در این راستا قضاییه رژیم اقدام به تشکیل بهاصطلاح دادگاه محاکمه رهبری و مسئولان ارشد مجاهدین با شکایت بریده مزدوران کرده و آن را به اطلاع مقامات قضاییه فرانسه و آلبانی هم رسانده است و این در حالی است که از سالیان پیش آقای مسعود رجوی بهعنوان رهبر مقاومت (پیام آذرماه ۱۳۸۶) از تشکیل هر دادگاه بینالمللی ذیصلاح مثل دادگاه لاهه و یا ژنو با شرکت سران رژیم آخوندی استقبال کرده است و در ادامه همین خواسته بهحق ایشان در پیام خود به تاریخ ۸/ اسفند/ ۱۳۹۹ یادآوری میکند که "بار دیگر از خامنهای و روحانی و رئیسی دعوت میکنم که اگر جرأت دارند با ما به یک دادگاه بینالمللی بیایند" . ایشان بدرستی یادآور شدند"پس از دادگاه آنتورپ و حکم تاریخی آن، دکان مزدوران رژیم در خارج کشور که خط به خط و نقطه به نقطه حرفهای ملا را از زیر قبا علیه مجاهدین و مقاومت ایران رله میکردند، آن چنان کساد و تخته شده که قضاییه جلادان ناگزیر خودش بهطور مستقیم کار را به عهده گرفته است".
آری این آرزوی بزرگ و خواست دیرین مردم بهجان آمده و مقاومت خونبار آنها در ۴۰سال حاکمیت جهل و جنایت است که سران رژیم و عاملان جنایت علیه مردم ایران را به پای میز محاکمه و اجرای عدالت بکشانند که درس عبرتی برای بشریت و تاریخ باشد. واقعیت سرسخت این است که این رژیم جنایتکار از خمینی تا خامنهای و روحانی و رئیسی هستند که باید جواب دهند که با چه مجوز حقوقی و قانونی و حتی شرعی از فردای پیروزی انقلاب تا ۳۰خرداد سال۱۳۶۰ فقط ۵۰نفر از هواداران مجاهدین را در کل کشور در کوچه و خیابان به جرم نشریه فروشی و تبلیغ مسالمتآمیز مواضع آنها به خاک و خون کشیدند. و هزاران نفر مجروح و زندانی آن دوران به زیر شکنجه برده شدند، با کدام حکم قضایی و قانونی معتبر تظاهرات مسالمتآمیز نیم میلیون مردم در تهران و شهرستانها به دستور خمینی به رگبار بسته شدند و صدها کشته و زخمی بر جای گذاشتند و هزاران نفر را به زیر وحشیانهترین شکنجهها بردند. با چه مجوزی و با کدام دادگاه صالحه در تیر و مرداد سال۶۷، سی هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز را در محاکمات فرمایشی یک دقیقهای بهقتل رساندند در حالیکه اغلب آنها قبلاً محاکمه شده و دوران محکومیت خود را میگذراندند. و هنوز هم هیچ اخباری در مورد دفن آنها به هزاران خانواده داغدار نداده که هیچ بلکه گورهای دستهجمعی آنها را هم خراب کرده و میکنند. آخوندها باید پاسخ دهند که ماجرای قتلهای زنجیرهای چیست و چه کسی این نویسندگان و فعالان سیاسی را بهطور فجیعی بهقتل رساندند. آنها باید جواب دهند به استناد کدام قانون بارها در طی ۴۰سال گذشته هزاران تظاهرات مسالمتآمیز اقشار مختلف را به خاک و خون کشیدند و پاسخ دهند که به چه دلیل خون ۱۵۰۰نفر از جوانان بیگناه را که بهخاطر گرانی و فقر و استبداد در سال۹۶ در خیابانها به زمین ریختند و هیچ آمار و اطلاع درستی از کم و کیف جنایات خود علیه مردم به خانوادهها نداده و نمیدهند و سرانجام آنکه مسئول کشتار سوختبران محروم و ستمدیده اخیر در سیستان و بلوچستان کیست چه جوابی برای ارتکاب این عمل جنایتکارانه دارند. چه کسانی با شلیک به هواپیمای مسافربری ۱۷۶ مسافر بیگناه از جمله جوانان نخبه را بهقتل رسانده و حاضر به هیچگونه پاسخ گویی به مجامع بینالمللی و ملت ایران و خانواده آنها نیستند. و هزاران جرم و جنایت نانوشتهای که آخوندهای جلاد و پاسداران آنها در حق مردم ایران روا داشتهاند و هیچگاه نه تنها حاضر به پاسخ گویی نبودهاند بلکه هر روز هم بهشدت سرکوب برای حفظ نظام خونخوار میافزایند. خلاصه کلام مردم و مقاومت ایران بیصبرانه خواستار دادخواهی خون شهیدان خود در هر دادگاه صالحه با حضور خانوادهها و نمایندگان مقاومت هستند و از آن بهغایت استقبال میکنند.
به قول شاعر شیرین سخن سعدی
بیار آنچه داری ز مردی و زور که دشمن به پای خود آمد به گور