سهیلا دشتی:‌ برآیند حکم تروریست‌های رژیم


نزدیک به یک هفته از اعلام رأی دادگاه آنتورپ و صدور حکم برای دیپلمات رژیم اسدالله اسدی و سه تروریست همکار او گذشته است. نیک روشن است که باید زمان بگذرد تا فرآیندهای حکم بیشتر روشن شود.

در این مطلب سعی خواهد شد که به چند مورد مهم در این رابطه اشاره شود.

واکنش‌های مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی در اروپا به این حکم آن چنان گسترده بوده است که به خبر اول با تیترهای درشت روزنامه ها تبدیل شد و در کانالهای تلویزیونی و رادیوئی بارها خبر اعلام شد. در تمامی تیترها کلمه واقعه تاریخی به چشم می خورد که برای اولین بار یک دیپلمات وابسته به یک کشور به جرم هدایت و برنامه یک عملیات تروریستی به اشد مجازات محکوم شد. نکات مشترک گزارش خبرگزاریها به نقل قول از سوی جرج هنری بواتیر وکیل مجاهدین و شاکیان خصوصی به موارد زیر اشاره می کند.
رای صادره بر دو مسئله متمرکز شده است. اول اینکه یک دپیلمات برای انجام عملیات تروریستی که در نتیجه صورت گرفتن آن به حمام خونی تبدیل می شد، هیچ مصونیتی ندارد. مورد بعد اینکه اسدالله اسدی و همدستانش مجرم شناخته شده و آنان را به زندانهای طولانی مدت محکوم کرده است.
سخنان مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت بسیار مورد توجه قرار گرفته است و خواست او از کشورهای اروپائی مبنی بر اینکه رژیم ایران در تمامیت آن تروریست است و باید مورد محاکمه قرار گیرد، سفارتهای رژیم باید تعطیل شود. از مریم رجوی نقل می شود که مقاومت ایران خواهان واکنش قاطع در مقابل رژیم است و باید تحریمهای گسترده که پاسخ مناسب به شرارت رژیم است، اعمال شود. در غیر این صورت رژیم ایران از پاسخگوئی به تروریزم خود طفره خواهد رفت.
از سوی دیگر سخنگوی اتحادیه اروپا در همین رابطه اعلام کرد که اتحادیه اروپا در حال بررسی فرآیند ماجرا است و از مدتها پیش اسدالله اسدی در لیست تروریستهای اروپائی قرار گرفته است و اعمال تروریستی از نظر اتحادیه اروپا غیرقابل چشم پوشی است.

در مورد واکنش های دولت های اروپائی و رسانه های ارتباطی چه در فضای مجازی و چه در رسانه های جمعی به همین نکات بالا بهتر است بسنده کرد.
از آنجا که مقاومت ایران و مجاهدین در جنگی تنگاتنگ در همه ی زمینه ها در مقابل هم هستند، هر پیروزی مجاهدین ضربه ای جبران ناپذیر برای رژیم محسوب می شود. برای مقابله با این ضربه یا به نظر خودشان پس زدن ضربه به دو شیوه شناخته شده عمل می کند. اول با تبلیغات مستقیم و دیگری با تبلیغات غیر مستقیم و یا به عبارتی دیگر جنگ روانی و یا همان شیطان سازی! واکنش های رژیم هم در خور توجه هستند. گرچه که نکته ای تازه ای در اظهارت آنان دیده نمیشود. اول اینکه اسدی از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بوده است که این به ارزنی خریداری نشد ودرست ساعتی قبل از اعلام حکم دادگاه قاضی دادگاه آنتورپ تقاضای رژیم مبنی بر مصونیت دیپلماتیک را نپذیرفت. دوم اینکه مجاهدین در تمامی رده های سیاسی و قضائی نفوذ دارند و خودشان تروریست هستند.

