خامنه ای در حالی به میدان آمد که از روزها قبل از برگزاری این نمایش ، نیروهای امنیتی تمامی مسیرها و راه های عبور و مرور اطراف محوطه سخنرانی وی را به محاصره کامل خود در آورده بوند. دستچین کردن شرکت کنندگان به انضمام راهی نمودن بسیجیان و ماموران ریز و درشت حکومتی بهمراه خانواده های آنان، بخش دیگر از این سناریوی رژیم برای صحنه سازی و «محبوب»!! جلوه دادن یک دیکتاتوری خون ریز و غرق در بحران بود.
پیش از برگزاری این نمایش جمعه، بسیاری از ناظران مسائل داخلی بدرستی براین باور بودند که ولی فقیه زهر خورده اساسا در وضعیتی نیست تا برای بحران های موجود رژیم در زمینه های داخلی ، منطقه ای و بین المملیل راه حلی ارائه نماید.
به یقین با نیم نگاهی به سخنان و هشدارهای مکرر وی مبنی بر «وجود دشمن » که نام مستعار «مردم ومقامت ایران» می باشد، بخوبی می توان به صحت و سقم این تحلیل رسید.
سخنان خامنه ای را می توان بطور اجمال در چهار محور کلی مورد ارزیابی قرارداد. نخست قیام مردم بجان آمده علیه کلیت نظام آخوندی ، دوم به هلاکت رسیدن پاسدار قاسم سلیمانی و عمق شادی در میان مردم، سوم سرنگون ساختن هواپیمای مسافربری با ۱۷۶ سرنشین از سوی سپاه پاسداران و چهارم موضوع مذاکره با آمریکا و اتحادیه اروپا.
با نیم نگاهی به بیان هراس آلود وی در تمامی زمینه های یاد شده ، بخوبی می توان به وضعیت بحرانی و روحی این حاکم عنان گسیخته رسید. وی بطرز پریشانی، از «عذرخواهی» و «قبول مسئولیت» برای جان مسافران هواپیمای سرنگون شده از سوی پدافند سپاه و تمامی دوز و دغلبازی های رژیم طی هفته گذشته در این رابطه ، عامدانه خودداری ورزید و برخلا ف عرف و عادت در تمامی کشورها ، گناه از بین رفتن جان ۱۷۶ انسان بیدفاع و بی گناه را برگردن «انسان های فریب خورده» ای انداخت که «به تبع رادیو و تلویزیون های» خارجی «سعی می کنند قضیه را بنحوی آرایش دهند».
بی شرمی و بی حیایی این حاکم سرکوبگر بحدی است که حتی از مردم و خانواده های داغدار آنان نیزطلبکار شده است. خامنه ای در ادامه به ابعاد شکست مفتضحانه رژیم در این رابطه و بی آبرویی برای حکومت ریا و تزویر آخوندی اینگونه اعتراف می کند: «دشمن ما خوشحال شد به خیال اینکه یک مستمسکی بدست اورده است که بتواند سپاه را زیر سوال ببرد، نیروهای مسلح را زیر سوال ببرد، نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرد».
وی همچنین به ادامه صدور تروریسم، بلوا و بنیادگرایی به دیگر کشورها اذعان کرده و در این رابطه گفت: «سپاه قدس یک نیرویی است که با صعه صدر، به همه جا و همه کس نگاه می کند. رزمندگان بدون مرزند. رزمندگان بدون مرز. رزمندگانی که هرجا نیاز باشه اونها در وانجا حضور پیدا می کنند. سپاه قدس را به این چشم نگاه بکنیم».
بدین سان مشخص می شود که حکومت طی دو ماه گذشته بزرگترین ضربه را از مردم و مقاومت ایران خورده است. ابعاد این ضربه به یقین خود را در شعارهای مردم بجان آمده علیه کلیت نظام و بویژه شخص اول نظام و همچنین سپاه سرکوبگر پاسداران بخوبی به نمایش می گذارد، امری که خامنه ای را ناچار کرد تا دیگر بار «عبا و عمامه» بر سر کرده و شخصا برای دلگرمی دادن به نیروهای سرکوبگر و اطلاعاتی رژیم به صحنه بیاید.