امّا دیدیم خمینی چگونه از پاریس تا تهران ١٨٠درجه تغییر شخصیت و عقیده و ادعا داد و همه عرصه های تولیدی و اقتصادی را زیر مهمیز خودش و با استخدام چماقداران و لاتها و اوباش شهرهای مختلف دست به کشتار و شکنجه وإعدام دگر اندیشان زد و جنایاتی آفرید که هنوز هم ادامه دارد.
همواره فکر میکردم چه شد و چه کشور یا سازمان و یا دولتی با حمایت از خمینی باعث این همه عقب افتادگی و بدبختی ملک و ملت ایران شد. قبل از آمدن خمینی سریال طنز ”دائی جان ناپلئون“ دخالت استعمارگران در کشور را به تمسخر گرفته بود ولی بیشر شوخی بنظر میرسید تا افشای یک حیله جدی استعماری. بعد هم ساواک ترس از نفوذ کمونیسم به کشورهای پاکستان و ایران و ترکیه و نهایتأ تغییر جغرافیای منطقه و رسیدن شوروی به خلیج فارس را دامن میزد که داستانی طولانی دارد.
شاه همچنان در آرزوی ژاندارمی منطقه اوامر اربابانش را اجرا میکرد، اما دست آخر حامیانش و بخصوص آمریکا از اینکه شاه بتواند تمام خواسته های آنها را بر آورده کند نا امید شدند و وقتی که دیگر تداوم حکومتش و ادامه تأمین منافع آنها نا ممکن شده بود عطایش را به لقایش بخشیدند و ”اعلیحصرت همایونی“ را از ایران اخراج کردند.
از دو هفته قبل به این طرف می بینیم و می شنویم که ساواکی ها و مزدوران آخوند ها در یک کر مشترک و هماهنگ در برنامه های پرگار بی بی سی و افق صدای آمریکا یکبار دیگر در اجرای همان مطامع ضد ایرانی میز گرد می گذارند.
مرتضی موسوی از رؤسای ادارات عملیاتی ساواک میگوید ”شاهنشاه آریامهر، بزرگ ارتش داران“با ریاست ”تیمسار مقدم“ در ساواک مخالف بود ولی سالیوان به ”اعلیحضرت“ دستور داد که مقدم رییس ساواک شود و مقدم جایگزین نفر قبلی شد و بعد از انقلاب بخاطر افشا نشدن اسرار، مقدم را در حالیکه فرمان عفو در جیبش بود اعدام کردند. روشن است که سری اعدام های عجولانه و بدون دادگاه بسیاری از مقامات بالای ساواک و رژیم سلطنتی در اول انقلاب به این دلیل بود که اسرار روابط پنهانی آخوندها با آنها و زد وبند ها و واسطه گری شان با استعمارگران هویدا نشود.
از آن زمان تا الان خمینی ده ها هزار جوان و نو جوان ایرانی را به شهادت رسانده اما هیچکدام از کشورهای به اصطلاح متمدن کوچکترین اعتراض جدی علیه این جنایات نکردند و هیچ فشاری را به این رژیم جنایتکار وارد نیاوردند تا از قتل عام مردم به گروگان گرفته شده ایران جلوگیری کند. آدم نباید حتما فیلسوف ویا متخصص سیاسی باشد تا تشخیص دهد چرا مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران را بدون کمترین دلیل حقوقی و منطقی در لیست های کذائی سیاه قرار دادند و چرا وقتی١٢٠ هزارنفر از آنها را اعدام کردند هیچ یک از این کشور ها از مظلومیت این آزادیخواهان دفاع نکردند. حالا آنهاییکه این رژیم را آوردند و حمایتش کردند و به مردم ایران تحمیل کردند باید پاسخ فجایعی که در ایران و کشورهای همجوار و کل خاورمیانه تحت نام اسلام بنیادگرا بوجود آمد را به مردم خودشان و به خلق های این منطقه بدهند.
دکتر محمد ملکی این انسان شجاع و مبارز آزادیخواه و اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب ضد سلطنتی، مقالات ارزشمند و معتبری درباره پدرخواندگی رژیم جمهوری اسلامی به رهبری خمینی و حالا خامنه ای بر جریانات بنیادگرایی که ظهور کرده اند نوشته است.
