از لیست سیاه گردن بنهد و سازمان از لیست مربوطه خارج شود!.
بالاخره یک هفته بعد از اعلام گنجاندن نام ننگین سپاه خونریز پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی خارجی توسط پرزیدنت ترامپ، این نهاد سرکوبگر با بیش از یکصد و پنجاه هزار عضو که تحت فرماندهی مستقیم خامنه ای قرار دارد رسما به فهرست گروه های تروریستی خارجی اضافه شد و در فدرال رجیستر ثبت شد. به این تریتب نام سپاه رسما در کنار فرزند خواندگان عقیدتی تروریستش یعنی القاعده و داعش قرار گرفت.
لیست گذاری سپاه توسط ایالات متحده آمریکا امری خلق الساعه و موضوعی غیرمنتظره برای مقاومت ایران نیست. این مقاومت طی سالیان دراز با کار و تلاش مستمر و فشرده در کنگره آمریکا و پارلمانهای کشورهای مختلف اروپایی و نیز پارلمان اروپا و با چاپ و انتشار نزدیک به ۲۰ کتاب و هزاران سند متقن در مورد ماهیت تروریستی سپاه، حملات سایبری و فعالیتهای هسته ای برای بدست آوردن بمب اتمی و اقدامات جنگ افروزانه آن دست به افشاگری های وسیعی زده که رقم آن به هزاران مورد بالغ میشود. بعنوان مثال در سال ۲۰۰۷ قطعنامه یی مبنی بر لیست گذاری سپاه پاسداران در کنگره آمریکا بجریان افتاد که از حمایت دهها تن از اعضای ارشد مجلس نمایندگان آمریکا و نیز سناتورهای برجسته آن دوران از قبیل جان کری (وزیر خارجه بعدی آمریکا)، هیلاری کلینتون و نیز اوباما که آن زمان در زمره حامیان این قطعنامه چند حزبی بودند برخوردار شد. مقاومت ایران قدم بقدم در طی سالیان دراز تمام فعالیتهای سپاه را مو بمو زیر نظر داشته و در هر مورد افشاگریهای لازمه را انجام داده است. از بلوای مکه تا تمامی عملیات تروریستی سالیان سپاه در منطقه هیچیک از نگاه تیزبین این مقاومت مخفی نمانده است. افشاگریهای مربوط به فعالیتهای هسته ای در سایتهای سپاه که مدتهای مدید سازمان انرژی اتمی و رئیس مماشاتگر آن زمان محمد البرادعی که از امدادرسانان رژیم محسوب میشد از پذیرش آن افشاگریها سرباز میزدند، خود یک نمونه از این فعالیتهای درخشان است.
این لیست گذاری آب را یا بهتر بگوییم سیلاب ویرانگر را به درون لانه این جلّادان روانه کرد. البته چه خوب که آب پاکی روی سر و دست همه ریخته شد و آنان جملگی ثابت کردند که اصحاب اصلاح طلب و حامیان ژورنالیستشان در رادیو و تلویزیونهای بدنام خارجه که سالیان چهره کثیف پاسداریشان را زیر ماسک مدره نمایی و اپوزیسیون قلابی پنهان کرده و پز دموکرات مابی میدادند همه از قماش پاسداران جنایتکارند و بس . ظریف درمانده هم که روزگاری میگفت یک بمب امریکا میتواند بساط قوای نظامی ولایت را در هم بپیچد برای عقب نماندن از قافله بسوگ نشسته ولایت، از روحانی خواست تا با آمریکا عمل متقابل به مثل کند و آنها را هم در لیست تروریستی رژیم تروریست پرور خود بگنجاند!! وی تا جایی پیش رفت که دیدار خود با فرماندهان بخت برگشته پاسدار و قاسم سلیمانی جلّاد را برای خویش در زمره افتخاراتش ذکر میکند! باید به او و برادران پاسدارش بخصوص قاسم سلیمانی نگونبخت گقت باش تا نشانهای افتخار ذوالفقار واقعی و تاریخی را مردم بجان آمده ایران بر سینه های شما جلاّدان بکوبند.
این داستان از سوی دیگر چهره و ماهیت برخی مدعیان باصطلاح اپوزیسیون رژیم را چه در داخل و خارج کشور به روشنی بارز نموده است. با نیم نگاهی به مواضع آنها بروشنی درمیابیم که تا کجا در منجلاب این رژیم فرو رفته و در سوک این لیست سیاه به ماتم نشسته اند و هر یک با زبانی به محکومیت آن پرداخته اند.
