جمشید پیمان: زورمندان جهان و بازیچه‌هاشان!

ــ بسیار شنیده‌ایم که اگر در آمریکا حزب جمهوری‌خواه قدرت را در دست گیرد با منافع ایران سازگارتر است!

ــ بسیار شنیده‌ایم ایران از دموکرات‌های آمریکا بیش از جمهوری خواهان زیان‌دیده!

ــ بسیار شنیده‌ایم در کشورهای اروپایی سیاست این یا آن حزب در قدرت در جهت منافع مردم ایران بوده!

راستی، حکومت‌های جمهوری‌خواهان، دموکرات‌ها، سوسیال‌دموکرات‌ها، سوسیالیست‌ها، دموکرات مسیحیان، سوسیال مسیحیان، کمونیست‌ها، در ایالات‌متحده آمریکا، کشورهای اروپایی و اتحاد جماهیر شوروی (سابق) روسیه و چین چه گلی به سر ملت ایران زده‌اند؟ و چرا شماری از مردم سرزمینمان، بر این باورند که از این آستین‌ها دست نجاتی برای کشور ما بیرون می‌آید؟

ــ این چه چشم‌انتظاری ساده‌لوحانه‌ای است که بعضی هم‌میهنان ما دارند و دست استغاثه به امید اجابت به‌سوی این قدرت و آن قدرت دراز می‌کنند؟

به پاره‌ای واقعیت‌ها نگاهی دوباره بیندازیم. واقعیت‌هایی که برای چشم به بیرون دوختگان درس عبرت نشده‌اند:

کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را جمهوری خواهان آمریکا که در قدرت بودند ترتیب دادند!

طلاهایی را که ایران از اتحاد جماهیر شوروی طلب داشت، کمونیست‌های حامی ستمدیدگان جهان که بر این کشور حاکم بودند به دولت مصدق که محتاج و دست‌تنگ و تحت محاصرهٔ اقتصادی امپریالیست‌ها (!!!) بود، ندادند. اما پس از سرنگونی حکومت مصدق، به کیسهٔ دولت کودتا سرازیر کردند!

در جریان انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ دموکرات‌های آمریکا، خمینی را برکشیدند و در کنف حمایتشان گرفتند (البته با بهره‌گیری از خطای دید وحشتناک خود ایرانیان و اعتماد کردنشان به خمینی)

در جریان جنگ خمینی و عراق و در اوج کتک‌کاری‌های حاکمیت آخوندی و آمریکا، سلاح و پول و به‌اصطلاح کیک و کتاب (انجیل) و کُلت را رونالد ریگان جمهوری‌خواه به خمینی تقدیم کرد!

در همان روزگار که جمهوری اسلامی در پی محو اسرائیل از جغرافیای سیاسی و غیرسیاسی جهان بود، دولت اسرائیل زیرزیرکی به این دشمنش اسلحه تحویل می‌داد!

جرج بوش پدر و بعدش هم جورج بوش پسر، هردو جمهوری‌خواه، در جریان حمله نظامی به عراق، این کشور را ویرانه و نظام آخوندی را روبه‌راه کردند!

در زمان بیل کلینتون دموکرات بود که سیاست مماشات با حاکمیت آخوندی در میان شکوفایی ترورهای رژیم جمهوری اسلامی در سرتاسر جهان، سیاست مماشات با حاکمیت آخوند به وقیحانه‌ترین شکل رونق گرفت.

همین بیل کلینتون و شرکایش بودند که بزرگ‌ترین و جدی‌ترین معارض رژیم جنایت‌کار حاکم بر ایران، یعنی مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران، را برای ابراز ارادت به آخوندها در لیست تروریستی گذاشتند و خانم مادلین آلبرایت از سید محمد خاتمی جنایت‌پیشه، دلبرانه ستایش کرد!

و باز در زمان اوبامای دموکرات بود که آمپول دلار را با انواع انژکسیون‌ها به پیکر در حال احتضار رژیم جمهوری اسلامی تزریق کردند!

الان هم که جو بایدن دموکرات تحریم‌های ترامپ جمهوری‌خواه را خنثی می‌کند. آنهم درزمانی که حاکمیت آخوندی در مرگبارترین بحران‌های داخلی دست و پای مذبوحانه می‌زند. و از یاد نبریم که تحریم‌های ترامپ هم به حقیقت نه در جهت پشتیبانی و تقویت آزادیخواهان ایران، که برای کشاندن و نشاندن آخوندها سر میز مذاکره بود. چنانکه خود ترامپ بارها بر آن تأکید کرده بود.

رفتار و کردار دیگر دولت‌های بزرگ و مؤثر جهان در اروپا و آسیا نیز کمابیش در همین چهارچوب بوده است و نیازی به آوردن نمونه از آن‌ها نمی‌بینم.

می‌بینید که ایران و مردم ایران قربانی رژیم آخوندی و خط چندوجهی مماشات آمریکا و اروپا در دوره‌های مختلف‌اند! از تغییر این رئیس و آن رئیس، این حزب و آن حزب در رأس حکومت‌ها هم، آبی برای آزادی خواهان ایران تا الان گرم نشده و در آینده هم بسیار بعید است چنین اتفاقی بیافتد!

مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت ایران، از سال‌های بسیار دور و بارها، این مثل زیبای فارسی را چه بجا و به‌درستی گفته است:

کس نخارد پشت من

جز ناخن انگشتِ من!