داعش و حزب الله و حوثیها و بقیه جریاناتی که بنام اسلام آدم میکشند تماما بعد از بقدرت رسیدن خمینی بوجود آمده اند. رژیم آخوندی از روز اول از تمام گروه ها و یا اشخاصی که توان و ماهیت تروریستی داشتند پشتیبانی مالی و تسلیحاتی و آموزشی کرده تا بتواند از آنها بر علیه حکومت کشورهایی که دوستش نیستند و یا سازمان ها و گروهای مخالف حکومت های دوستش استفاده کند. در این راستا به اعتقادات آنها و مرام و مذهبشان هم کاری ندارد و حتی از فاشیست های طرفدار هیتلر هم در جلسات و برنامه هایی که به همین منظور برگزار میکند دعوت کرده است. این حکومت با چنین ساختار وماهیت تروریستی نه با فرهنگ ونه با علائق مردم ایران همخوانی ندارد و طی ٣٦ سال گذشته سیاست مماشات و امدادهای غیبی این جنایتکاران را به بلائی برای تمام مردم خاورمیانه تبدیل کرده است.
اما در شرایط جدید و بعد از زهرخوری خامنه ای و برای کمک به آخوندها که از فرود آمدن تیغ حقوق بشر روی گردنشان و رسیدن دوران پاسخگویی به جنایاتشان روز و شب ندارند بلندگوهای استعماری که می بینند سال ها شیطان سازی و کشتار و بمباران و دستگیری و زندان رهبران نتوانست این مقاومت را از بین ببرد ظاهرا به این دل بسته اند که شاید با استفاده از خائنینی که روزگاری در کنار این مقاومت بوده اند آبی گرم شود. غافل از اینکه این افراد خود فروشان سیاسی بی مرزی بیش نیستند که رسوای محافل سیاسی جدی هستند و بنتیجه نمیرسند. از این جمله است توابی که علاوه بر سرسپردگی و مزدوری مجسمه خود محور بینی هم هست و در اکثر گفتار و نوشتارهایش بجای ظالم و قاتل که آدم میکشد مقتول باید پاسخگو باشد که چرا کشته شده است و یک وظیفه و مأموریت بیشتر ندارد که بگوید مقاومت فایده ندارد. هم بلندگوهای استعماری و هم این مزدوران دو ریالی غافل از اینند که امروز مردم در دنیای اطلاعات بخوبی سره را از ناسره و بد را از خوب تشخیص میدهند و در این میان لهجه سیاسی هرکسی را بخوبی تشخیص میدهند. مردم ایران از خود میپرسند چرا بی بی سی و صدای آمریکا و یا بعضی از تلویزیونهای ایرانی اینقدر با مبارزان آزادیخواهی که تمام جوانی و عمرشان را در مسیر غمخواری مردم میهنشان گذاشته اند دشمنی میورزند. برای آنها که ایران را دوست دارند این سنگ محکی برای شناخت افراد وسازمان های سیاسی و سیاست های دولتهاست و کارسختی هم نیست.
بخش فارسی بی بی سی و افق صدای آمریکا دست به سوی مهره های سوخته و بزدل و ضعیف النفسی مثل مصداقی وهمپالگی هایش وعرفان قانعی فر پژوهشگر شکنجه گران شاه و شیخ دراز کرده اند که با آخوند ها و سیاستهای ضد مردمی آنها کاری ندارند و با پز مخالفتی بی رنگ و بو با رژیم، سعی در شیطان سازی آزادیخواهان و استقلال طلبان دارند. البته بر کسی هم پوشیده نیست که این نمایش ها نمیتواند مستقل از سیاست خارجی این کشورها و منافع سرمایه دارانشان باشد.
واضح است اگر کسی و سازمانی و یا گروهی مستقل و مخالف رژیم ددمنش آخوندی باشد و از هیچ استعمارگری هم فرمان نبرد در پی تضعیف مبارزانی که با آخوند های ضد ایران و ایرانی سرشاخ و چنگ در چنگند است نخواهد بود. ایرانیان آزاده و مبارز آگاهند که این افراد مزدورانی هستند که هم از سفره حرام آخوند ها وهم از توبره ننگین استعمارگران و دشمنان تاریخی ملت ایران میخورند و به عبث میکوشند با ضربه زدن به مقاومت آزادیخواهان، هم به آخوندها مدد برسانند و هم به استعمارگران که بتوانند همچنان به غارت سرمایه های این ملت ادامه دهند.
در این ایام، پاپت سازی و تحمیل دست نشانده به مردم ایران با وجود مقاومتی که ۳۶ سال است باتمام قوا نقشه های ارتجاع و استعمار را نقش بر آب کرده است، آرزوی بر باد رفته ایست.