تازه ترین سخنان آخوند روحانی برای راه انداختن شعبده ای بنام «رفراندوم» و یا هدف دستیابی به اختیارات ویژه برای امر مدیریت بحران، به یقین یکی از این نمونه ها میباشد.
وی در این رابطه میگوید: «در دوران جنگ تحمیلی نیز در مقطعی که با مشکل مواجه شدیم، شورای عالی پشتیبانی جنگ ایجاد شد و همه اختیارات در دست این شورا بود و حتی مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه نیز در تصمیمگیری آن شورا دخالتی نداشتند و امروز هم در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم».
آخوند روحانی در حالی این خیز را برداشته که کلیت دیکتاتوری ولیفقیه با نخ نباتی بنام خامنهای اساسا در وضعیتی نیست تا دست به چنین مانورهای پرمخاطره ای بزند. بر این منطق ترجمان سخنان رئیس دولت «تدبیر و امید» همان ریختن تنش و تضادها به درون رژیم میباشد و نه صدور آن به خارج.
این واقعیت همان پاشنه آشیل برای خامنهای و سیاستهای کلی نظام است که از فردای راه افتادن قیامها در دی ماه سال ۹۶ و به موازات آن موج تحریمهای کمرشکن و ایزولاسیون بینالمللی رژیم، تلاش زیادی به خرج میدهد تا با صدور بحران به خارج، با جنگ افزوزی، شلیک موشک، جنگهای نیابتی و آتشبیاری در کشورهای همسایه و اسلامی، بر دعوای اصلی بین مردم و مقاومت ایران با رژیم آخوندی خاک بپاشد و بدینسان اذهان را منحرف نماید.
همچنین آخوند روحانی که در خرمردرندی ید طولایی دارد، تلاش میکند تا با این ترفند، اولا مجموعه فشارها بر کلیت نظام را کاهش داده و بدینسان به طرفهای قابل و بویژه به ایالات متحده این پیام را بدهد که گوئیا هنوز در درون این دیکتاتوری تروریستی و خون ریز، هستند کسان و یا دسته ای که توان رفرم و شقه کردن اختیارات تام ولیفقیه را دارند.
در ثانی وی بخوبی به نزدیک بودن زمان انتخابات قلابی بر سر کرسیهای مجلس نظام واقف است و در این بلبشو برای باند خامنهای، روحانی تلاش دارد تا از این دعوا، نمدی برای کلاه خود بدوزد و بدینسان پایههای بشدت ضربه خورده جناح اش را تقویت نماید.
سوما این خیز روحانی، همان زدن مشت بردهان خامنهای است که خواسته یا ناخواسته به وی این پیام را میدهد که وی توان مدیریت سیاستهای راهبردی بویژه در شرائط بحرانی کنونی برای مذاکره و خروج از «جنگ اقتصادی» را ندارد.
وی چند جمله پائین تر این واقعیت را اینگونه برملا میسازد:«همانگونه که در جنگ ۸ ساله اختیارات ویژهای را از امام راحل گرفته و توانستیم جنگ را اداره کنیم و حتی موفقیتهای بسیاری را به دست آوریم امروز هم به چنین اختیاراتی نیاز داریم». (سایت حکومتی تین نیوز ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸)
بر موج این سراب نیز باید به چشم انداز غایی ولیفقیه برای پست ریاست جمهوری و به تبع آن حذف این جایگاه در ساختار حکومت اشاره نمود. خامنهای این آرزو را یکبار در آذر سال ۹۵ در کرمانشاه بصراحت اعلام نمود که النهایه دیکتاتوری ولیفقیه نیازی به پست ریاست جمهوری نداشته و با یک مجلس دست نشانده، حاکمیت در وضعیتی خواهد بود تا یک نخست وزیر دست نشانده دیگری را بخورد جامعه داده و بدینسان بساط جمهوری و بقول قدیمیها «این ادا و اطوارها» را جمع نماید.
بهرحال پاسخ به سخنان اخیر روحانی که اکنون به موجی از جنگ قدرت با باند خامنهای انجامیده است، یک نماینده دلواپس نظام در مجلس حکومتی اینگونه به تصویر کشید است.
آخوند سلیمی در این رابطه میگوید: جناب آقای روحانی جنابعالی اختیار مذاکره در برجام را داشتید آن آفتاب تابان حالا که میوههای آنرا در سبد ملت گذاشتهاید دم از بسط ید میزنید؟ البرجام و وَمَا أَدْرَاکَ مَا البرجام.
مذاکره در شرایط فعلی سم مهلک است کسانی که دم از مذاکره میزنند یا خائن هستند یا ترسو و بدیهی ست نه خائن میتواند مشاور امین باشد و نه ترسو».
بدینسان پیام خامنهای به رئیسجمهور دست نشانده بسیار روشن است و آن اینکه اگر قراراست مذاکره ای با آمریکا و یا اتحادیه اروپا بر سر سیاستهای راهبردی صورت و یا اگر قرار است تا نرمش قهرمانانه گیری انجام بگیرد، اساسا چنین موضوعاتی در «قد و قواره» آخوند روحانی و مدیریت وی نیست، بلکه عبای هر جام زهر دیگری را تنها برای «مقام معظم» دوختهاند و بس.