پس از قریب دو سال نیم سرانجام حکم دادگاهی در بلژیک علیه اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت رژیم آخوندی در وین به جرم آمریت ، فرماندهی، طراحی برای بمب گذاری علیه گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس صادر گردید.

علاوه بر اسدی، سه تروریست دیگر یعنی نسیمه نعامی، امیر سعدونی و مهرداد عارفانی نیز به عنوان همدستان او به اتهام «اقدام به برنامه قتل با ماهیت تروریستی» و «مشارکت در اقدامات سازمان تروریستی» از سوی قضاضئیه بلژیک محکوم شده اند. دادگاه با رد «مصونیت دیپلماتیک» اسدی ، ثابت کرد که وی بدستور سران رژیم و در طرحی ازپیش آماده شده، بمب را از تهران به وین منتقل نموده واین طرح با هدف «قتل عام بزرگ» برنامه ریزی شده است.

به یقین صدور این حکم که از بستر یک کارزار بزرگ قضائی و دیپلملسی از سوی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق پدیدار گردیده، جای تبریک و تهنیت ویژه به رهبر مقاومت، برادر مسعود، خانم رجوی، شورای مرکزی سازمان مجاهدین، اشرفیان قهرمان در آلبانی و نیز تمامی اعضاء خانواده بزرگ مقاومت ایران را دارد و نشان از این واقعیت است که «هرکجا ذره ای عدالت وجود داشته باشد»، به یقین مقاومت ایران درآن میدان پیروزخواهد شد.

اما صرفنظر از زوایای قضائی در این پرونده، که جای آن در این نوشتار نیست ، باید به مجموعه عظیمی از تلاش های دیکتاتوری ولی فقیه طی این مدت و با هدف «جان بدر بردن» از عدالت اشاره نمود.
دراین راستا و از فردای قیام مردممی در بهمن ۹۶، خامنه ای زهر خورده و طلسم شکسته که خود شخصا این عملیات تروریستی را هدایت می کرد، با تمامی توش و توان به دنبال یک هدف و آن مخدوش نمودن رد پای حکومت در این پرونده تروریستی بود.

نقش خامنه ای در این پرونده تروریستی غیر قابل انکار و بلامنازع است، زیرا در اسنادی که از سعدونی بدست آمده، از جمله در پیامی از سوی اسدی به وی، بر رفتن به بیت خامنه ای و برپایی جشنی در فردای بمب گذاری تاکید ویژه شده بود.

همچنین دراین رابطه نیز شاهد بودیم که رژیم آخوندی علاوه بر تهدیدات تروریستی ، مجموعه ای از سیاست های مخرب را برای توقف این پرونده بطورهمزمان براه انداخت.
از گروگانگیری اتباع خارجی بویژه اروپائیان و یا ایرانیان دو تابعیتی تا اعمال شانتاژ و فشار بر دولت های اروپایی ، تهدیدات تروریستی و یا بکارگیری هسته های خفته و گروه های مافیایی با هدف صدور تروریست تنها گوشه هایی از ابعاد این واقعیت ها می باشند.
یک نمونه این تهدیدات را اسدی به هنگام هنگام بازجویی به بیرون ساطع کرده بود. وی به مقامات تحقیق گفته بود که «گروه‌های مسلح در عراق، لبنان، یمن و سوریه و همچنین ایران علاقه‌مند به نتیجه پرونده وی هستند و از حاشیه تماشا می‌کنند ببینند بلژیک از آنها حمایت می‌کند یا نه».

همچنین شکست امروز خامنه ای در خاک اتحادیه اروپا به معنای محکومیت کلیت نظام آخوندی و برملا شدن این واقعیت است که سفارتخانه ها، دوایر دیپلماتیک، فرهنگی، مذهبی، تجاری، اقتصادی و یا انجممن های پوششی تماما در خدمت صدور تروریسم دولتی ایران قرار دارند.

در این رابطه دستگاه قضائیه در بلژیک طی تحقیقات مفصلی به این واقعیت رسیده است که طرح توطئه تروریستی علیه تجمع مقاومت ایران در پاریس، از سوی بالاترین مقامات رژیم منجمله شورای امنیت ملی، تحت ریاست آخوند روحانی، وزراتخارجه، وزارت اطلاعات و نیز اطلاعات سپاه پاسداران طراحی شده و اساسا موضوع به «یک ابتکار شخصی» از سوی اسدالله اسدی بر نمی گردد.

به موازات این واقعیت نیز صدور این حکم صد البته شکستی دیگر برای بقایای سیاست مخرب مماشات با یک دیکاتوری عنان گسیخته و خون ریز است که اکنون با اهدافی فرا منطقه ای، جهان را به چالشی اتمی، موشکی و صدور بنیادگرایی کشانده است.
خامنه ای در فردای توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ که آن را به مثابه «چک سفید» می پندارد، بی دنده و ترمز دست به ترور ایرانیان در کشورهای مختلف اروپایی زده است. نمونه هایی مانند «دانمارک، نروژ، سوئد، هلند، آلبانی» و یا ویلپنت پاریس تماما در این چارچوب قرار دارند.

متاسفانه پرونده بسیاری از اعمال تروریستی رژیم آخوندی در سایه «برجام » در حال خاک خوردن می باشند وعدم تمایل به باز گشایی آنها، اکنون این شک را تقویت کرده است که سیاست مماشات همچنان در حال چرتکه انداختن و دادن باج به دیکتاتوری ولی فقیه می باشد.
دراین رابطه آگوست هنینگ، رئیس سابق سازمان اطلاعات آلمان به بی‌بی‌سی جهانی ( ۵ آذر ۱۳۹۹) گفته است «اروپایی ها می دانستند ایران پشت این ترورها بوده، اما سکوت کردند. با باور او، علت این سکوت آن بود که رهبران اروپایی نمی خواستند به توافق هسته ای سای ۲۰۱۵ ضربه بزنند».

اکنون برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم، یک دیپلمات رژیم آخوندی در خاک اروپا بدلیل اعمال تروریستی محکوم گردیده است. همچنین این قدم قضائی جای تبریک به تمامی نیروهای آزادی خواه ، خانواده ها و بازماندگان قربانیان تروریسم دولتی و نیز افکار عمومی در خاک اروپا را دارد.

زمان آن رسیده است که اتحادیه اروپا تجدید نظر جدی در سیاست های خود در قبال رژیم آخوندی انجام دهد. بقول خانم رجوی اکنون زمان آن رسیده «که اروپا واکنش نشان بدهد و تحریم‌های همه‌جانبه علیه رژیم ملاها» اعمال کند. همچنین «بسته شدن سفارت‌های رژیم در اروپا و اخراج مأموران ان و برچیده شدن شبکه‌های جاسوسی‌اش» کمک بزرگی به توقف ماشین ترور رژیم آخوندی و نقض حقوق بشر می باشد.