آهنگ رام: گل ما آن بالا میان ستاره هاست


دوستت اینجاست که به تو خوش آمد بگوید.
 آنتوان دو سنت اکزوپری

کمی بیش‌تر از دو هفته است که سرهنگ مجاهد بهزاد معزی، قهرمان بزرگ ملی وطن عزیزمان از میان ما پر کشیده است. دوستان و یاران مقاومت، اعضای محترم شورا و بخصوص رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی با زیباترین صحبت‌ها همه چیز را درباره ایشان گفته اند.
با این حال تصمیم گرفتم حرف‌هایی را از زبان نویسنده بزرگ فرانسوی آنتوان دو سنت اکزوپری و با الهام و انگیزه و یا به طور مستقیم با استفاده از جملات او به جناب سرهنگ (آنگونه که من ایشان را خطاب میکردم) بزنم.

سرهنگ معزی بسیار عزیز،
چون دوست دارم مانند یک دوست صمیمی با تو صحبت کنم اگر اجازه بدهی تو را بهزاد خطاب کنم. اگر تو هم مایل باشی خوشحال میشوم این صحبت‌ها را به عنوان آنتوان از من بپذیری. میدانم که به تجلیل و تعریف از خودت اعتراض میکنی. پس تا جایی که ممکن است سعی میکنم همانگونه که هر دو دوست داریم با زبانی ساده و خودمانی با تو حرف بزنم. اگر موافق باشی از جملاتم در کتابهایم با نامهای: پرواز شبانه؛ زمین آدمها؛ شازده کوچولو؛ پیک جنوب؛ باد، شن، ستاره‌ها؛ قلعه؛.... کمک بگیرم تا بتوانم پیامم را بهتر به تو برسانم.
همانطور که میدانی من و تو شباهت‌های بسیار زیادی به یکدیگر داریم. هر دو خلبانیم، خاطرات پروازمان را نوشته ایم، در جنگ، در زندان موقت و در تبعید بوده‌ایم. هر دوی ما به درجه سرهنگی نیروی هوایی رسیده ایم، انسان دوست و آزاده‌ایم، نسبت به این مرام خود را متعهد احساس میکنیم و معتقدیم که این تعهد به وجود ما معنا میبخشد. تو همیشه لبخند میزنی و من از طرفداران بزرگ لبخندم که جان من را یک بار در زندان نجات داده و ما هر دو از بی‌عدالتی برانگیخته میشویم.

بهزاد عزیز، من میدانم که تو یک قهرمان بزرگ ملی برای کشورت و هموطنانت هستی و رهبر بزرگترین و با شکوهترین مقاومت سازمان یافته معاصر آقای مسعود رجوی که هفته گذشته در ۱۹ ژانویه سالگرد آزادی اش از زندان شاه بود را در پروازی بی‌نظیر در یک روز تاریخی، ۲۹ ژوییه ۸۱ (برابر با هفت مرداد ۱۳۶۰) با تمام خطرات و ریسک‌هایی که توسط رژیم جنایتکار آخوندها تهدیدتان میکرد به کشور فرانسه رساندی و همه مسئولیت‌ها را بر روی دوشت پذیرفتی و در پرواز پروازها بزرگترین خدمت را برای آزادی مردم در بندت و برای نجات آنها و وطن عزیزت در آینده به آنها انجام دادی. در اینجا معرفت حکم میکند که نام یارانت سرگرد اسکندریان و مهندس بیژن وکیلی را هم بیاورم که در این سفر بزرگ همراه تو بودند.
 
