دقیقی شاعر ایرانی قرن چهارم هجری هم می گوید:
که را ( کسی را) بخت و دینار و شمشیر باشد
نخواهد تن تیر( ستاره تیر یا کیوان) و پشت کیانی
پرنس هری (نوه ی ملکه الیزابت و پسر جانشین او، پرنس چارلز) و همسرش خانم مگان اعلام کردند که از این پس نمی خواهند دوک هری و دوشس مگان باشند. آنها افزودند تمام پول هایی را که در دو سال گذشته از دربار انگلستان، تحت هرنامی و برای هر هزینه ای، گرفته اند پس می دهند.
آقای هری و خانم مگان با این کار بزرگ و جنجالی در حقیقت گفتند که می خواهند روی پاهای خود بایستند و از عرق جبین و کدّ یمین خود نان بخورند!
آنها با این تصمیمشان، بطور واقعی نشان دادند که یدک کشیدن عنوان و لقب های شاهزاده و دوک و دوشس و پرنس و پرنسس، در جهانی که بر اساس منشور و اعلامیه جهانی حقوق بشر، همه ی انسان ها به لحاظ حقوق اجتماعی و شهروندی برابرند، علاوه بر اینکه مفت هم گران است، در عمل گونه ای نادیده گرفتن و شکستن آن اصل حقوق بشری است.
خانم مگان و آقای هری آن عنوان ها را دور ریختند تا ثابت کنند که شان و مقام و منزلت اجتماعی در جهان امروز از پشت و تخمه ی کسی به فرزندانش منتقل نمی شود. هرکس فقط و فقط بر اساس توانایی، دانش و عمل خودش می تواند به خواست هایش برسد!
برایم ناخوش آیند است که این دو را با آقای رضا پهلوی مقایسه کنم. اما چاره ای نیست باید گفت، شاید مؤثر واقع شود!
آقای رضا پهلوی را ـــ غیر از خودش که تعارف می کند و شکسته نفسی ـــ همه ی دوست داران و طرفداران و خانواده اش شاه زاده رضا پهلوی می نامند. بارها با خودم گفته ام اگر این عنوان را از او بگیرند، برایش چه چیزی باقی می ماند که در عرصه و میدان اجتماعی عرضه کند، جز ثروتی که از پدرش به ارث برده است؛ ثروتی که منشاء آن بطرز بسیار جدی مورد اشکال است و از چهل سال پیش تا کنون هنوز کسی به درستی نمی داند از کجا آمده است، چگونه آمده است و چقدر است؟ وهنوز بر کسی معلوم نیست آمار و ارقام حیرت انگیز این ارث که در نشریه های مختلف و کشورهای گوناگون انتشار یافته اند تا چه اندازه واقعی و درست هستند؟
آقای رضا پهلوی! در باره شما حرف ها و شایعه های عجیب و غریب فراوان است، پاره ای از آنها در تعریف و تمجید و بخشی هم در مذمت و سرزنش شما هستند!. چنین پیداست که شما با نظام جمهوری اسلامی مخالفید! و خوانده ام که در آخرین مصاحبه تان گفته اید این رژیم اصلاح پذیر و درست بشو نیست و باید آن را از ریشه کند. اگر این سخن شما است وبی هیچ تزلزل در اندیشه و احساس و اراده تان، خواستار براندازی این نظام فاسد و جنایت کار هستید، و اگر در دلتان سر سوزنی وسوسه رسیدن به جا و جاهی با کمک سپاه پاسداران یا بخشی از آن ندارید، و اگر به بیرون آمدن دستی از آستینی جز آستین ملت ایران چشم ندوخته اید، پیشنهاد می کنم:
پیش از هر کار خودتان را از زیر بار شاه زاده بودن برهانید، ثروتی را که به ارث برده اید ـــ اگر نه همه اش، دست کم بخش بزرگ و قابل ملاحظه ی آن را ــــ که در اصل متعلق به ملت ایران است ـــ صرف هزینه های مبارزه برای براندازی نظام آخوندی کنید. چند سال پیش هم به شما پیشنهادی با همین مضمون شده بود با تاکید بر اینکه گناه پدر را به حساب فرزند نباید نوشت وشما مثل هر شهر وند ایرانی پس از سقوط جمهوری اسلامی و استقرار یک نظام دموکراتیک و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، اگر خواهید و مردم انتخابتان کنند، می توانید بر اساس قانون اساسی، رئیس جمهور ایران بشوید.
آقای رضا پهلوی به این پیشنهاد بیندیشید. توصیه می کنم آن را بپذیرید تا هم خودتان مردمی شوید هم این پرسش را از ذهن بسیاری پاک کنید که؛ اگر از شاهزاده ای عنوان "شاهزاده" را بگیرند، جز ثروتش چه چیزی برایش می ماند؟