این لیست گذاری به مثابه یک خط ممیّزه بین مقاومت و داستان آلترناتیوسازی های قلابی که بخشی از پروژه شیطان سازی و تروریسم رژیم علیه مقاومت است شدیدا مرزها را مشخص و هویتها را بارز میکند. همه لاجرم در مقابل این سئوال مشخص قرار میگیرند که: آیا لیست گذاری سپاه آری یا خیر؟ هر نیرو و جریان و افراد سیاسی باید وضع خود را در این رابطه روشن کنند . دیگر یا باید زنگی زنگی بود و یا رومی رومی! بقول معروف شتر سواری دلا دلا نداریم!؟ بچه شاه هم که خودش را به سپاه و بسیج می چسباند و آنها تضمین امنیت آینده اعلام می کرد، رسوا شد و هم جنسی شاه و شیخ علیه ملت ایران برای همگان برملا گردید. شازده در یک مصاحبه در سال ۲۰۰۲ یعنی از ۱۷ سال پیش به روشنی تصریح کرده که در تقابل با رژیم باید راه برون رفتی برای عناصر سپاه و آخوندها در نظر گرفته شود. بهمین دلیل او از همان زمان رابطه اش را با اخوی های پاسدار و حضرات آخوند که روزگاری دستبوس ابوی فراریشان بودند برقرار کرده بود. این پروژه آلترناتیوسازی بر علیه مقاومت مشروع و عادلانه ایران از دیرباز در دستور کار رژیم قرار داشته و این خودفروشهای سیاسی عوامل اجرایی آن بوده اند.
بنابراین شاخص انقلابیگری و میهن پرستی و ضد رژیم بودن از خط لیست سیاه سپاه و تحریم میگذرد. طبعا این نقطه تلاقی افراد و جریاناتی است که بنحوی سرو سرّی با رژیم دارند و خود را زیر ماسک آلترناتیوی قلابی پنهان کرده اند! رند عالمسوز شیراز حافظ عزیز در باره اینان چه زیبا فرموده:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

پیامدهای وخامتبار و نابود کننده لیست گذاری سپاه
سپاه پاسداران با سوٰء استفاده دجالانه از آیه: وَأَعدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ منْ قُوَّةٍ «هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آن‌ها (دشمنان)، آماده سازید»، توسط خمینی دجّال در دوم اردیبهشت سال ۵۸ طی فرمانی به شورای انقلاب اسلامی رسما برای پاسداری از ارتجاع وصدور ارتجاع و تروریسم بنیاد نهاده شد و قانون اساسی رژیم هم روی همین صدور ارتجاع درخارج از مرزهای ایران تاکید دارد.
عواقب مهلک این لیست گذاری بر کسی البته پوشیده نیست. حال بگذار خامنه ای در یک ضرب المثل بی ربط و بی مسمی آنرا «گربه رقصانی آمریکا بماند» ! قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست «سازمان‌های تروریستی خارجی» وزارت خارجه آمریکا (FTO) از سوی دولت دونالد ترامپ نه تنها شامل تجارت و مؤسسات و شرکتهای خارجی با رژیم ولایت فقیه بلکه طیف گسترده ای ازمراودات و معادلات سیاسی و همکاری‌های جاری امنیتی و اطلاعاتی را در منطقه عمیقاً متاثر خواهد ساخت.
نیروی سرکوبگر قدس (شاخه عملیات تروریستی برون‌مرزی سپاه) به فرماندهی قاسم سلیمانی پهلوان پنبه و بنّای سابق، صاحب نشان تاریخی ذوالفقار از سوی خامنه ای!، قبلا در سال ۲۰۰۷ در لیست شمول فرمان اجرایی ۱۳۲۲۴ دولت امریکا قرار گرفته بود. مطابق همین فرمان وزارت خزانه‌داری آمریکا در ماه اکتبر سال ۲۰۱۷ سپاه سرکوبگر پاسداران را به دلیل حمایت از تروریسم مشمول این فرمان اجرایی قرار داد. اما همچنان وزارت خارجه آمریکا و تیلرسون وزیر سابق مماشاتگر آن که حتی با خروج آمریکا از برجام هم بشدت مخالفت میکرد، از نامگذاری تمامیت سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی امتناع میورزیدند.
