براین منطق شاهد هستیم که طی چهار دهه گذشته و با وجود فروش بیش از هزاروپانصد میلیارد دلار نفت و مجموعه دیگر عظیمی از در آمدهای حاصله از صادرات غیرنفتی، وضعیت اقتصادی در رژیم فاسد آخوندی روز به روز بحرانیتر میشود.
یک کارشناس حکومتی از باند خامنهای ضمن اعتراف به این واقعیات از جمله میگوید:«اقتصاد ایران دچار جذام خشک شده است. جذام خشک اینطور است که ارتباط اعصاب مرکزی با اندام قطع است و این اندام کم کم، آسیب میبینند و از بدن جدا میشوند؛ ولی اندام مرکزی حسی هیچ واکنشی به آن نشان نمیدهد».
ترجمان این جملات بهمعنای وجود بلبشو در گسلهای اقتصادی و تجاری بوده، تا جاییکه سر و بنده اقتصاد کشور اکنون به مانند بیمار جذامی هیچگونه ارتباط ارگانیک با یکدیگر ندارند. بدین سان اقتصاد از وضعیت تولید و بازدهی مثبت نه تنها خارج شده، بلکه در منطق خود به دنبالچه تحولات بینالمللی بهویژه ارزهای خارجی تبدیل گردیده است.
این کارگزار حکومتی در ادامه این روند مخرب را اینگونه به تصویر میکشد: «واقعیت این است که اقتصاد ایران به سمت اقتصاد غیرمولد رفته است. یعنی کسی از راه تولید، پول ایجاد نمیکند هر اتفاقی در اقتصاد دنیا بیافتد تکانههای آن زودتر از خود آن کشور در کشور ما مشاهده میشود و این نشان میدهد که اقتصاد ما دلاریزه شده است» (سایت حکومتی انصاف نیوز ۷فروردین ۱۴۰۰).
واقعیت در اقتصاد بهشدت ضربه خورده ایران آن است که اساس و بنیان آن بر مؤلفه« نفت» و در آمدهای حاصله از آن استوار گردیده است که اصطلاحا به آن« اقتصاد تک پایه ای» میگویند.
همچنین وجود«رانتخواری و فساد» گسترده که رژیم آخوندی از فردای جنگ ضدمیهنی بدان ضریب زده است، در منطق خود دستان آلوده بسیاری از غولهای اقتصادی وابسته به سپاه پاسداران را بر شیرازههای اقتصاد کشور مستولی نموده و بدین سان ضربات جبرانناپذیری به اقتصاد و بازار ملی وارد نموده است.
بر اساس گزارش سالانه سازمان شفافیت بینالمللی در سال۲۰۲۰میلادی، رژیم آخوندی جمهوری از لحاظ فساد مالی، در میان ۱۸۰کشور، رتبه ۱۴۶ را به خود اختصاص دادهاست که نسبت به سال گذشته ۸ پله نیز سقوط کرده است.
در این رابطه زیر شبکههای مافیایی سپاه که ید طولایی در رانتخواری و فساد دارند، اکنون نبض نه تنها تولید، بلکه کنترل قیمت را در دست گرفتهاند، بهطوریکه مجموعه عظیمی از تبادلات اقتصادی و تجاری صرفاً با یک« تلفن و یا یک ایمیل و اس.ام.اس» صورت میگیرند.
این سوءمدیریت که در روند طبیعی خود به ناکارآمدی اقتصادی و به تبع آن عدم سرمایهگذاری داخلی و خارجی راه برده ، اکنون تورم گرانی را شتاب دوچندان داده است.
براین اساس شاهد هستیم که تعادل در بازار تولید و مصرف نیز برهم خورده و میلیونها خانوار ایرانی بهدلیل وجود بیکاری و فقر و فلاکت ، اساساً از چرخه مصرف تولیدات داخلی نیز خارج شدهاند.
پیشتر نیز یک کارشناس دیگر حکومتی (سایت حکومتی توازن ۳۰اسفند ۱۳۹۹) بحران اقتصادی در رژیم آخوندی را با بیان اینکه«اقتصاد ایران بیماری مزمن دارد» اینگونه به تصویر کشیده بود:«وضعیت اقتصادی ایران مانند شرایط یک بیماری است که در بستر افتاده است. این بیمار به ویروس مبتلاست که ریشه در بیکاری، تورم، رشد منفی اقتصاد و... دارد».