مطلبی که خبرگزاری دانشجوئی رژیم در همین راستا انتشار داد، نمونه تبلیغات مستقیمی است که در دسترس قرار دارد. در حقیقت این مطلب استیصال رژیم را بیشتر نمایان می کند. بخش پایانی این مطلب را بدون دخل و تصرف این جا آورده می شود.
«این را هم بدانیم، این رویه شوم (منافقین) است که وقتی دستاوردی دارند، آن را به تبدیل به سکویی برای ضربات و توطئه‌های بعدی به نظام می‌کنند و در این مسیر از هیچ چیز فروگذار نمی‌کنند؛ و هم‌اکنون گزارشهایی هست درباره اقدامات خطرناک بعدی آنها برای اقدامی مشابه علیه سایر دیپلمات‌های ایران و مرتبطان جمهوری اسلامی که در خارج کشور، «محسوس و نامحسوس» در حال خدمت به نظام هستند؛ بنابراین جا دارد وزارت‌خارجه، دولت و تمامی دستگاه دیپلماسی ایران، به‌جای انفعال و صرفاً اعتراضهای مرسوم، با تمام توان در مقابل حکم غیرقانونی و ضدانسانی دادگاه بلژیک بایستند، هر چه بیشتر تلاش‌های منافقین را رسوا کنند و با تهاجم همه‌جانبه سیاسی، زمینهٴ دستاورد‌های قضایی را برای نظام به‌دست آورده و دیپلمات کشورمان را به ایران اسلامی بازگردانند؛ و این را هم بدانند که در صورت ادامه انفعال، باید در مقابل ملت، جوانان و دانشجویان انقلابی‌پاسخگو باشند.
و این دستورکاری است که وزارت اطلاعات برای خادمان محسوس و نا محسوس خود صادر کرده است. اگر به نکات مطلب بالا توجه کنیم، قابل فهم است که آنچه وابستگان پیدا و نهان رژیم انجام داده و یا خواهند داد در همین چهارچوب است.
اما در مورد واکنش های خادمان محسوس و نامحسوس نکاتی یکسان به چشم می خورد.
خبر کشف دفترچه سبزی در ماشین اسدالله اسدی در آلمان چند روز قبل از صدور حکم دادگاه آنتورپ در رسانه ها انعکاس زیادی پیدا کرد. در خبرها آمده بود این دفترچه حاوی اسامی ۳۰۰ نفر از کسانی است که اسدالله اسدی با آنان تماس داشته و به آنان پول پرداخت می کرده است که به خود این مسئله در دادگاهی در آلمان باید رسیدگی شود. اینجا بود که صدای مزدبگیران بلند شد. همان کسانی که در آغاز دل برای شاعر تروریست می سوزاندند و او را قربانی مجاهدین می دانستند، باز به میدان آمده و با چرندیاتی که هیچ عقل منصفی آن را نمی پذیرد به دنبال آن بودند که صفحات دنیای مجازی شان را که از رونق افتاده بود، رونقی تازه بخشند. در آغاز شاید این تصور می شد که اینان جگرشان از پیروزی مجاهدین سوخته و بر أساس عادت مألوف و طریق معمول قصد دارد که آبی بر زخم دلشان بریزند. اما وقتی که رژیم صدایش به در آمد و آه فریادش بلند شد و درست همان چرندیات را با تغییر کمی انتشار دارد به راحتی می توان درک کرد که اهالی دهکده بی شرافتی، مأمورند و معذور.

در همه این اظهار نظرهای داهیانه و فتواهای آیت الله گونه، درست مثل سخنگوی وزارت خارجه رژیم قصد آن را داشتند که مجاهدین را متهم و تا حدی مسئول این توطئه نشان دهند. در تمامی اظهار نظرها می خواهند این را القا کنند که دلشان برای امنیت هواداران مجاهدین و خود مجاهدین می سوزد و در نهایت به شکلی وقیحانه در پی آن هستند که سازمان مسئول این جنایت انجام نشده قلمداد کنند و چون یک ارکستر هماهنگ از سر دلسوزی می نویسند که چطور سازمان حاضر شد جان هواداران و اعضاء خود را به خطر بیاندازد. در حالیکه در روند دادرسی و بازپرسی دادگاه مشخص شده که مریم رجوی هدف اصلی این بمب گذاری بوده است. در همین راستا نتیجه گیری می کنند که در بین هواداران نفوذی های شناخته شده زیادی هستند که باید آنان را افشا کرد. هم زمان خواستار انتشار «بی قید و شرط» نام کسانی است که در دفترچه سبز آمده است و هم اکنون در اختیار پلیس آلمان به عنوان مدرک مهمی برای یک روند قضائی جدید بر علیه نفوذ رژیم در اروپا است.
یک ضرب المثل آمریکائی است که می گوید: اگر شبیه اردک است، مثل اردک شنا می کند، مثل اردک صدا می دهد، به احتمال زیاد اردک است. این ضرب المثل بیان وضعیت این طایفه به خود مشغول و انقلاب گریز است. اگر هم جوابی به آنان بدهی پاسدار گونه می تازند و با همان شیوه از زشت‌ترین کلمات استفاده می کنند. هر زن ایرانی که به علت اعتراض به حجاب اجباری دستگیر شده و اعتراضی کرده و یا یکبار توسط بسیجی‌های نظام مورد بی احترامی قرار گرفته با این شیوه آشناست. در مورد زنانی که اسیر زندانهای رژیم هستند شکنجه های روانی و جسمی و تجاوز در مدار بسیار بالاتری مورد استفاده قرار گرفته می گیرد.
این برخوردهای پاسدارنشان بیانگر آن است که ضربه حکم دادگاه برای رژیم و خادمان محسوس و نا محسوس اش تحت هر نامی بسیار کارائی داشته است و این نبرد چه در خیابانهای ایران و یا درهر جای دنیا تا سرنگونی ادامه دارد.
پس بجنگ تا بجنگیم.