با در نظر گرفتن ابعاد بسیار گسترده فعالیت‌های چپاولگرانه اقتصادی،تجاری، امنیتی، اطلاعاتی و حتی سیاسی سپاه پاسداران گنجاندن «مجموعه سپاه» در لیست سازمان‌های تروریستی خارجی وزارت خارجه می‌تواند بزرگترین اقدام واشینگتن علیه جمهوری اسلامی تلقی شود.
بنابراین آمریکا برای نخستین بار نیروهای نظامی یک دولت خارجی را در لیست سازمان‌های تروریستی خود قرار می‌دهد و وزیر خارجه اش رسما قاسم سلیمانی را همتراز ابوبکرالبغدادی رهبر داعش بشمار آورده و جان بولتون در این رابطه هشدار میدهد که هرگونه مبادله که بنحوی به سپاه مربوط شود میتواند با عواقبی از جمله ۲۰ سال زندان مواجه شود. به دلیل اهمیت خاص و تأثیر گسترده این اقدام تاریخی آمریکا است که جواد ظریف وزیر خارجه و رحیم جعفری فرمانده سپاه نسبت به «عواقب وخیم»!؟ چنین اقدامی به پرت و پلا گویی افتاده و با هشدار فوری به مقابله به مثل تهدید کرده اند. آنها در یک اقدام احمقانه و مضحک آمریکا را دولت حامی تروریسم و سنتکام
( ستاد فرماندهی ارتش آمریکا در خاورمیانه و شرق آفریقا ) را هم در لیست تروریستی خود گنجاندند که بیشتر نشان از وحشت و هراس مرگبار آنها از پیامدهای این اقدام آمریکا تلقی میشود.
گرچه هم اکنون آمریکا پایگاه های نظامی گسترده با دهها هزار نیرو در کشورهای همسایه ایران از جمله افغانستان، عراق، بحرین، قطر، کویت و عربستان سعودی دارد و این پایگاه‌ها ونیروها و تجهیزات نظامیش ظاهرا در تیررس موشک‌های رژیم قرار دارند، اما علیرغم این واقعیت،دولت آمریکا بی هیچ محابا دست به این حرکت زد و رژیم را مات و مبهوت نمود که تنها عکس العملشان فعلا ظهور با لباس پاسداری و افشای ماهیت اصلی سرکردگان این حکومت خودکامه بوده است.
امکانات و داراییهای بی حد و حصر سپاه
گرچه هیچگونه گزارش مالی دربارهٔ فعالیت‌های اقتصادی سپاه منتشر نمی‌شود و بودجه آن نیزکاملا محرمانه‌است، اما ظاهرا ردیف‌های عادی اعتبارات دولتی برای سپاه با آن همه حاتم بخشی ها در قیاس با هزینه ها و درآمدهای سرسام آور و نجومی سپاه، بخش کوچکی از بودجه سپاه پاسداران را تشکیل میدهد و مابقی آن از راه انجام فعالیت‌های اقتصادی، تجاری و قاچاق و غیره در مؤسسات و نهادهای زیرمجموعه سپاه مانند «قرار گاه خاتم‌الانبیا» تأمین می‌شود.