باید این را به تو دوست عزیزم بگویم که من با تمام عشقی که به وطنم فرانسه دارم آزادی را یک واژه بین‌المللی میدانم و معتقدم دمکراسی و آزادی زمانی معنی میدهند که همه انسانها از آنها برخوردار باشند. با این ترتیب از دیدگاه من و همه عاشقان آزادی در دنیا هم تو یک قهرمان بزرگی چرا که شخصی که یک قدم در راه آزادی حتی یک انسان بر میدارد همان قدم را برای همه آدمها برداشته!
البته مهارت پروازت را نمیتوانم در این کار عظیم نادیده بگیرم و این را نه به عنوان یک دوست بلکه یک کارشناس به تو میگویم که لقب 'عقاب تیزپرواز' واقعأ برازنده توست!
 ما هر دو معتقدیم:
«تنها با قلب میتوان به درستی دید. آنچه اصل است از دیده پنهان است»
پس اوج واقعی پروازسریع تو در بلندای آسمان آرمان با شکوه توست!
و«آنچه که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود بیش از هر چیز وجدان است» که تو ای رفیق در راه انتقال این میراث با ارزش نهایت سعی خودت را انجام داده ای!
همانطور که در بالا اشاره کردم ما عاشق آزادی هستیم. در عشق مهم است که ما«نه به همدیگر بلکه به یک جهت و یک سو نگاه کنیم» این شرط اتحاد و همبستگی است که برای رسیدن به آزادی غیر قابل انکار است.
«ما در زندگی به خلق ارزش های نوین پرداختیم و به آنها نظم بخشیدیم». شاید که«بر روی زمین کاخ های زیبا بنا نکردیم ولی در قلب انسانها ایده های شگفت انگیز و به موقع برای نجات ارزش های فوق العاده به وجود آوردیم» و برای آنها الگو شدیم. خودت بهتر از من میدانی دوست من که یک انسان آزادیخواه آگاه است که دمکراسی زمانی که به حقوق انسانی در کتابهای قانون ختم شود و مسئولیت اجرای آن در نظر گرفته نشود هیچ فایده ای ندارد.
من بسیار شرمنده هستم از اینکه در خاک وطن من که مهد تمدن و زمین حقوق بشر نامیده میشود در هفده ژوئن سال ۲۰۰۳ در توطئه ای علیه رییس جمهور برگزیده مقاومت ایران خانم مریم رجوی به خاطر منافع حقیر اقتصادی، مادی و سیاست مماشات با رژیم ملاهای جنایتکار حکومت وقت در پاریس انسانهای شیفته آزادی و انسانیت مانند تو و یاران مجاهدت رابه جرم آزادیخواهی به زندان و بعد تو و تعدادی از دوستانت رابه تبعید فرستاد.

من‌هم طعم تبعید را چشیده‌ام و میدانم که چه معنایی میدهد. من همیشه معتقد بودم که«دمکراسی اگر برادری نباشد، شیادی است!» و سیاست‌های ضد انسانی در دراز مدت به جایی نمیرسند و نرسیدند!

ما به عنوان خلبان بهتر از هر شخص دیگری میتوانیم بگوییم که زمانی که از فراز آسمان به زمین نگاه میکنیم آنرا از یک زاویه دیگری میبینیم.
«خلقت شگفت انگیزی است که خلبان یک هواپیما انگار دارد از عدسی میکروسکوپ به پایین مینگرد. همه چیز در فرم برجسته میشود ولی در معنا تغییر میابد»
اینگونه شد که ما آموختیم با پرواز به سوی جلوه‌های زیبای طبیعی مسئولیتمان نسبت به همه چیز بخصوص ارزشهای انسانی چقدر بالاتر رفته و قادر شدیم به آنها از بعد وسیعتر و بالاتر ولی معنایی عمیق تر نگاه کنیم.
به عبارت دیگر زمانی که از بالا به دریای زیبا مینگریم باید به دیگران هم شکوه آنرا نشان دهیم و از ابهتش که بر روی ما تأثیر گذاشته بگوییم تا شهامت دل زدن به دریا را پیدا کنند! این حق آنها هم هست که این عظمت را ببینند و حس کنند.
از آنجایی که ما از بی عدالتی رنج میبریم خود را برای جنگ با آن قوی کردیم چون میدانیم که «در سرداب‌های ظلم، حقایق جدیدی شکل میگیرند که باید با آنها مبارزه کرد!»