سپاه غارتگر رسما در صورت ظاهردارای بیش از یکهزار واحد علنی شامل مؤسسات مالی و پیمانکاری، تولیدی و سرمایه گذاری و نیز تجارت خارجی است. هر یک از این نهادها نیز دارای مؤسسات وابسته فرعی متعلق به خود هستند که امپراتوری عظیم این دستگاه جهنمی را تشکیل میدهند. بر اساس گزارشهای مؤسسه رند در آمریکا، سپاه پاسداران بعد از پایان یافتن جنگ ایران و عراق با انعقاد بیش از ۷۶۵۰ قرارداد بزرگ از طریق مؤسسات و نهادهای وابسته به خود به فعالیت‌های اقتصادی بسیار گسترده‌ای دست زد. سپاه با خریداری سهام متعلق به مؤسسات و بنیادهای مجموعه های دولتی و خصوصی با آنها شریک شده و به این ترتیب از قدرت اقتصادی عظیمی برخوردار گشته است. علاوه بر تلاش برای ساختن بمب اتم و تولید موشکهای بالستیک و سایر فعالیتهای تروریستی در اقصی نقاط جهان در کنار خرید و انباشت تجهیزات نظامی و لجستیک مورد نیاز خود، دخالت گسترده آن در اقتصاد مملکت تا بحدی است که در زمینه های گوناگون از جمله سرمایه گذاریهای سرسام آور در تاسیسات نفتی و گازی، راهسازی، سدسازی های بی رویه غیرضروری، تونل، امور کشاورزی، صنعت اتوموبیل سازی، مخابرات، ساختمان سازی و حیطه های درمانی تا حتی عملهای سرپایی جراحی لیزری چشم و بیشمار کارهای انتفاعی فعالیت مونوپولیستی دارد. علاوه بر این امور، سپاه پاسداران تأمین نیازهای دارویی و خوراکی کشور را هم قبضه کرده و به عنوان مثال تولید و تامین و توزیع مرغ و تخم مرغ و واردات خوراک دامی و طیور، عملا بوسیله تعاونی‌ها و موسسه های وابسته به نیروهای سپاه انجام میشود. در ورای این حجم از فعالیتهای پرسود و بادآورده، سپاه فاسد با استفاده غیر قانونی از ۶۰ بندر کشور و سایر مبادی گمرگی در همه مرزهای ایران به کار قاچاق نیز مبادرت میورزد. احمدی نژاد با ذکر این فعالیتها توسط «برادران قاچاقچی» بر این واقعیت تاکید کرد! در همین رابطه در اسفند ماه ۱۳۹۳ آخوند شیاد حسن روحانی بدون ذکر نام سپاه پاسداران، این تمرکز قدرت بلامنازع اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی را در یک نهاد عاملی برای ایجاد فساد دانست. او به روشنی گفت: «اگر اطلاعات، تفنگ، پول، سرمایه، سایت، روزنامه و خبرگزاری را همه یکجا جمع کنیم ابوذر و سلمان هم(که باشند) فاسد می‌شوند »!
البته سپاه با زیرکی ضدانقلابیش برای ایجاد مفر و لاپوشانی ابعاد هولناک فساد اقتصادی خود، بسیاری از واحدهای تجاری و اقتصادیش را تحت عنوان «نیروهای مسلح» با نیروهای انتظامی و ارتش در هم آمیخته است . اما دقیقا به این دلیل هرگونه همکاری شرکت‌های خارجی با چنین نهادها و موسساتی نیز می‌تواند به عنوان همکاری با یک سازمان تروریستی تلقی شده و پیامدهای سنگین زندان و جریمه های کلان میلیارد دلاری و مجازاتهای دیگر را بدنبال داشته باشد.
برای روشن کردن تصویری هر چند کوچک و بعنوان مشتی از نمونه خروار ابعاد این امپراتوری مخوف سپاه پاسداران، افشاگری ویکیلیکس در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۱۰ در این باره را از نظر میگذرانیم . بدون شک هم اکنون بعد از ۹ سال گستره و میزان ظرفیتها و امکانات و بنیه اقصادی و مالی سپاه نیز یقینا در یکدهه گذشته چندین برابر افزایش یافته است:
- شرکت مخابرات ایران یا ۲۲ میلیون خط زمینی و ۳۳ میلیون موبایل به مبلغ ۹ میلیارد دلار ارزش گذاری شد و سپاه ۷.۸ میلیارد دلار بابت آن پرداخت .قیمت واقعی شرکت مخابرات ایران حداقل ۴۵ میلیارد دلار برآورد شده یعنی پنج برابر بیشتر.
- شرکت سرمایه گذاری غدیر، یکی از بزرگترین شرکت های سرمایه گذاری شامل داروسازی سینا، شرکت فناوران،سیمان سپاهان، سیمان کردستان،بانک پاسارگاد، سیمان شرق، کارخانجات ایران استیل،پتروشیمی زاگرس و صدها شرکت کوچکتر،به مبلغ ۱.۵ میلیارد دلار قیمت گذاری شد، اما سپاه بابت آن ۰.۹ میلیارد دلار پرداخت کرد. قیمت واقعی آن ۴ میلیارد دلار برآورد شده است.
پالایشگاه اصفهان ۲.۱ میلیارد دلار توسط سپاه خریداری شد-.
بانک پارسیان: از ۱۹ میلیارد دلار ارزش بانک پارسیان، سپاه صاحب ۱.۷ میلیارد دلار آن است
صنایع پتروشیمی ایران ۶۰ درصد از این شرکت متعلق به سپاه است با ارزش ۸۰۰ میلیون دلار
پتروشیمی پارس ۴۰ درصد درمالکیت سپاه به ارزش ۷۰۰ میلیون دلار
پتروشیمی مارون ۱۹ درصد مالکیت از آن سپاه میباشد به ارزش ۶۰۰ میلیون دلار
صنایع آلومینیوم ایران به قیمت ۴۰۰ میلیون دلار توسط سپاه خریده شد. تنها ارزش زمینی که کارخانه ها درآن واقع شده ۳۰۰ میلیون دلار برآورد میشود.
معادن فلزات واقع در انگوران به ارزش ۲ میلیارد دلار به قیمت ۱.۸ میلیارد دلار توسط سپاه خریداری شد.
بانک های صادرات، ملت و تجارت: ۱۰ الی ۱۵ درصد سهام این بانکها متعلق به سپاه است (ارزش نامعلوم)
صنایع دریایی صدرا به قیمت ۱۵۰ میلیون دلار توسط سپاه خریداری شد. ارزش واقعی ۱ میلیارد دلار
شرکت تاید واتر خاورمیانه در اسکله شهید رجایی بندرعباس که ۶۰ درصد کل واردات/صادرات ایران از طریق آن انجام می گیرد، به قیمت ۳۰۰ میلیون دلار توسط سپاه خریداری شد.
شرکت سرمایگذاری صنعتی ایران به قیمت ۱۵۰ میلیون دلار توسط سپاه خریداری شد.
صنایع استیل مبارکه با ارزش ۳ میلیارد دلار (سهامدار)
بانک سینا به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار و با ۲۶۰ شعبه در سراسر کشور توسط سپاه خریداری شد.
شرکت توسعه شهری توس گستر به ارزش ۵۰ میلیون دلار توسط سپاه خریداری شد.
تراکتور سازی تبریز ۱۸۰ میلیون دلار قیمت گذاری شد با ارزش واقعی ۴۰۰ میلیون دلار و به قیمت ۱۷۰ میلیون دلار توسط سپاه خریداری شد.
صنایع سدید سرمایه گذاری توسط سپاه به مبلغ ۱۰ میلیون دلار
صنایع ایران مینرال سرمایه گذاری توسط سپاه به مبلغ ۸ میلیون دلار
شرکت حفاری و معادن بافق سرمایه گذاری توسط سپاه به مبلغ ۱۵ میلیون دلار
داروسازی جابر بن حیان سرمایه گذاری توسط سپاه به مبلغ ۱۰ میلیون دلار
شرکت سرمایه گذاری مهر ایرانیان از جانب سپاه ۱۴۰ میلیون دلار برای راه اندازی ۲۴ کارخانه آرد در ۲۴ استان سرمایه گذاری کرده است .
شرکت هایی که زیرمجموعه تعاون سپاه هستند
گروه بهمن (اتومبیل سازی) به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار توسط سپاه خریداری شد
سایپا (دومین تولید کننده اتومبیل در ایران)۱۷ درصد از سایپا متعلق به سپاه است ۱ میلیارد دلار از مایملک و ۲ میلیارد دلار از سرمایه شرکت سایپا متعلق به سپاه است.
شرکت سرمایه گذاری صنعتی بهشهر ۱۶ درصد از این شرکت متعلق به سپاه است ۲۱۶ میلیون دلار از اموال و مایملک شرکت و ۲۵۰ میلیون دلار از سرمایه شرکت متعلق به سپاه است
شرکت سرمایه گذاری بهمن ۲۴۰ میلیون دلار از اموال شرکت متعلق به سپاه است.
صنایع جوشکاری ایران ۲۳ میلیون دلار از اموال شرکت و ۳۰میلیون از سرمایه شرکت متعلق به سپاه است.