 تو بهتر از من میدانی که زندگی مبارزاتی مانند پرواز است که نمودار خطرهایی است که خلبان طی طوفانی سهمگین با آن روبر میشود و همه سعی و کوشش خود را در راه انجام وظیفه به کار میبرد. مهارت کار، شرایط سخت و تجربیات ما گاه با تحلیل درونی ما آمیخته میشوند و ما به این نتیجه میرسیم که«معنای هر چیز در طرز تلقی ما از آن نهفته». پس تحلیل ندای درونمان باید آگاهانه این باشد«آیا به تعهد خود درست عمل میکنیم ؟». دوست من درود بر تو که میدانم همیشه به مسئولیت‌هایت به بهترین نحوی عمل کردی و من با تواضع بزرگی که در تو شناختم که از نوع خالص و شفاف شهدای راه آزادی است که بی چشمداشت همه چیز خود را فدای نجات مردم خود کردند، تو هم در شرف متعلق به همین گروه هستی.
«اگر عشقی به انسانیت در جهان باقی مانده ما در درجه اول مدیون همه آنها هستیم» که پیام ماندگارشان امروز در جوانان بسیار قهرمان و در همه کانون‌های شورشی عزیز جاری است که صد چندان راه انها را با تمام وجودشان و تا پیروزی و نجات مردمشان ادامه میدهند و هر روز به تعدادشان اضافه میشود.
من هم در جنگ جهانی دوم شاهد یک رزیستانس با شکوه بودم و میخواهم به همه اعضای آن و بخصوص به شهدای راه آزادی وطنم در مقاومت مانند همه فرانسوی‌های میهن دوست و اروپایی‌هایی که در همه کشورها دارای مقاومت خودشان بودند ادای احترام کنم و با افتخار از آنها یاد کنم.
ما میدانیم که «فوق العاده‌ترین و زیباترین پیام‌ها را اشخاصی برای ما به جا گذاشته‌اند که ما آنها را ندیده و نمیشناسیم.»
«زندگی میتواند آنچه را که به تو داده است از تو پس بگیرد ولی آنچه را که تو به دیگران میبخشی و بخشیده ای را نمیتواند.»

زمانی که تو در اطاق کوچکت در دفتر شورای ملی مقاومت کار میکردی بهترین محل دنیا را برای داشتن عزت و شرف برگزیدی. تو انسان بسیار باهوشی هستی و ثابت کردی که «هوش تنها زمانی ارزش دارد که در خدمت عشق باشد.»
«آینده را باید ساخت» و«اگر از انسانیتمان پرداخت نکنیم به هیچ جا نمیرسیم.» چرا که «در شمع نه موم آن بلکه نور آن مهم است که به دیگران روشنایی میبخشد.»
 پس با وجود همه ریسک ها، خطرات، توطئه ها، تهدیدها و جنایاتی که رژیم پلید ملاها مرتکب شده است، من امروز جایگاه مقاومت بی‌نظیر مردم ایران را با رهبران بی بدیلش، در سطح بین الملل نگاه میکنم که نه تنها هر ایرانی بلکه هر شیفته آزادی را در دنیا غرق افتخار و غرور میکند و ' بزرگان ' سیاست دنیا از کشورهای دمکراتیک: استرالیا، کانادا، آمریکا، اروپا و همینطور کشورهای خاورمیانه احترام خاصی برای آن قایل هستند که باعث شده آنها با صداقت و جانانه از حقوق مردم ایران حمایت و پشتیبانی کنند.
 بهزاد عزیز، سهم بزرگ تو در رسالت بخصوص زندگی‌ات در۲۹ ژوییه ۱۹۸۱ و در این جایگاه والای مقاومت امروز بخصوص در ارزش آن غیر قابل توصیف است!
میدانم که الآن به حق میگویی: زیباترین پرواز تاریخ بود! پس بگذار حرف دل هر دویمان را با صدای بلند بزنم که به آن عمل کردیم:
«بگذاریم رؤیاهایمان زندگیمان را تحت الشعاع قرار دهند قبل از اینکه زندگی به رؤیاهایمان جهت دهد». «آنچه که به زندگی معنا میدهد به مرگ هم معنی میبخشد.»
میدانم اگر از تو بخواهم در مورد خودت و زندگی ات نتیجه گیری کنی نخواهی کرد و به تو حق میدهم. برای آدمهای فروتن این کار بسیار سخت است. پس از تو خواهش میکنم که اجازه دهی من این کار را بکنم:
بهترین زندگی را کردی. سرمشق انسانیت بودی. الگوی شهامت شدی. از سخت‌ترین بهترین را ساختی. با قلبت به همه چیز نگاه کردی. به رؤیاهایت باور داشتی. از انسانیت بی‌نظیرت در راه هدف باشکوهت تا به آخر تا توانستی پرداخت کردی. بزرگترین پیام را که عشق به آزادی است برای همه نسلها به جا گذاشتی. با لبخندی دوست داشتنی همیشه همه را خوشحال کردی و به عنوان یک قهرمان بسیار بزرگ ملی در تاریخ آزادیخواهانه وطن و مردم دلبندت جاودانه شدی!
«درگذشت بعضی از انسانها مانند تولدی دوباره میماند.»
پس ای رفیق، ای هم مرام، همراه، همکار، همرزم، ای دوست و ای مجاهد عزیز من هم تا ابد ارادتمندت خواهم ماند!