پتروشیمی کرمان ۲۵ درصد از شرکت متعلق به سپاه است به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار
دیگر کمپانی هایی که سپاه ۱۰۰ درصد مالکیت آنها را داراست شامل:صنایع شاداب خراسان، هواپیمایی پارس، شرکت غذایی مائده، بهمن دیزل (سازده کامیون های شرکت ژاپنی ایسوزوی)، شرکت عصر بهمن، صنایع شاسی سازی ایران، شرکت صنایع ارزش آفرینان
بانکهایی که متعلق به سپاه هستند و زیر نظر آن فعالیت میکنند شامل:
بانک قوامین با ۸۵۰ میلیون دلار مایملک (سرمایه بانک قوامین ظرف ۶ ماه از ۳۵۰ میلیون دلار به ۸۵۰ میلیون دلار افزایش یافته)
بانک مهر متعلق به بسیج؛ ظرف چند ماه سرمایه بانک مهر از ۳۵۰ میلیون دلار به ۷.۵ میلیارد دلار رسیده است.
موسسه اعتباری نیروهای مسلح (بتاجا) با سرمایه ۱.۲ میلیارد دلار متعلق به سپاه
موسسه ی انصارالمجاهدین متعلق به سپاه با ۶ میلیارد دلار مایملک و ۶۰۰ شعبه در سرتاسر کشور. سرمایه این موسسه ظرف یک سال از ۲.۷ میلیارد دلار به ۶ میلیارد دلار افزایش یافته و مجوز تبدیل به بانک را بلافاصله دریافت کرده و سردار سپاه غلامحسین تقی نتاج آن را اداره میکند.
موسسه ی مالی و اعتباری ثامن الائمه با ارزش ۶ میلیارد دلار متعلق به سپاه است سرمایه ی آن ظرف یک سال از ۲.۲ میلیارد دلار به ۶ میلیارد دلار رسیده است
موسسه ی مالی و اعتباری الموحدین با ۲۰۶ شعبه تنها در خراسان سال گذشته ۵۰۶ میلیون دلار سرمایه داشته است که ظرف یک سال به ۱.۵ میلیارد دلار رسیده است و تحت نظر سردار صمیمی اداره میشود
موسسه ی مالی و اعتباری عسگریه با ۱۲۰ شعبه در خراسان با ارزش ۴۵۰ میلیون دلار تحت نظر سردار جوادی اداره می شود...».

اقدامات و رجزخوانیهای تلافی‌جویانه رژیم
اصولا نیروهای نظامی کشورها در صورت قرار گرفتن در صحنه‌های مشترک، بخصوص به منظور پرهیز از برخوردهای پیش‌بینی نشده، دارای کانال‌های ارتباطی و اطلاعاتی و در بهترین شکل، آمادگی برای همکاری‌ میباشند.
پس ازحمله نظامی فرصت طلبانه و زیانبار آمریکا به عراق و اشغال این کشور در ماه مارس سال ۲۰۰۳ و سپس تقدیم آن در سینی طلایی توسط دولت جورج بوش به رژیم آخوندی، نیروی قدس سپاه در عراق شدیدا دست به فعالیتهای گسترده ای زد. بنا بر اسناد موجود از سال ۲۰۰۵ نیروهای آمریکایی با این نیروهای سرکوبگر قدس درعراق که همزمان سربازان آمریکایی و مردم عادی عراق را به قتل میرساندند، تا سال ۲۰۰۷ یعنی زمان قرار گرفتن نیروی قدس در شمول فرمان اجرایی ۱۳۲۲۴ ارتباط و همکاری داشته‌اند! (چشم دولت آمریکا و وزارت دفاع و وزارت خارجه مماشاتگرش روشن!؟ که جلوی چشم کور فرماندهان نظامی آمریکا مجاهدین بیدفاع مستقر در اشرف را که علی الاصول افراد حفاظت شده هم محسوب میشدند قتل عام میکردند و این حضرات دم برنمیاوردند). علاوه بر آن همکاری نیروهای نظامی آمریکا با همین نیروهای پاسدار در افغانستان نیز وسیعا مدتهای مدید جریان داشته است.
اما هم اکنون با قرار گرفتن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی، برقراری چنین همکاری و روابطی بعنوان ارتباط با یک سازمان تروریستی محسوب میشود و به خاطر تبعات سنگین قانونی مترتب بر آن مطلقا امکان ناپذیرخواهد بود و در عوض هرگونه برخورد به عنوان مقابله با عوامل تروریستی بشمار خواهد آمد. بنا بر اظهارات کارشناسان گرچه رژیم در گذشته به انجام حملات موشکی و توپخانه علیه قرارگاههای مجاهدین درعراق مبادرت ورزیده است، اما انجام چنین عملیاتی علیه نیروهای آمریکایی در منطقه در شرایط کنونی با توجه به قدرت ارتش آمریکا، این قبیل اقدامات و تعرضات به عنوان خودکشی برای سپاه تعبیرمیشود. لازم به ذکر است که قلمداد کردن مجموعه سپاه بعنوان یک سازمان تروریستی پس از یک سال بررسی و تأمل صورت گرفته و درجهت سیاست «اعمال فشار حداکثری» علیه رژیم وستون اصلی و محوری نظامی آن انجام یافته است . در این رابطه برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، در گفت‌وگویی با شبکه تلویزیونی بلومبرگ گفته است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئول اصلی اجرای سیاست خارجی ایران و صادرات انقلاب است. وی همچنین اظهار داشت: «سپاه این کار را در خاورمیانه انجام داده است. اگر به مناطق بی‌ثباتی در خاورمیانه مثل عراق، سوریه، لبنان، یمن یا بحرین نگاه کنید، می‌بینید که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن جا است. ضمن این که در عراق ۶۰۳ نیروی آمریکایی به دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کشته شدند. برایان هوک همچنین گفت: «دستیابی به صلح و ثبات در خاورمیانه بدون از قدرت انداختن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تضعیف رژیم، ممکن نیست»
بدون شک این لیست گذاری علاوه بر سقوط فاحش حجم همکاری‌های مالی و تجاری شرکتهای خارجی با رژیم، یقینا به افزایش شتابنده تقابل و تنش سیاسی و نظامی تهران و واشینگتن منجر خواهد شد.
بهر ترتیب این لیست گذاری گرچه با دهها سال تاخیر صورت گرفته هم اکنون نه تنها خواب را از چشمان خلیفه ارتجاع و عمال سرکوبگر پاسدارش ربوده بلکه بزودی با اجرایی شدن آن راه تنفس عادی آنها را هم در صحنه اقتصادی و سیاسی داخلی و منطقه ای و بین المللی خواهد بست.
این روزها بدلیل واقعه اسفبار سیل ویرانگری که عواقب هولناکش منجمله ویرانی ها و تباه شدن جان و مال مردم بیگناه مان، صرفا ناشی از چپاول و فساد دستگاه حاکمه و نیروی سرکوبگر سپاه و بی عملی آنها در کمک رسانی به مردم مصیبت زده میباشد، مردم بجان آمده را با تمام وجود در مقابل تمامیت حاکمیت و بخصوص این نیروی جهل و جبّار قرار داده است و خشم و انزجار عمومی مردم را علیه این پاسداران شب به منتهی درجه ممکن رسانده است. ملت شریف و دردمند ایران بروشنی ابعاد ضد بشری و ضدملی این نهاد نظامی غارتگر را با غم از دست دادن عزیزان و مایملک و دار و ندار خویش و با تک تک سلولهای خود لمس میکنند.
سپاه جنگ طلب و تروریست پاسداران سیاهی و ظلمت خلیفه ارتجاع که مسبب اصلی اینهمه ظلم و جور، فساد، کشتار،شکنجه و غارت اموال و اختلاسهای نجومی است با الدنگ زادگانشان که در آمریکا و اروپا در اقیانوس ثروت و دارایی مردم فقیر و گرسنه ایران غوطه میخورند بیش از همه از عواقب کمرشکن و نابودکننده این تصمیم دولت ترامپ آگاهند و هراسناک.
آقای مسعود رجوی رهبر خردمند و پاکباز مقاومت و فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران در آخرین پیام خود بهمین مناسبت چه خوش گفته است: «...اهریمنان عمامه دار نوروز را قتل عام کردند. سزای این رژیم سیل آتش است... سپاه پاسداران این دشمن ضدبشر باید درهم کوبیده شود. خامنه ای برای سلیمانی آرزوی شهادت کرد. ما کاملا موافقیم که سلیمانی و آخوند رئیسی به لاجوردی و صیاد شیرازی بپیوندند...».
بدون شک این سرنوشت محتوم همه جبّاران و غارتگران در همه طول تاریخ بوده و خواهد بود. در فردای آزادی ایران زمین آنها باید پاسخگوی جنایات غیرقابل تصور خود باشند. روز آزادی ایران بدون تردید با کمک مردم قهرمان ایران و فرزندان مجاهد و مبارزشان در کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت مردمی بسا نزدیکتر از هر زمان متصوّر فرا خواهد رسید.